ادوارد I
ادوارد اول، که با نامهای بسیاری از جمله «ادوارد لانگشانکس»، «همر اسکاتلندی» و «ژوستینیان انگلیسی» شناخته میشود، از سال 1272 تا 1307 به عنوان پادشاه انگلستان سلطنت کرد.
ادوارد اول در ژوئن 1239 در کاخ وست مینستر، پسر پادشاه هنری سوم و النور پروونس. پدرش تصمیم گرفت به افتخار ادوارد اعتراف کننده، نامی را که در میان اشراف انگلیسی محبوب نبود به او بدهد. در دوران کودکی ادوارد جوان، سلامتی ضعیف یک نگرانی بزرگ بود، با این حال در بزرگسالی او به قد نسبتاً حیرت انگیزی به شش فوت و دو اینچ رسید که در آن زمان بسیار نادر بود و نام مستعار "Longshanks" به معنی "پاهای بلند" را برای او به ارمغان آورد.
وقتی ادوارد چهارده ساله بود، پدرش به دلایل سیاسی تصمیم گرفت تا ازدواجی بین پسرش و النور سیزده ساله، خواهر ناتنی ترتیب دهد. پادشاه آلفونسو دهم کاستیل. انگیزه پشت این ترتیب ترس از تهاجم کاستیلیان به گاسکونی، در جنوب غربی فرانسه، که در آن زمان یک استان انگلیسی بود، القا شد. بنابراین، در 1 نوامبر 1254 در کاستیل، ادوارد با النور ازدواج کرد، ازدواجی که در نهایت 16 فرزند داشت، تنها پنج دختر به بزرگسالی رسیدند و یک پسر، ادوارد دوم، بیشتر از پدرش زنده بود.
ادوارد و النور
در زمانی که ادوارد جوان بود تحت تاثیر عموهای پویتوین خود قرار گرفت، رابطه ای کهمورد رنجش سایر اعضای اشراف انگلیسی. هنگامی که عموها متعاقباً اخراج شدند، ادوارد با سیمون دو مونتفورت، رهبر گروهی از بارون ها در مخالفت با حکومت نادرست هنری سوم، پدر ادوارد، درگیر شد.
پیچیدگی روابط زمانی بدتر شد که "مقررات" آکسفورد در ماه مه 1258 تنظیم شد و نوع جدیدی از حکومت را معرفی کرد که در آن یک شورای خصوصی پانزده عضوی سه بار در سال به پادشاه مشاوره می دادند. ادوارد با مخالفت با این اصلاحات پاسخ داد اما بعداً نظر خود را تغییر داد و سال بعد با یکی از اصلاح طلبان اصلی وارد اتحاد رسمی شد. در 15 اکتبر، ادوارد حمایت خود را از بارون ها و رهبر آنها، سیمون دو مونتفورت، تعهد کرده بود. این تصمیم او را با پدرش که می ترسید کودتا را تحریک کند، در تضاد قرار داد. تنها یک سال بعد بود که او و پدرش توانستند بر سر این موضوع با هم آشتی کنند.
در سال 1264، جنگ دوم بارون ها باعث شد که ادوارد بار دیگر در کنار پدرش هنری و کسانی که از حقوق سلطنتی دفاع می کردند، کنار بیاید. او متعاقباً با مردانی که قبلاً از خود بیگانه کرده بود، متحد شد تا قلعه ویندزور را بازپس گیرد و شورشیان را یک بار برای همیشه از بین ببرد. تمام تلاشها برای مذاکره، که توسط پادشاه فرانسه لوئیس نهم انجام شد، شکست خورد و درگیری ادامه یافت. ادوارد لشکرکشی به راه انداخت که در اوت 1265 در نبرد اوشام به اوج خود رسید. نتیجه مرگ مونتفورت بود وپایانی نهایی برای گروه بارونی که در قلعه کنیلورث سرنگون شدند.
شش سال بعد، ادوارد خود را درگیر درگیری های بیشتر، این بار بین المللی می دید: جنگ صلیبی نهم، آخرین جنگ صلیبی بزرگ به سرزمین مقدس. . ادوارد که متوجه شد لویی نهم پادشاه فرانسه نتوانست تونس را تصرف کند، تصمیم گرفت به سمت عکا حرکت کند. با این حال زمان او در این درگیری کوتاه مدت بود، زیرا اخباری از خانه باعث شد ادوارد به تدریج به خانه بازگردد. در حالی که در سیسیل او خبر مرگ پدرش را دریافت کرد، اما به جای عجله به خانه، کشور توسط شورای سلطنتی اداره می شد و ادوارد در غیاب او به عنوان پادشاه اعلام شد. بیش از یک سال بعد، او به انگلستان بازگشت و در 19 آگوست 1274 به عنوان پادشاه ادوارد اول تاجگذاری کرد.
ادوارد اول در طول سلطنت خود به دلیل کمک هایش به اصلاحات و تحولات اداری شهرت یافت. او سلطنت قرون وسطی را در تمام اشکال آن در بر گرفت و به عنوان یک مدیر، سرباز و مردی با اعتقادات مذهبی خدمت می کرد.
در سال 1274 ادوارد اول برنامه اصلاحی خود را با آغاز تحقیق در مورد اعمال دولتی و اداری آغاز کرد. یافتههای این تحقیق در «صد رول» (صد رول که زیرمجموعه شایر است) ثبت شد و نشان داد که حقوق سلطنتی در کجا توسط شهروندان محلی که دارای قدرت قابل توجهی بودند مورد سوء استفاده قرار گرفته است. ادوارد می خواست نظم و قانون را بازگرداند و بعداً به او لقب «انگلیسی» را دادژوستینیانوس، پس از امپراتور بیزانس که قوانین روم را تدوین کرد.
در طول سلطنت او، قوانین بسیاری برای رسیدگی به مشکلاتی که توسط تحقیق شناسایی شده بود، تصویب شد. یکی از اصلی ترین آنها شامل "اولین اساسنامه وست مینستر" در سال 1275 بود که بسیاری از قوانین موجود را از زمان Magna Carta تدوین کرد.
سایر قوانین شامل تقویت سیستم پلیس نگهبانان، بازگرداندن نظم عمومی، مراقبت از تجار و بازرگانان و به دست آوردن کنترل تصرف زمین برای مقاصد کلیسایی. این روند تا حد زیادی تحت تأثیر صدراعظم ادوارد، رابرت برنل بود، که به ایجاد سازماندهی مجدد کامل در دولت کمک کرد و با انجام این کار، عصر جدیدی را در دولت انگلیس تعریف کرد.
یکی از بزرگترین میراث ادوارد اول تولد پارلمان انگلیس؛ تحت رهبری او، جلسات به طور فزایندهای تکرار میشد و به حدود چهل و شش بار در طول سلطنت سی و پنج ساله او میرسید.
ادوارد اول در سال 1278 ریاست پارلمان را بر عهده داشت. 1>
در سال 1275 ادوارد اول اولین پارلمان خود را فراخواند که شامل اعضای اشراف، مردان کلیسا و همچنین، از طریق نامه (فرمان) انتخاب دو نماینده شهرستان و دو نماینده از شهرها و شهرها برای شرکت در آن بود. مدتی بعد نمی گذشت که این شکل از مجلس نمایندگان به رویه استاندارد تبدیل شد که به مجلس نمونه معروف شد ودر نهایت مبنایی برای اداره همه پارلمانهای آینده خواهد بود.
بسیاری از انگیزههای او برای ایجاد شکلی از حکومت به شیوهای که انجام داد، بر اساس جمعآوری بودجه لازم از طریق مالیات، به منظور دستمزد بود. جنگ ها برخی از این موارد شامل جنگ با همسایگان در سراسر کانال بود. فرانسه همچنین متحد قوی اسکاتلند بود، خار دیگری در چشم ادوارد.
اولین بخش سلطنت او تحت سلطه معاملاتش با ولز بود. در پاسخ به قیامهای کوچکی که در ولز رخ میداد، او تصمیم گرفت رویکردی را برای راهاندازی یک کمپین کامل فتح اتخاذ کند. او در سال 1277 حمله کرد، Llwelyn ap Gryffyd، رهبر ولز را شکست داد و متعاقباً به ساخت قلعهها پرداخت تا بتواند امنیت و قدرت خود را در منطقه نشان دهد. هر گونه نشانه ای از قیام با خشونت بیشتری مواجه شد و در نهایت به امیدهای ولز برای استقلال پایان داد. کشور تحت چارچوب و اقتدار کامل انگلیسی قرار گرفت و تا سال 1301، پسر ادوارد شاهزاده ولز نام گرفت، سنتی که تا به امروز ادامه دارد.
سرمایه گذاری اولین شاهزاده ولز
همچنین ببینید: لرد هاو هاو: داستان ویلیام جویسرویکرد او نسبت به مسائل مشابه خودگردانی در اسکاتلند با این حال به آسانی قابل حل نبود. ادوارد اول با تحمیل حاکمیت بر کشور به قیام های آن سوی مرز پاسخ داد که با واکنش خصمانه مواجه شد و ادامه یافتن درگیری های فراتر از سلطنت او.
در سال 1290 ادوارد به رسمیت شناخته شد.به عنوان ارباب اسکاتلند و در این زمان تصمیم گرفت که چه کسی جانشین تاج و تخت اسکاتلند شود. او جان بالیول را انتخاب کرد که با او به عنوان یک حاکم دست نشانده رفتار می کرد. اشراف اسکاتلندی با خلع بالیوول و ایجاد اتحاد با فرانسه پاسخ دادند. تا سال 1296، ادوارد به اسکاتلند حمله کرد، بالیول را در برج لندن زندانی کرد و مردم اسکاتلند را تحت سلطه انگلیس قرار داد. در این دوره او نام مستعار خود را "Hammer of the Scots" به دست آورد.
تمایلات جنگی ادوارد اول نیاز به بودجه داشت و در سال 1290 راهی برای افزایش درآمد پیدا کرد. در این سال فرمان اخراج صادر شد، اخراج رسمی همه یهودیان از انگلستان، تصمیمی که با تصاحب اموال یهودیان درآمد بسیار مورد نیاز را ایجاد می کرد. ادوارد در آن زمان از روند سلطنت طلبان پیروی می کرد که توسط فیلیپ دوم فرانسه که یهودیان را در سال 1182 اخراج کرد، تحریک شد. این فرمان در واقع در سراسر قرون وسطی باقی ماند تا اینکه در سال 1657 توسط الیور کرامول لغو شد.
ادوارد اول تا 7 ژوئیه 1307 به سلطنت ادامه داد، زمانی که در راه درگیری با رابرت بروس در اسکاتلند بود. او درگذشت قرار بود از او بهعنوان شخصیتی پرنفوذ، تأثیرگذار و تأثیرگذار یاد شود که تصمیمهای خوب و بد میگرفت و این تصمیمات کشور را برای سالهای آینده شکل میداد.
جسیکا برین یک نویسنده مستقل و متخصص در تاریخ است. . مستقر در کنت و یک عاشقاز همه چیزهای تاریخی.
همچنین ببینید: تفنگ Puckle یا تفنگ دفاعی