جک قاتل

 جک قاتل

Paul King

به مدت سه ماه در سال 1888، ترس و وحشت خیابان های ایست اند لندن را فرا گرفت.

در این ماه ها پنج زن توسط مردی که به "جک چاک دهنده" معروف شد به قتل رسیدند و به طرز وحشتناکی مثله شدند. برخی بر این باورند که تعداد واقعی یازده بوده است.

Whitechapel در ایست اند مانند یک زخم چرکین بر روی صورت لندن ویکتوریایی در اواخر قرن نوزدهم بود.

جمعیت بیش از حد ازدحام در چاله ها زندگی می کردند. کوچه ها بوی کثیفی و امتناع می دهد و تنها راه امرار معاش جنایتکارانه و برای بسیاری از زنان تن فروشی بود.

تنها رهایی از این زندگی نکبت بار یک بطری جین بود که به قیمت چند پنس خریداری شد تا فراموشی مبارک را به ارمغان آورد.

«ترور» در روز جمعه 31 اوت زمانی آغاز شد که جسد مری آن نیکولز، 42 ساله، در Bucks Row (اکنون نامیده می شود) پیدا شد. خیابان دوروالد). صورتش کبود شده بود و گلویش دو بار بریده شده بود و تقریباً قطع شده بود. معده او چندین بار هک شده و بریده شده بود. متعاقباً تأیید شد که او اولین قربانی «ریپر» است.

در 8 سپتامبر دومین قربانی پیدا شد. او آنی چپمن، یک روسپی 47 ساله بود. جسد او در گذرگاهی در پشت خیابان هانبری 29 پیدا شد، دارایی اندک او در کنار جسد او قرار داشت. سرش تقریباً بریده شده بود و شکمش باز و از هم جدا شده بود. بخش هایی از پوست معده روی شانه چپ و روی شانه او قرار داشتآرایشگر یهودی لهستانی در Whitechapel و از زمان تحقیقات اولیه مظنون بوده و در یادداشت های Macnaghten ذکر شده است. او همچنین توسط اکثر افسران مسئول پرونده ریپر مظنون به حساب می آمد. در 7 فوریه 1891 او به عنوان دیوانه گواهی شد و به یک پناهگاه منتقل شد. تا سال 2007 هیچ مدرک قابل‌توجهی برای مشکوک شدن به کوسمینسکی وجود نداشت، فقط ظن افسران ارشد بود.

اما در سال 2007، شالی که در حراجی خریداری شد، شک را دوباره به کوسمینسکی برانگیخت.

شال ادعا شده است. همان چیزی است که در نزدیکی جسد یکی از قربانیان ریپر روی زمین افتاده بود. این توسط خانواده یک افسر ارشد تحویل داده شده بود و سپس در سال 2007 در حراجی به راسل ادواردز فروخته شد که فرصتی را دید. شال هنوز حاوی آثاری از خون و سایر مواد ژنتیکی بود.

ادواردز با دکتر Jari Louhelainen از دانشگاه جان مورز لیورپول تماس گرفت که شال را آزمایش کرد و ارتباطی بین Eddowes دور و فرزندان Kosminiki ایجاد کرد.

شک:

قبل از سال 2007 فقط شک وجود داشت. قبل از این هیچ مدرکی دال بر ارتباط کوزمینسکی با پرونده Ripper یافت نشد. هنگام پذیرش در پناهندگی در سال 1891، او خطری برای دیگران تلقی نمی شد، که این موضوع این موضوع را زیر سوال می برد که آیا کوسمینسکی تمایلات خشونت آمیزی را داشت که جک چاک دهنده از طریق قتل های وحشیانه خود نشان داد یا خیر.

همچنین ببینید: بزرگراه ها

شواهد سال 2007 نیز باز بوده است.با این ادعا که شواهد به اندازه کافی قوی نیستند تا پرونده را مختومه اعلام کنند. مقاله جدید منتشر شده توسط دکتر Jari Lougelainen شامل جزئیات کلیدی در مورد انواع ژنتیکی خاص شناسایی شده و مقایسه شده بین نمونه های DNA نیست.

نام: Joseph Barnett

متولد: 1858

درگذشت: 29 نوامبر 1926 (68 سالگی). علل طبیعی.

سوء ظن:

جوزف بارنت یکی از قوی ترین انگیزه ها را در بین تمام مظنونان ریپر دارد. او با مری کلی، آخرین قربانی از پنج قربانی Ripper زندگی می کرد. شایعه شده بود که او عاشق مری کلی بوده و از اینکه او با مردان دیگر تن فروشی کند خسته شده بود. او معتقد بود که می تواند از او حمایت کند و برای مدتی این کار را انجام داد، تا اینکه در ژوئن 1888 شغل خود را از دست داد. مری کلی سپس به فحشا بازگشت. گمان می‌رود که بارنت سعی کرده بود از طریق قتل‌های ریپر، کلی را از این خط کاری بترساند، اما موفق نشد. ده روز قبل از مرگ او، بارنت و کلی با هم مشاجره کردند که منجر به خروج بارنت از ملک شد.

مری کلی به طرز وحشیانه ای در رختخوابش در یک اتاق قفل شده به قتل رسید. این وحشیانه‌ترین قتل در بین پنج قتل متعارف بود و تنها موردی بود که در خیابان اتفاق نیفتاد. همچنین آخرین موردی بود که توضیح می داد که چرا قتل پس از قتل او متوقف شد.

توصیف و ظاهر فیزیکی او نیز با تعدادی از شاهدان عینی مطابقت دارد.گزارش ها.

شک:

هیچ مدرکی وجود ندارد. اگرچه بارنت با مشخصات FBI و توضیحات فیزیکی مطابقت دارد، اما هیچ مدرکی وجود ندارد، فقط یک انگیزه قوی برای قتل ها وجود دارد که همه آن حدس و گمان است.

شانه راست، توده ای از روده. بخشی از واژن و مثانه کنده شده و برداشته شده بود.

در 28 سپتامبر نامه ای در خبرگزاری مرکزی با امضای "جک چاک دهنده" دریافت شد که در آن تهدید به قتل بیشتر شده بود. این نام زمانی که برای اولین بار در روزنامه ها ظاهر شد و پس از آن مورد استفاده قرار گرفت، تصور عموم را به خود جلب کرد. وایت‌چپل اکنون غوغا کرده بود - در حالی که جمعیت هیستریک به هر کسی که کیف سیاهی حمل می‌کرد حمله می‌کردند، شورش‌ها به راه افتاد، زیرا شایعه‌ای منتشر شده بود که «چک‌دهنده» چاقوهای خود را در چنین کیفی حمل می‌کرد.

30 سپتامبر روز بدی بود. «ریپر» دو قتل را در عرض چند دقیقه از یکدیگر انجام داد.

الیزابت استراید زن بدبختی بود که او نیز یک فاحشه بود که ابتدا در ساعت 1 بامداد، پشت 40 خیابان برنر پیدا شد. وقتی پیدا شد، هنوز خون از گلویش می‌ریخت و به نظر می‌رسید که «چک‌دهنده» در کار وحشتناک خود آشفته شده است.

در ساعت 1:45 صبح. جسد کاترین ادووز، 43 ساله، تنها چند دقیقه پیاده روی در کوچه ای بین میدان میتر و خیابان دوک (که اکنون به نام پاساژ سنت جیمز شناخته می شود) پیدا شد. بدنش کنده شده بود و گلویش بریده شده بود. هر دو پلک او بریده شده بود و بخشی از بینی و گوش راستش بریده شده بود. رحم و کلیه چپ برداشته شد و احشاء روی شانه راست انداخته شد.

ردی از خون پلیس را به دری نزدیک که در آن پیامی با گچ زده شده بود هدایت کرد. در آن نوشته شده بود: «یهودیان مرد نیستندبرای هیچ چیز سرزنش شدن». به دلایلی غیرقابل توضیح، رئیس پلیس متروپولیتن، سر چارلز وارن دستور داد که آن را پاک کنند! بنابراین آنچه که می توانست سرنخ ارزشمندی باشد از بین رفت.

هولناک این قتل دوگانه لندن را فرا گرفت. شایعات اکنون شروع به پخش شدن کردند - "چک دهنده" یک دکتر دیوانه، یک دیوانه لهستانی، یک تزار روسی و حتی یک مامای دیوانه بود!

نامه دیگری توسط خبرگزاری مرکزی دریافت شد که در آن "چک دهنده" گفت: متاسف بود که نتوانسته بود طبق قولی که داده بود گوش هایش را برای پلیس بفرستد! گوش چپ کاترین ادووز تا حدی بریده شده بود.

در 9 نوامبر "چک دهنده" دوباره ضربه زد. مری ژانت کلی جوان‌ترین زن مقتول بود: او فقط 25 سال داشت و دختری جذاب بود. او را در اتاقش در دادگاه میلرز پیدا کردند که از خیابان دورست (خیابان دووال کنونی) خارج شده بود. مریم یا آنچه از او باقی مانده بود روی تخت دراز کشیده بود. صحنه در اتاق وحشتناک بود. اجاره‌دار که او را پیدا کرد گفت: «تا آخر عمرم در دام این موضوع خواهم بود». گلوی مریم را بریده بودند، بینی و سینه‌هایش را بریده بودند و روی میز انداخته بودند. اندام او روی قاب عکس کشیده شده بود. جسد پوست کنده و روده اش کنده شده بود و قلبش مفقود شده بود.

وحشت و اعتراض عمومی ناشی از این قتل منجر به استعفای سر چارلز وارن، رئیس پلیس شد.

مری بود. آخرین قربانیان «ریپرها»حکومت وحشت او به همان اندازه که شروع شد ناگهانی به پایان رسید. صد سال است که نام های مختلفی به عنوان قاتل این زنان مطرح شده است.

جک چاک دهنده که بود؟

از زمان قتل، نام های بسیاری با قاتل بدنام مرتبط شده است: در اینجا ما در مورد پنج نفر از مظنونین صحبت می کنیم…

نام: ویلیام هنری بوری

متولد: 25 ماری 1859

درگذشت: 24 آوریل 1889 (29 سالگی). در داندی، اسکاتلند به دلیل قتل همسرش الن به دار آویخته شد.

مظنون:

اولین مظنون در سال 1889 به دلیل شباهت بین قتل همسرش و پنج نفر متعارف قربانیان چاک دهنده اگرچه بوری در داندی، اسکاتلند دستگیر و اعدام شد، اما او در طول سه ماه ولگردی و جنایت قتل‌آمیز جک چاک‌دهنده، در باو، نزدیک Whitechapel زندگی می‌کرد. اگر بخواهید تمام یازده قتل حل نشده Whitechapel را که بین آوریل 1888 و فوریه 1891 رخ داد، در نظر بگیرید، بوری از اکتبر 1887 تا ژانویه 1889 در Bow اقامت داشت و او را در زمان مناسب در منطقه قرار داد. گزارش شده است که گرافیتی در آپارتمان او در داندی که روی آن نوشته شده بود «جک ریپر پشت در است» و «جک ریپر در فروشنده است (sic)» پیدا شد که باعث شد برخی تصور کنند الن برای جلوگیری از شناسایی بوری به قتل رسیده است. نقش جک چاک دهندههمسرش را کشته بود و به اصرار کشیش، اعتراف نامه ای نوشت و خواست تا بعد از اعدامش موکول شود.

بوری اعتراف کرد که الن را در جریان مستی خفه کرده است، سپس سعی کرده است تا پس از اعدامش باقی بماند. بدن او را برای دور انداختن تکه تکه کرد، اما برای ادامه دادن به آن بیش از حد زشت بود. اگرچه اعترافات او با شهادت کارشناسان آن زمان مطابقت ندارد، اما اعتراف او درست چند روز قبل از مرگش نزد یکی از کشیش ها که خواسته بود تا زمان مرگش عقب نشینی کند، می تواند به عنوان اعتراف به گناهانش تلقی شود. او در طول این اعتراف هیچ‌گاه به جک بودن اشاره نکرد.

در طول تحقیقات جک چاک‌دهنده، یک کارآگاه برای مصاحبه با بوری در داندی فرستاده شد و اگرچه او تحت بازجویی قرار گرفت، بوری یک مظنون قابل قبول در نظر گرفته نشد. .

نام: Montague John Druitt

متولد: 15 آگوست 1857

درگذشت: اوایل دسامبر 1888 (31 سالگی). شناور در رودخانه تیمز پیدا شد.

ظن:

اگرچه شواهد بسیار کمی برای دخالت درویت وجود دارد، بسیاری او را مظنون شماره یک درویت می دانند. مورد. درویت، پسر یک پزشک، این فرضیه را که کارآگاهان در آن زمان انجام دادند مبنی بر اینکه جک چاک‌دهنده مهارت‌های پزشک یا قصاب را داشت، به دلیل تخلیه وحشتناک مدفوع و برداشتن اندام‌ها انجام می‌داد.

شک نادیده گرفته شد. در مورد درویت پس از یادداشت مکناتن، که در مورد چاک دهنده تحقیق کردقتل‌ها برای اسکاتلند یارد، علنی شد:

«...یک دکتر حدوداً 41 ساله و از خانواده نسبتاً خوب، که در زمان قتل در دادگاه میلر ناپدید شد و جسدش شناور در تیمز پیدا شد. در 31 دسامبر: یعنی 7 هفته پس از قتل مذکور. گفته می‌شود که جسد یک ماه یا بیشتر در آب بوده است... از اطلاعات خصوصی، من شک کمی دارم، اما اینکه خانواده‌اش به این مرد مشکوک بودند که قاتل وایت‌چپل است، ادعا می‌شد که او از نظر جنسی دیوانه بوده است.»

اگرچه مکناتن به اشتباه درویت را 41 ساله کرد (درویت در زمان مرگش 31 سال داشت)، اما واضح بود که مکناتن به دلیل جزئیات خودکشی درویت را درگیر کرده بود. خودکشی او و زمان وقوع آن، دلیل اصلی مشکوک شدن درویت است.

شک:

شواهد کمی مبنی بر اینکه درویت چاک‌دهنده است وجود ندارد. درویت در بلک هیث زندگی می کرد و هیچ ارتباطی با وایت چاپل نداشت. تنها ارتباط او با پرونده Ripper مربوط به مکناتن است.

نام: James Maybrick

متولد: 24 اکتبر 1838

درگذشت: 11 مه 1889 (50 سالگی). مشکوک به مسمومیت با آرسنیک – همسرش، فلورانس، دستگیر، مجرم شناخته شد و سپس با بررسی مجدد پرونده اش آزاد شد.

ظن:

Maybrick مظنون به حساب نمی آمد. در زمان قتل یا حتی در پرونده ریپر تا بیش از یک قرن پس از او ذکر شده استمرگ. جای تعجب نیست که او یک تاجر پنبه بود که در لیورپول زندگی می کرد.

در سال 1992، یک دفتر خاطرات منتشر شد که اعتبار قتل پنج قربانی ریپر و همچنین دو قتل دیگر را به دست می آورد. اگرچه نامی در این دفتر خاطرات ذکر نشده است، اما به دلیل ارجاعات و اشاراتی که در سراسر این دفترچه خاطرات وجود دارد، پذیرفته شده است.

سپس در سال 1993، یک ساعت جیبی جنتلمن کشف شد که جی. میبریک روی آن خراشیده بود. در کنار حروف اول هر پنج قربانی Ripper و عبارت "I am Jack" بپوشانید. این ساعت در سال 1847 یا 1848 ساخته شده است و آزمایشات ثابت کرده است که حکاکی ها قدیمی تر از اکثریت قریب به اتفاق خراش های سطحی روی ساعت هستند و اگرچه حکاکی را نمی توان به طور قطعی اثبات کرد، اما قدمت قابل توجهی در نظر گرفته می شود.

شک:

دفترچه خاطرات و ساعت تنها دو ارتباط با قتل های ریپر هستند. اگرچه این ساعت از نظر اصالت اعتباری دارد، اما شواهد دفترچه خاطرات در شک و تردید احاطه شده است. اولین مورد سؤال، کشف دفترچه خاطرات بود، زیرا داستان از زمانی که دوستی به او داده بود به خانواده همسرش تحویل داده شد.

خود دفترچه یادداشت ویکتوریایی اصیل است، اما 20 صفحه از آن تهیه شده است. پاره شده سبک دست خط به دلیل اینکه بیشتر از دوران ویکتوریایی متعلق به قرن بیستم به نظر می رسد مورد تردید قرار گرفته است، و جوهر بارها مورد آزمایش قرار گرفته است که نتیجه قطعی ندارد.

از آنجایی کهبا کشف دفترچه خاطرات و ساعت جیبی، گمان می رود که همسرش فلورانس متوجه شده بود که شوهرش جک چاک دهنده است و تصمیم گرفت برای جلوگیری از قتل به زندگی او پایان دهد. با این حال، این شایعه است و هیچ مدرکی برای تأیید این نظریه وجود ندارد.

نام: والتر ریچارد سیکرت

متولد: 31 مه 1860

درگذشت: 22 ژانویه 1942 (81 سالگی). علل طبیعی

ظن:

همچنین ببینید: شاه آتلستان

سیکرت یک نقاش بریتانیایی بود که از پرونده ریپر الهام گرفت. او معتقد بود که در اتاقی که یک بار توسط جک چاک‌دهنده استفاده می‌شد، اقامت کرده بود، زیرا صاحبخانه‌اش به یک مستاجر قبلی مشکوک بود.

به مدت 70 سال، هیچ‌کس نام سیکرتس را در رابطه با این پرونده ذکر نکرد تا اینکه نویسنده‌ای به نام استیون نایت. به دلیل اطلاعاتی که از جوزف گورمن، پسر نامشروع سیکرت به دست آورده بود، ادعا کرد که سیکرت در این قتل ها شریک بوده است.

علاقه واقعی به سیکرت به عنوان ریپر در سال 2002 زمانی که پاتریشیا کورنول، رمان نویس جنایی، اظهار داشت که به سیکرت اعتقاد دارد، شکل گرفت. چاک دهنده بود. کورنول 31 نقاشی سیکرت را در جستجوی شواهد DNA خریداری کرده و ادعا کرده است که او توانسته ثابت کند که DNA میتوکندریایی سیکرت را به نامه ریپر متصل می کند.

شک:

به جز ادعاهای کورنول و نایت، هیچ مدرک دیگری وجود ندارد که نشان دهد سیکرت چیزی بیش از یک هنرمند الهام گرفته از تاریکی و سادیستی بوده است.کیس ریپر.

نام: فرانسیس تامبلتی

متولد: 1833

درگذشت: 28 مه 1903 (سن 69/70). علل طبیعی در سنت لوئیس، میسوری.

ظن:

تامبلتی در زمان قتل ها مظنون به جک چاک دهنده بود. او در 7 نوامبر 1888 به اتهامات نامربوط دستگیر و با قرار وثیقه آزاد شد. تامبلتی با علم به اینکه مظنون قتل ریپر محسوب می شود، از طریق فرانسه به ایالات متحده فرار کرد. شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه اسکاتلند یارد تلاش کرده است او را استرداد کند، اما پلیس شهر نیویورک گفت: "هیچ مدرکی دال بر همدستی او در قتل‌های Whitechapel وجود ندارد و جنایتی که برای آن در لندن تحت بازداشت است قابل استرداد نیست".

شک:

به‌نظر نمی‌رسد که چرا تامبلتی در آن زمان مظنون بود، جدای از سابقه جنایی قبلی و زن‌ستیزی‌اش. ظاهر او شبیه توصیف هیچ یک از شاهدان عینی نبود و هیچ مدرک مشخصی وجود ندارد که او حتی از Whitechapel بازدید کرده است.

ادعا شده است که تامبلتی رحم را جمع آوری کرده است. اما این ادعا توسط یک شاهد غیرقابل اعتماد که یک جوکر عملی شناخته شده بود، مطرح شد و این ادعا تنها پس از آن مطرح شد که مطبوعات تامبلتی را به قتل‌ها مرتبط کردند.

نام: آرون کوزمینسکی

متولد: 11 سپتامبر 1865

درگذشت: 24 مارس 1919 (53 سالگی). علل طبیعی در آسایشگاه لیوزدن.

ظن:

Kosminiski یک

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.