جان کالیس (کالیس)، دزد دریایی ولزی

 جان کالیس (کالیس)، دزد دریایی ولزی

Paul King

برای قرن‌ها، دزدان دریایی در پوشش رمز و راز و دسیسه قرار داشتند و در ادبیات و فرهنگ عامه به عنوان شخصیت‌های ترسناک مشهور بودند، مانند هنری مورگان، "کالیکو" جک راکهام و ریش سیاه.

در حالی که دزدان دریایی از زمان امپراتوری های باستانی روم و یونان، تا قرن شانزدهم بود که دزدی دریایی به اوج خود رسید، زمانی که تسلط امپراتوری اروپا منجر به این شد که کشتی ها برای یافتن ثروت و اعتبار در سرزمین های دور به دریاها رفتند.

اسپانیایی ها مشهور شدند. به دلیل استفاده از کشتی‌های مهیج بزرگ معروف به گالون، که با مقادیر زیادی کالا به اروپا بازگشتند که برای دزدان دریایی غیر قابل مقاومت بود و غارت نشد. در این مدت حملات دزدان دریایی به این کشتی‌ها به حدی رسید که گالیون‌ها مجبور شدند در ناوگانی که توسط کشتی‌های مسلح محافظت می‌شد حرکت کنند. از دزدیدن محموله گرانبهای آنها پول زیادی به دست می آمد و برای دزدان دریایی، پاداش های احتمالی قطعا ارزش ریسک را داشت.

به مرور زمان، اسپانیایی ها شروع به ساخت و ساز کردند. سکونت گاه ها در این سرزمین های دور، هم در سرزمین اصلی آمریکا و هم در جزایر کارائیب. شهرهای ساحلی، بنادر و کشتی ها در معرض حمله دائمی دزدان دریایی قرار داشتند. در قرن هفدهم دزدی دریایی به اوج خود رسیده بود، به طوری که این دوره به "عصر طلایی دزدی دریایی" معروف شد.

در آن سوی اقیانوس اطلس، یک دزد دریایی خاص تصمیم گرفت فعالیت های خود را بیشتر متمرکز کندنزدیکتر به خانه. نیازی به سفر تا کارائیب نبود، به خصوص با تمام خطرات موجود، در عوض مردی به نام جان کالیس (همچنین با نام جان کالیس شناخته می شود) دزد دریایی در بریتانیا شد، جایی که خط ساحلی ولز به قلمرو او تبدیل شد.

کالیس که در دهه 1500 در Monmouthshire متولد شد، زمانی که جوان بود به لندن نقل مکان کرد و به یک خرده فروش تبدیل شد. اندکی پس از آن، جاه طلبی های حرفه ای او تغییر کرد و به نیروی دریایی پیوست. در این نقش بود که ابتدا شروع به توقیف و فروش محموله کرد. همانطور که او به توانایی های خود اطمینان بیشتری پیدا کرد، فعالیت های دزدی دریایی او افزایش یافت.

این دزد دریایی ولزی قرن شانزدهم به ویژه در منطقه ولز جنوبی، بین کاردیف و هاورفوردوست فعال بود. او وقت خود را صرف فروش محموله های دزدیده شده خود در روستاهای سر راه مانند لاگرن و کارو می کرد.

فروش کالاهای دزدیده شده در مسافرخانه

کاردیف پایگاه مفیدی را نه تنها برای کالیس بلکه برای بسیاری دیگر مانند او فراهم کرد. این بندر تبدیل به یک بندر بدنام شد که توسط دزدان دریایی استفاده می شد که از مقامات همدست و شخصیت های عمومی اشرافی که اغلب چشمانشان را بر فعالیت های غیرقانونی خود می بستند، سوء استفاده می کردند. کالیس به ویژه از ارتباطات مهمی بهره می برد زیرا نیکلاس هربرت، پدرشوهرش، از خانواده ای مهم و دارای ثروت فراوان می آمد.

علاوه بر این، دزدان دریایی و کسانی که محصولات دزدی را خریداری می‌کنند، می‌توانند بسیاری از کارهایی را که انجام می‌دهند ازمقامات در انگلستان با استفاده از زبان ولزی برای ناشناخته ماندن. کاردیف در این دوره به زمین بازی دزدان دریایی تبدیل شد.

جان کالیس به یکی از بدنام ترین دزدان دریایی زمان خود تبدیل شد که همه او را می شناسند و بسیاری آن را می خواستند. او برای چندین سال با موفقیت کشتی‌ها را در امتداد خور سورن و همچنین کانال بریستول به وحشت انداخت.

مقامات محلی، مانند دادستان کاردیف، توماس لویس، اغلب دزدان دریایی دستگیر شده را به قید وثیقه آزاد می‌کردند تا آنها بتوانند غیرقانونی خود را از سر بگیرند. فعالیت ها. این فرهنگ چشم بستن بر دزدی دریایی بود که به آنها اجازه داد شکوفا شوند و بنابراین "عصر طلایی" را برای کالیس و دزدان دریایی دیگر ایجاد کرد.

توماس لویس مطمئنا تنها شخصیتی نبود که با دزدان دریایی اینقدر نرم رفتار کرد. نایب دریاسالار ولز جنوبی در آن زمان، SWir John Perrott نیز با آنها درگیر بود و به دلیل عدم برخورد با کالیس با سختگیری کافی مورد سرزنش قرار گرفت. او حتی از شورای خصوصی به خاطر اجازه دادن به چنین مجرم بدنام و مکرر مانند کالیس سرزنش شد.

همچنین ببینید: نبرد مالدون

که گفته شد، مردم محلی در حقوق او تنها مقصر نبودند. خود شورای خصوصی تا حد زیادی به جرم‌انگاری فعالیت‌های دزدی دریایی علیه اسپانیایی‌ها که در نهایت رقبای امپراتوری بریتانیا بودند، اعتراض نکرد.

همچنین ببینید: آتش سوزی بزرگ لندن

در مورد جان کالیس، شهرت و بدنامی فزاینده او با کسانی که دردولت. ثابت شد که اهداف او بی‌تفاوت بودند: او هیچ ابایی از حمله به کشتی‌هایی که به او علاقه داشتند نداشت. نتیجه این بود که اسپانیایی ها، پرتغالی ها، هلندی ها، فرانسوی ها، دانمارکی ها و اسکاتلندی ها همگی قربانیان او شدند. غارت کالیس شامل کالاهایی مانند زیتون، بادام، ماهی آزاد اسکاتلندی با ارزش و البته پول بود.

حیله‌ای که دزدان دریایی مانند کالیس به کار می‌بردند اغلب شامل نمایش دکل سفیدی بود که دیگر کشتی‌ها را در احساس امنیت کاذب فرو می‌برد. البته این تاکتیک ها منجر به شکایات متعددی از سوی امثال سفیران خارجی شد که به طور منظم از شورای خصوصی درخواست می کردند. فرانسیس والسینگهام از شورای خصوصی شکایات متعددی دریافت می کرد که اغلب از سوی سفیران اسپانیا و فرانسه که از عدم پیشرفت در دستگیری و توبیخ افراد شرور مانند کالیس ناامید شده بودند.

متأسفانه برای آن شاکیان، سیستم حقوقی انگلستان این بود. به ویژه پذیرای ادعاهای خارجی ها نیست. با این وجود، دزدی دریایی مجازاتی را در پی داشت و حلق آویز کردن در Wapping و سایر مکان‌ها امری عادی بود. همدستی منجر به موفقیت های روزافزون کالیس و افراد همفکر می شود. با این حال، کالیس به دلیل تاکتیک‌های وحشیانه‌اش، به سرعت توجه خود را به فعالیت‌های خود جلب کرد. به عنوان مثال، فرانسوی ها از او عصبانی بودنداعمال شکنجه علیه دریانوردانشان، وحشیگری که والسینگهام به درستی به آن اشاره کرده بود.

متاسفانه، این سطح از ظلم یکبار نبود. تهدید به شکنجه، بدرفتاری و معلولیت هدفی را بر سر کالیس قرار داد: مقامات به دنبال او بودند.

کالیس اکنون که مردی نسبتاً مسن است، وقت خود را در مسافرخانه‌ها و خانه‌های مختلف مخفی می‌کرد تا از دست مقامات فرار کند. . یکی از مکان هایی که او در آن اقامت داشت، مسافرخانه پوینت هاوس در پمبروکشایر بود. متأسفانه برای کالیس، در نهایت شانس او ​​تمام شد و در سال 1576 سرانجام دستگیر شد و به زندان مارشالسی در لندن انداخته شد.

او برای نجات خود اطلاعاتی در مورد دزدان دریایی دیگر، فعالیت های آنها، محل نگهداری و موارد دیگر ارائه داد. اطلاعات مربوطه یکی از با ارزش ترین رازهایی که او برای حفظ جانش انتخاب کرد، مشارکت شخصیت های مهم ولزی در دزدی دریایی او بود، از جمله شهردار کاردیف و کلانتر گلامورگان.

مرگ او کمی باقی مانده است. از یک راز برخی بر این باورند که پس از داد و ستد برای جانش، او بعداً محاکمه و در نیوپورت به دار آویخته شد، در حالی که برخی دیگر ادعا می کنند که به دلیل ارتباطات قدرتمندش آزاد شد و بعداً مأمور شد که در کنار والتر رالی به سفر سر همفری گیلبرت به قاره آمریکا بپیوندد.

جسیکا برین یک نویسنده مستقل و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.