مهاجمان! آنگل ها، ساکسون ها و وایکینگ ها
مهاجمان -
Ø زوایای و ساکسونها (میلادی 410)
Ø وایکینگها (793 پس از میلاد)
رومیان از حدود سال 360 پس از میلاد توسط حملات وحشیانه جدی دچار مشکل شده بودند. پیکت ها (سلت های شمالی) از اسکاتلند، اسکاتلندی ها از ایرلند (تا 1400 پس از میلاد کلمه "اسکاتلندی" به معنای یک ایرلندی بود) و آنگلوساکسون ها از شمال آلمان و اسکاندیناوی، همه برای غارت ثروت انباشته بریتانیای روم آمده بودند. لژیون های رومی در 383 پس از میلاد شروع به عقب نشینی از بریتانیا کردند تا مرزهای امپراتوری را در سایر نقاط اروپا حفظ کنند. در سال 410 پس از میلاد، تمام نیروهای رومی خارج شدند و شهرهای بریتانیا و بقیه رومی-انگلیسی ها را به حال خود رها کردند. در بقیه قرن پنجم و اوایل قرن ششم، انگلستان وارد دورهای شد که امروزه به عنوان دورهای زمانی شناخته میشود.
زمان افسانه، زمان شاید یک قهرمان بزرگ و رهبر جنگی بریتانیا - شاه آرتور. احتمالاً یک رهبر رومانو-سلتی که از سرزمین خود در برابر مهاجمان بت پرست آنگلوساکسون دفاع می کند؟ در طول این قرون تاریک بود که آنگلوساکسون ها در شرق بریتانیا مستقر شدند.
رومی ها صدها سال از خدمات مزدور ساکسون ها استفاده می کردند و ترجیح می دادند در کنار آنها بجنگند تا با آنها. جنگجویان سرسخت چیدمانی که احتمالاً با رومی خوب کار کرده استارتش برای کنترل تعداد آنها، با استفاده از خدمات مزدور خود بر اساس نیاز. با وجود این، بدون حضور رومی ها در بنادر ورودی برای صدور ویزا و مهر گذرنامه، به نظر می رسد که اعداد مهاجرت کمی از کنترل خارج شده است.
اولین جنگجویان ساکسون به سواحل جنوبی و شرقی انگلستان یورش بردند. با سلاخی مردان، زنان و کودکان، رحم اندکی صورت گرفت. یک راهب بریتانیایی آدامنان، قانون بیگناهان را برای محافظت از زنان و کودکان پیشنهاد کرد. به نظر می رسد ساکسون ها این مفهوم عجیب و غریب را رد کرده اند! به دنبال این حملات اولیه ساکسون ها، از حدود 430 پس از میلاد، تعداد زیادی از مهاجران ژرمنی به شرق و جنوب شرق انگلستان رسیدند. گروه های اصلی جوت های شبه جزیره یوتلند (دانمارک امروزی) هستند. زوایایی از آنجلن در جنوب غربی یوتلند و ساکسون ها از شمال غربی آلمان. پس از حدود صد سال بعد که پادشاهان مهاجم و ارتش هایشان پادشاهی خود را تأسیس کردند، سرگرمی و جنگ بسیار زیادی دنبال شد. بیشتر این پادشاهی ها تا به امروز باقی مانده اند و شاید بهتر است به عنوان شهرستان ها / مناطق انگلیسی شناخته شوند. کنت (یوتس)، ساسکس (ساکسون های جنوبی)، وسکس (ساکسون های غربی)، میدلسکس (ساکسون های میانه)، آنگلیا شرقی (زوایای شرقی) و نورثومبریا (سرزمین شمال هامبر).
همچنین ببینید: آدا لاولیس
پادشاهی قدرتمند میدلند مرسیا (آنگلز غربی) با پادشاه جنگجوی آن آفا (96-757) که به عنوان برتوالدا ، یا "حاکم بریتانیا" (پادشاه بریتانیا) تأسیس شد، اهمیت یافت.پادشاهان)! در مورد پادشاه پادشاهان ، مسیحیت نیز با ورود سنت آگوستین به کنت در سال 597 میلادی به سواحل جنوب انگلستان بازگشت. پادشاه کنتیش اتلبرت به این ایمان گروید. کلیسا و صومعه Lindisfarne، در سواحل نورثومبرین، در 635 پس از میلاد تأسیس شد.
از سال 793 میلادی، دعای جدیدی در Matins در سراسر انگلستان شنیده میشود، "خداوندا، ما را از خشم مردم نجات بده. مردم شمالی!» مردان شمالی یا وایکینگ ها از اسکاندیناوی آمدند. مانند ساکسون های قبل از آنها، یورش وایکینگ ها ابتدا با چند حمله خونین آغاز شد. اولین یورش های ثبت شده شامل غارت صومعه های لیندیفارن، جارو و ایونا است. ارتش بتهای بزرگ (انگلیسی قدیم: mycel hæþen here ) عمدتاً دانمارکیها در سال ۸۶۵ پس از میلاد در آنگلیای شرقی فرود آمدند. در عرض نه سال وایکینگ ها به پادشاهی نورثامبریا و شرق آنگلیا حمله کردند و حکومت خود را یا دانلاو برقرار کردند، پادشاهان آنگلوساکسون سابق آنها به شمشیر کشیده شده بودند. وایکینگ ها همچنین شرق مرسیا را که زمانی قدرتمند بود ویران کردند و پادشاه بورگرد را به خارج از کشور راندند.
آلفرد (بزرگ) پادشاه ساکسون وسکس (871-99 پس از میلاد) این فرصت را تشخیص داد تا خود را به عنوان Bretwalda تثبیت کند . او جنوب شرقی مرسیا و همچنین لندن و دره تیمز را به قلمروهای خود اضافه کرد و مقاومت آنگلوساکسون ها را در برابر یورش وایکینگ ها سازماندهی کرد. بین 912 بعد از میلاد و 954 پس از میلاد وسکس آنگلوساکسون دانلاو و پادشاهی وایکینگ یورک را فتح کرد، از یکی از آقای اریک بلادکس، آخرین پادشاه وایکینگ یورک خارج شد. در سال 937 در نبرد برونانبرگ بود که برای اولین بار، انگلستان وایکینگ ها و ساکسون ها به عنوان یک کشور تحت حکومت آتلسون، نوه آلفرد، متحد شدند. بعلاوه، این نبرد برونانبره بود که کشورهایی را که ما اکنون آنها را به عنوان انگلستان، اسکاتلند و ولز می شناسیم، «نبردی که بریتانیا را تعریف کرد» تعریف کرد.
همچنین ببینید: ارتش بزرگ بتها
دوران خوب به پایان رسید. با رسیدن به تاج و تخت Aethelred the Unready. وایکینگ ها چند سال قبل متوجه شده بودند که در حالی که از غارت و غارت لذت می بردند، فقط تهدید آن در بیشتر موارد برای اخاذی از طعمه آنها کافی بود. این پول حفاظتی، یا به قول آن دانگلد، آشکارا از یک پادشاه ضعیف ترسیده بسیار آسان تر از یک پادشاه قوی بود. اتلرد باید بسیار ترسیده باشد، زیرا تا به امروز تعداد سکه های ساکسونی در اسکاندیناوی بیشتر از انگلستان یافت شده است. کشور خشک شد. ارتش سوئین فورکبرد پادشاه دانمارک با بوی ضعف از آن سوی دریای شمال، انگلستان را در سال 1009 فتح کرد. آتلرد به خارج از کشور فرار کرد.
سوین، پسرش کانوت و متعاقباً او را دنبال کرد.پسر هارتکانوت – سه پادشاه دانمارکی انگلستان.
زمانی که هارتکانوت در سال 1042 درگذشت، ادوارد (که بعدها به نام اعتراف کننده شناخته شد) به عنوان پادشاه انتخاب شد. ادوارد یک ساکسون بود - پدر واقعی او اتلرد ناآماده بود .
همانطور که قبلاً مشخص شد، هر چیزی که با Aethelred انجام شود عموماً برای انگلستان "خبر بد" تلقی می شد. اما مادر ادوارد اهل نرماندی در شمال فرانسه بود. این منطقه حدود 150 سال قبل از آن توسط پادشاه فرانسه به مردان نور(ام) یا وایکینگ ها هدیه داده شده بود. ادوارد بیشتر دوران جوانی خود را در نرماندی گذرانده بود و نفوذ نورمن در دربار او در لندن مشهود بود.
در میان بسیاری از بازدیدکنندگان نورمنی دربار ادواردز، خود دوک نرماندی، مردی مو قرمز به نام ویلیام، حضور داشت. در این دیدار در سال 1052 بود که گفته می شود ادوارد اعتراف کننده وعده تاج و تخت انگلستان را به ویلیام داد.
در 5 ژانویه 1066 ادوارد درگذشت. ویتان (شورایی از مردان عالی رتبه)، هارولد گادوین، ارل وسکس را به عنوان پادشاه بعدی انگلستان انتخاب کردند. در بازگشت به خانه در نرماندی، ویلیام در کنار آمدن با این تصمیم مشکلاتی داشت... فتح نورمن در راه بود!