سر توماس مور
"من میمیرم بنده وفادار پادشاه، اما اولین خدا".
هیچ جمله ای بهتر خلاصه نمی کند مردی که خود را وقف خدمت به ولیعهد کرد و مقدر بود که کلیسای کاتولیک به عنوان قدیس مورد احترام قرار گیرد. .
سر توماس مور در تودور انگلستان زندگی می کرد. او نقش های مختلفی از جمله وکیل، صدراعظم، نماینده مجلس و نویسنده را بر عهده داشت. تأثیر او در بسیاری از این زمینه ها کاملاً قابل توجه بود، به ویژه متن معروف او، "آرمان شهر".
متأسفانه برای بیشتر، زندگی او به شیوه ای دراماتیک و مشخصاً تودور به پایان رسید، زمانی که او از قبول طلاق شاه هنری هشتم خودداری کرد. و همچنین جدایی شدید کلیسای انگلیسی از رم.
مور که مدافع متعهد کلیسای کاتولیک بود، احساس کرد که دیگر نمی تواند به عنوان صدراعظم هنری هشتم خدمت کند و از سمت خود استعفا داد. متأسفانه، این آغاز پایانی بود برای مور، که به استدلال علیه پروتستانتیسم ادامه داد و بنابراین در ژوئیه 1535 محاکمه و اعدام شد.
یک شخصیت کاتولیک در انگلستان، کشوری که در حال آغاز یک تغییر بزرگ به سمت پروتستان بود، مور یک شهید اصلاح طلب شد، یکی از تلفات فراوان، از هر دو طرف، که برای ایمان خود جنگید و استدلال کرد.
در سال 1935، زندگی مور به طور رسمی توسط وی به رسمیت شناخته شد. پاپ پیوس یازدهم زمانی که تصمیم گرفت بیشتر را قدیس کند. اهمیت او چنان است که در قرن بیست و یکم، پاپ ژان پل دوم او را قدیس حامی دولتمردان و سیاستمداران قرار داد.
داستان او در سال 1478 در لندن آغاز می شود، او از اگنس گراونگر و همسرش، سر جان مور، مردی که حرفه حقوقی معتبری داشت به دنیا آمد. یکی از شش فرزند، شغل درخشان پدرش به نفع توماس جوان بود که در یکی از بهترین مدارس منطقه تحصیلات عالی دریافت کرد.
همچنین ببینید: Pteridomania - جنون سرخسدر سال 1490 او به اسقف اعظم کانتربری، جان مورتون (همچنین لرد صدراعظم) خدمت می کرد. از انگلستان) به عنوان صفحه خانگی او. این تجربه برای خدمت بیشتر به جوانان بود، زیرا مورتون پیرو فلسفه ای در حال تکامل در مورد زندگی و آموزش بود که ریشه های آن را می توان اومانیسم توصیف کرد. مورتون به زودی استعدادهای خود را تشخیص داد و More را برای جایگاهی در دانشگاه آکسفورد نامزد کرد.
پس از دو سال تحصیل در دانشگاه و قرار گرفتن در معرض یک تحصیلات کلاسیک معمولی، آکسفورد را ترک کرد تا راه پدرش را دنبال کند و به دنبال تحصیلات کلاسیک باشد. حرفه در حقوق بنابراین او دانشجوی مسافرخانه لینکلن شد و در سال 1502 به نوار فراخوانده شد. یکی از دوستان نزدیکش دزیدریوس اراسموس گفته بود که او در مورد امکان دنبال کردن یک زندگی معنوی تمام وقت و رها کردن حرفه حقوقی خود فکر می کرد. در حالی که او این مسیر خاص را دنبال نکرد، تقوای که احساس می کرد به آن گرایش پیدا می کرد، مسیر شغلی او را هدایت می کرد و دلیلی برای مرگ او بود.
در سال 1505 با جین کولت ازدواج کرد.پیش از مرگ زودهنگام و غمگینش چهار فرزند با او داشت. مور نسبت به زندگی خانوادگی نگرش غیرمعمولی داشت که برای آن زمان نامشخص بود: به عنوان مثال، او قصد داشت همسرش را با تدریس خصوصی به او آموزش دهد و بعداً اصرار داشت که دخترانش تحصیلات کلاسیک را دریافت کنند، همان چیزی که پسرش نیز دریافت خواهد کرد.
این رویکرد به تربیت فرزندانش، اگرچه غیرمتعارف بود، تحسین بسیاری از خانواده های اصیل و حتی خود اراسموس را برانگیخت، که از فصاحت و مهارت علمی دختر مور شگفت زده شد.
خانواده سر توماس مور
مور خانواده پرجمعیتی داشت که پس از مرگ همسرش به سرعت ازدواج کرد و فرزند دیگری را برای بزرگ کردن به دنیا آورد و همچنین به عنوان سرپرست برای دو دختر جوان دیگر عمل کرد. او ثابت کرد که پدری دلسوز و فداکار برای همه فرزندان است، آنها را تشویق می کرد و در زمانی که دور بود با آنها ارتباط برقرار می کرد.
در بازگشت به دنیای تجارت، او تصمیم گرفت به نفع وکالت حرفه خود را رها کند. از نقش یک سیاستمدار، اولین موفقیت خود را به عنوان نماینده پارلمان گریت یارموث در سال 1504 به دست آورد و بعداً به نمایندگی از حوزه های انتخابیه در لندن دست یافت.
در طول زندگی سیاسی خود در نقش های مختلفی از جمله معاون کلانتری ایفای نقش کرد. لندن، موقعیتی که برای او احترام زیادی به همراه داشت. با گذشت زمان، او مشاور خصوصی شد و کارهای دیپلماتیک بیشتری را در این زمینه انجام دادقاره، به او نشان شوالیه و موقعیت جدید به عنوان معاون خزانه داری خزانه داری را به ارمغان آورد.
همانطور که او در رتبه های بالاتر رفت، به پادشاه هنری هشتم نیز نزدیک تر شد و به عنوان مشاور شخصی خدمت می کرد. در این موقعیت بسیار برجسته، او از دیپلماتها استقبال میکرد و بین هنری هشتم و سایر شخصیتها، از جمله لرد صدراعظم ولسی، ارتباط برقرار میکرد.
در طول این دوره از موفقیت، مور همچنین زمانی را برای تولید معروفترین متن خود، «آرمانشهر» پیدا کرد. که در سال 1516 منتشر شد. این کتابی بود که از دیدگاه مور به عنوان نوعی طنز نوشته شده بود و داستانی از یک جامعه باورمند در یک جزیره را روایت می کرد. این روایت که به زبان لاتین ساخته شده است، آداب و رسوم فرهنگی جامعه را توصیف می کند و نظم، انصاف و مالکیت اشتراکی جزیره را به تصویر می کشد. برخی از این مضامین را می توان به عنوان ریشه در زندگی رهبانی در نظر گرفت، در حالی که به طور کلی ترسیم یک جامعه ایمن و با عملکرد برابر، قرن ها بعد برای افرادی مانند کارل مارکس و فردریش انگلس جذابیت داشت.
همچنین ببینید: جنگ صد ساله - مرحله ادواردیعنوان کنده کاری چوبی برای "آرمان شهر" توسط توماس مور.
آثار داستانی، در زمان خود، ژانر کاملی را پدید آورد، داستانی دیستوپیایی که به موجب آن جوامع ایده آل محور روایت، از جمله آثاری مانند «آتلانتیس جدید» اثر فرانسیس بیکن و «کاندید» اثر ولتر.
در همین حال، در حالی که مهارت ادبی او آشکار شد، مور با جانشینی ولسی به موفقیت بزرگی دست یافت.لرد صدراعظم در سال 1529. او که اوج را در حرفه خود رقم زد، در دفتر خود سخت کوش و کوشا بود. با این حال، این امر نزدیک بود مخدوش شود زیرا صدراعظم او مصادف بود با یک لحظه عظیم در تاریخ مسیحیت: اصلاحات پروتستان.
در حالی که در نقش خود خدمت می کرد، موضع خود را به وضوح بیان کرد و حمایت خود را از کلیسای کاتولیک و بیان کرد. کمک به ولسی در ممانعت از ورود متون لوتری به انگلستان. او همچنین انجیل تیندیل را بدعت گذار می دانست.
علاوه بر این، در حین خدمت به عنوان لرد صدراعظم، اشاراتی به استفاده از زور و خشونت او در برخورد با کسانی که او آنها را بدعت گذار می نامید وجود دارد، با این حال هنوز بحث های زیادی در مورد صحت این اتهامات وجود دارد. تحت کنترل او، شش نفر در آتش سوزانده شدند، اما در این دوره، این مجازات رایج برای بدعت بود. در واقع، هر گونه شایعه در مورد خشونت بیش از حد توسط خود مرد در "عذرخواهی" خود در سال 1533 رد شد.
اما دیدگاه های او به طور فزاینده ای در تضاد با پارلمان و مهمتر از همه شاه بود. در سال 1529 برای حمایت از این ادعا که قدرت دیگری فراتر از برتری قانونی پادشاه وجود دارد، جرم شناخته شد.
شاه هنری هشتم
در سال 1530، درگیری مور با هنری هشتم به اوج رسید. او از امضای نامه ای برای لغو ازدواج هنری و کاترین آراگون از پاپ امتناع کرد.همچنین درگیر مناظره شدید با هنری بر سر تحمیل قوانین بدعت بود.
در سال بعد فرمان سلطنتی اعلام شد که از روحانیون خواسته شد تا هنری هشتم را به عنوان رئیس عالی کلیسای انگلستان به رسمیت بشناسند. با سرکشی بیشتر از امضای سوگند امتناع کرد، اما در مخالفت با پادشاه خود علناً صحبت نکرد.
در نهایت، در ماه مه 1532، او از سمت صدراعظم استعفا داد و احساس کرد که دیگر نمی تواند به سمت خود ادامه دهد.
یک سال بعد، او به هنری نامه نوشت و ابراز خوشحالی کرد که همسری در آن بولین پیدا کرده است، اما از شرکت در مراسم تاجگذاری خودداری کرد که در نهایت به عنوان یک انزجار عمومی تلقی شد و نیاز به پاسخ داشت.
در ماه های آینده، مور خود را در معرض اتهامات مختلفی قرار داد که برخی از آنها توسط توماس کرامول به او وارد شد. تلاشهای مختلف برای مشاهده متهم شدن او انجام نشد، تا اینکه در 13 آوریل 1534 از مور خواسته شد تا به قانون جانشینی سوگند یاد کند.
امتناع مور آخرین نی بود. چهار روز بعد او را به برج لندن بردند و به خیانت بزرگ متهم کردند.
"توماس مور با دخترش مارگارت روپر خداحافظی می کند" نوشته ادوارد متیو وارد
در 1 ژوئیه 1535 دادگاه او برگزار شد. او در برابر هیئتی از قضات آورده شد، که اتفاقاً شامل بخش بزرگی از خانواده آن بولین، از جمله عمو، برادر و پدرش بود. که درفقط پانزده دقیقه، مور مجرم شناخته شد.
پرونده بسته شد، مور محکوم به دار آویختن، قرعه کشی و قطاع شد، مجازاتی که با توجه به شرایط پیش بینی شده بود، اما هنری هشتم با نشان دادن ملایمت، دستور داد تا او را اعدام کنند. به جای آن سر بریده شد.
در 6 ژوئیه 1535، حرفه درخشان توماس مور، استعداد نوین در نویسندگی، ولع سیاسی و تقوای مذهبی ناگهان به پایان رسید. او اعدام شد، مردی که عابدانه به پادشاه هنری هشتم خدمت کرده بود و با این حال تا پایان به اعتقادات و اعتقادات خود وفادار مانده بود.
جسیکا برین یک نویسنده آزاد و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.