پادشاه جورج پنجم

 پادشاه جورج پنجم

Paul King

سلطنت شاه جورج پنجم در اوایل قرن بیستم شاهد برخی از چشمگیرترین تغییرات نه تنها در تاریخ بریتانیا بلکه در سراسر جهان بود.

جرج پنجم، پسر ادوارد هفتم، انتظار نداشت که پادشاه شدن تنها پس از مرگ برادر بزرگترش، شاهزاده آلبرت ویکتور در سن بیست و هشت سالگی بود که جورج وارث آشکار شد.

شاهزاده جورج و آلبرت ویکتور

به عنوان وارث تاج و تخت، جورج تمام آینده خود را ترسیم کرد، از جمله ازدواجش در سال 1893 با پرنسس مری تک، که تنها یک سال قبل از آن نامزد کرده بود تا با برادرش، شاهزاده آلبرت، ازدواج کند.

جورج در جوانی زندگی خود را صرف خدمت در نیروی دریایی کرده بود، تجربه ای که شخصیت او را به طرز چشمگیری شکل می داد. با این حال، پس از مرگ برادرش، او مجبور شد از خدمت بازنشسته شود و زندگی را از سر بگیرد که برای کسی که مقدر شده بود پادشاه شود، از سر بگیرد. در کاخ سنت جیمز به زودی تبدیل به طبیعت دوم شد. او در زمان خود، درست مانند پدرش، در بسیاری از فعالیت‌های ورزشی جامعه بالا مانند تیراندازی و گلف به جای هر چیز خاص فکری شرکت می‌کرد.

اما برخلاف پدرش، او از این فرصت برای درگیر شدن با کارهای درونی زندگی به عنوان یک خانواده سلطنتی محروم نشد و به اسناد و اطلاعات دسترسی مستقیم به او داده شد.پدرش در سال 1901 پادشاه ادوارد هفتم شد.

پس از مرگ مادربزرگش ملکه ویکتوریا در سال 1901، جورج شاهزاده ولز و وارث تاج و تخت پدرش شد. تنها 9 سال بعد، زمانی که پدرش درگذشت، جورج پادشاه بریتانیا و قلمروهای بریتانیا و همچنین امپراتور هند شد. او تا زمان مرگش در سال 1936 چنین القابی را حفظ کرد. چنین وضعیتی موضوع حق وتوی قانونگذاری مجلس اعیان در مجلس عوام را احاطه کرد.

جرج می‌دانست که وظیفه‌اش این است که بی‌طرف و بی‌طرف بماند، با این حال رسیدگی به درگیری‌های سیاسی دشوار شد و در سال 1910 او قراردادی مخفیانه برای ایجاد چندین همتای لیبرال بست. تصویب قانون مجلس همانطور که معلوم شد، چنین توافقی غیرضروری بود، زیرا پیروزی لیبرال ها در انتخابات بعدی همراه با تن دادن لردها به فشارها، اجازه داد قانون پارلمان بدون مشکل به تصویب برسد.

با این وجود، مشکل برای جورج تمام نشده بود. V، که سال بعد با اعلام آسکوئیث در مورد توافق مخفیانه خود احساس خیانت کرد، بنابراین صلاحیت های او برای انجام وظایف سیاسی خود به عنوان پادشاه زیر سوال رفت.

شاه جورج پنجم در طول سلطنت خود موفق شد چندین بحران را پشت سر بگذارد، اما هیچ چیز انجام نشد. می تواند جو رو به رشد سیاسی وخصومت نظامی از قاره، با قیصر ویلهلم دوم در راس.

یک درگیری اروپایی به زودی در طول سلطنت جورج که آغازگر دوره ایدئولوژی های سیاسی افراطی بود، آشکار شد. ناگفته نماند که جنبش‌های استقلال‌طلب رو به رشد در جایی که اکنون یک امپراتوری وسیع و گسترده بریتانیا بود، مورد توجه قرار گرفت. این زمان بحران، درگیری و تغییرات چشمگیر بود.

پس از پرداختن به موضوع اولیه قانون اساسی وتوی لردها در اوایل سلطنت او، معضل دوم خود را در قالب قانون خانه ایرلندی نشان داد.

چنین موضوعی در آن زمان به نظر می‌رسید که جنگ داخلی را با انشعاب بین کسانی که خواهان یک کشور جدید و مستقل ایرلند در برابر آنهایی که تمایلات وفاداری داشتند، ایجاد کند.

همچنین ببینید: کسلتون، ناحیه پیک

در ژوئیه 1914، پادشاه یک کنفرانس میز گرد را در کاخ باکینگهام فراخواند و سعی کرد نوعی میانجیگری را انجام دهد تا همه طرفها بتوانند اختلافات خود را حل و فصل کنند. متأسفانه، حتی پس از جنگ بزرگ که استقلال ایرلند اعطا شد، مشکل ایرلند همچنان پیچیده‌تر می‌شد.

در حالی که جورج در آغاز سلطنت خود با چالش‌های داخلی مواجه بود، با تهدیدی بسیار بزرگ‌تر مواجه شد. جنگ جهانی اول.

جرج پنجم در آخرین تلاش برای جلوگیری از درگیری با پسر عموی خود قیصر ویلهلم دوم تلاش کرده بود، اما در اوت 1914، اجتناب ناپذیر بودن جنگ بسیار آشکار به نظر می رسید.

شروع جنگ باعث پایان دوره ای شدثبات و آرامش نسبی خود جورج در طول جنگ به عنوان یک شخصیت مهم باقی ماند و هفت بار از جبهه غربی بازدید کرد و حدود 60000 نفر را توزیع کرد. حضور او برای روحیه مهم بود و بازدیدهایش از بیمارستان‌ها و کارخانه‌های جنگی در بریتانیا مورد استقبال قرار می‌گرفت.

در اکتبر 1915، زمانی که او در یکی از بازدیدهایش از جبهه غرب بود، درگیر تصادفی که در آن او از اسبش پرتاب شد، جراحتی که بر سلامتی او تا پایان عمر تأثیر گذاشت.

جرج پنجم نقش اصلی را در رویدادها ایفا کرد، که تنها زمانی زیر سوال رفت که در سال 1917 او را نادیده گرفت. تصمیم لوید جورج به تزار روسیه، یکی دیگر از پسرعموهای جورج اجازه داد تا به انگلستان بیاید. این تصمیم به دلیل ترس از موقعیت خود بود: یک لحظه حفظ خود برای پادشاه که پسر عمویش را به سرنوشت خود در روسیه محکوم کرد.

پادشاه جورج پنجم (راست) از جبهه غربی، 1917

در همین حال، جورج به عنوان واکنشی به احساسات ضد آلمانی که در مناقشه فراگیر شده بود، نام خود را از ساکس کوبورگ به ویندزور در سال 1917 تغییر داد.

خوشبختانه، برای بریتانیا و جرج پنجم، تنها یک سال بعد پیروزی اعلام شد و بلافاصله یک سرخوشی ملی در زنده ماندن از چنین مصائبی ایجاد شد. با این حال، پس از کاتارسیس، واقعیت زندگی پس از جنگ شروع به غرق شدن کرد.

همچنین ببینید: جشنواره بریتانیا 1951

قابل توجه، امپراتوری بریتانیا دست نخورده باقی ماند،برخلاف روسیه، آلمان، اتریش-مجارستان و امپراتوری عثمانی که در این زمان از هم پاشیدند.

در همین حال، برتری بریتانیا در رقابت برای برتری جهانی به طور فزاینده ای توسط آمریکای رو به رشد تهدید می شود.

هر چند که در بیشتر موارد، بریتانیا و مستعمرات آن چنین نبودند. به همان اندازه که دیگر کشورهای بزرگ اروپایی پس از جنگ تحت تاثیر قرار گرفته بودند. در بریتانیا، دولت آزاد ایرلندی در سال 1922 اعلام شد و متأسفانه تنها آغازی بر مشکلات جاری در منطقه بود. علاوه بر این، صحنه سیاسی تا حد زیادی تغییر کرد زیرا یک لحظه تاریخی در سال 1924 رخ داد، زمانی که اولین دولت کارگر در زمان نخست وزیر رمزی مک دونالد انتخاب شد.

بریتانیا و جهان، چه به انتخاب یا نه، در حال تغییر بودند. گام‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برداشته شد، به طوری که در پایان سلطنت او، چشم‌انداز استقلال برای برخی از سلطه‌های بریتانیا به طور فزاینده‌ای محتمل به نظر می‌رسید.

تا سال 1931، کشورهایی مانند استرالیا، نیوزلند، کانادا و آفریقای جنوبی دستاوردهای بیشتری را در وضعیت استقلال خود تجربه می کردند، در حالی که شخصیت شاه هنوز به طور محکم در موقعیت خود قرار داشت. در حال حاضر خودگردانی دستور روز بود و جورج باید با انتصاب اولین فرماندار غیر انگلیسی استرالیا در سال 1930 موافقت کند.

در حالی که برخی از مناطق تشکیل دهنده این کشور هستندامپراتوری انتقال آسان‌تری را از چنگال کنترل سیاسی بریتانیا انجام داد، کشورهای دیگر مسیر دراماتیک‌تری را در پیش گرفتند. در حالی که استرالیا راه را هموار می کرد، هند نیز برای استقلال و خودمختاری خود بی قرار به نظر می رسید. دهه 1920 به شدت به بریتانیا و عموم مردم ضربه زد. حوادثی که اعتصاب عمومی 1926 را تسریع کرد، همراه با سقوط وال استریت و رکود متعاقب آن، ویرانی اجتماعی و اقتصادی را به دنبال خود بر جای گذاشت.

نقش پادشاه در این امر به عنوان شخصیتی بود، کسی که خواستار آرامش و استدلال بود. در حالی که به دنبال پایبندی به خواسته‌ها و خواسته‌های دولت تا حد امکان بود.

جرج پنجم موفق شد این لحظات درگیری، بحران و آشفتگی را پشت سر بگذارد و نسبتاً با این تجربه تغییر نکند. در پایان سلطنت او، هنوز هم علاقه زیادی به پادشاه و سلطنت به طور کلی وجود داشت، که به وضوح در سال 1935 توسط جشن های جشن نقره ای نشان داده شد که نشان دهنده محبوبیت او بود. این دوره به هموار کردن راه برای سلطنت و ارتباط آن با عموم مردم امروز کمک کرد. یکی از این نمونه‌ها شامل سنت همیشگی پیام کریسمس است که توسط جرج پنجم توسط یک مخابره رادیویی در سال 1932 آغاز شد.پادشاهی.

در حالی که جشن‌های جوبیلی باعث شد تا جورج در میان مردم احساس قدردانی و محبوبیت کند، رو به زوال سلامتی او به زودی در کانون توجه قرار گرفت و مشکلات سلامتی مرتبط با سیگار بر آن غالب شد. او در سال 1936 از دنیا رفت و پسر بزرگش را به جانشینی او به عنوان پادشاه رها کرد.

جرج پنجم پادشاهی وظیفه شناس بود و ملت را از بحران ها یکی پس از دیگری هدایت می کرد. در پایان سلطنت او، جهان به عنوان مکانی بسیار متفاوت با چالش های جدید و فضای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جدید ظاهر شد.

جسیکا برین یک نویسنده مستقل و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.