جعبه های پلیس سبز شفیلد
یک غروب تاریک نوامبر در سال 1963، شکل غیرمحتملی از سفر در زمان برای عموم بریتانیا آشکار شد. آن را با موسیقی عجیب و غریب whoo-ee-oo که توسط یک باس شیطانی Dum-de-Dum پشتیبانی می شد، اعلام شد. دکتری که در زمان سفر می کرد به صفحه تلویزیون سیاره زمین رسیده بود و دستگاه بین کهکشانی منتخب او، از همه چیز، یک جعبه تلفن پلیس معمولی یا باغی بود. یا حداقل، این چیزی است که به نظر می رسد. واقعاً چیزهای مدرنیست ترسناکی هستند.
جعبههای پلیس به جای اینکه وسایل نقلیه چند بعدی بین ستارهای در کیهان بچرخند، اقلامی محکم، کاربردی و آشنا بودند که راه به جایی نمیبردند. آنها یکی از عناصر مهم مبلمان خیابانی بریتانیا از دهه 1920 به بعد بودند، زیرا در ده ها شهرها و شهرها در سراسر سرزمین ظاهر شدند.
خارج از موزه علمی تخیلی کلاسیک در آلندیل. نویسنده دیو اونز تحت مجوز Creative Commons Attribution 2.0 Generic
جعبه پلیس یک جزء ضروری در جنگ بی پایان علیه مجرمان بود. از این نظر، مشابههایی با جعبه پلیس تاردیس دکتر هو (مخفف «زمان و بعد نسبی در فضا») وجود داشت. خوشبختانه، افسران پلیس مجبور نبودند با سایبریهای شرور یا فرازمینیهایی با صدای فلزی که یک خرطوم عجیب را تکان میدهند و جیغ میکشند، مبارزه کنند: «نابود کن! نابود کن!» با این حال، افسران پلیس ممکن است این ادعا را شنبه شب ها داشته باشنددر برخی از شهرهای بریتانیا میتواند چالشهای بزرگتر و حتی مناظر عجیبتری را نشان دهد.
جعبههای پلیس معمولاً از چدن یا چوب ساخته میشدند، اگرچه چند نمونه آجری وجود دارد، و به اندازهای بزرگ بودند که شامل تلفن، کیت کمکهای اولیه، بخاری و سایر وسایل ضروری در مبارزه با جرم و جنایت باشد. آنها همچنین یک پناهگاه امن برای PC 99 و شرکت فراهم کردند تا زمانی که از هوشیاری ابدی برای عاری از جرم و جنایت در خیابان ها خسته می شوند، استراحت کنند و یک چای فنجانی خوب بخورند.
اولین نمونه از جعبه های پلیس بلافاصله پس از اختراع تلفن در ایالات متحده نصب شده بود. این تلفنها مستقیماً به ایستگاههای پلیس محلی مرتبط بودند و هم پلیس و هم مردم میتوانند از آنها استفاده کنند. در اصل، اعضای جامعه محلی از طریق یک کلید ویژه به صندوق پلیس اجازه دسترسی داشتند. این کار جعبه پلیس را باز میکند و سپس محکم در قفل میماند تا زمانی که یک افسر پلیس با کلید اصلی آزاد کند تا از هرگونه سوء استفاده جلوگیری شود.
تبلیغ 1894 برای "سیستم جعبه سیگنال پلیس به سبک گلاسکو"، فروخته شده توسط شرکت ملی تلفن
شهرهای شمالی در بریتانیا به ویژه در پیروی از الگوی آمریکا فعال بود. جعبههای پلیسی چدنی قرمز چشمگیر از سال 1891 در گلاسکو ساخته شد که روشنایی بالای آن ابتدا با گاز و سپس با برق کار میکرد. روشنایی الکتریکی بخش مهمی از سیستم بود، زیرا روشن و خاموش می شد تا نشان دهد که محلی استپلیس در حال تماس با جعبه بود تا هشدار بدهد. نور چشمک زن واقع گرایانه بالای تاردیس در حالی که در جایی جدید در یک کهکشان دور فرود می آید، تنها یکی از عناصری است که به فضای سورئال دکتر هو می افزاید.
در انگلستان، جعبه های پلیس ابتدا در ساندرلند و سپس در سال 1925 نیوکاسل آپون تاین. نمونه های گلاسکو به معنای واقعی کلمه باجه های تلفن بلند و قائم بودند. در دهه 1920، نیروهای پلیس به رهبری فردریک جی کرولی، که در زمانهای مختلف رهبری نیروها را در ساندرلند و نیوکاسل رهبری میکردند، از پتانسیل جعبه پلیس برای ارائه بیشتر از این استفاده شد. منچستر و شفیلد با نسخههای چندمنظوره بهبودیافته دنباله روی کردند، در حالی که پلیس متروپولیتن جعبههای پلیس آبی نمادین خود را طراحی کرد که توسط گیلبرت مکنزی ترنچ طراحی شده بود. اینها بعداً در جای دیگری در بریتانیا نصب شدند و الهام بخش تاردیس شدند. سازمان های اتومبیلرانی مانند انجمن اتومبیل (AA) و Royal Automobile Club (RAC) نیز شبکه های جعبه تلفن خود را داشتند.
جعبه پلیس آبی
در عین حال، در شفیلد، یک نوع بسیار متمایز از جعبه پلیس که به رنگ سبز و سفید تازه رنگ شده بود، استاندارد شد. در اوج محبوبیت و استفاده، شکارچیان جنایت شفیلد به کمتر از 120 جعبه از این نوع در سراسر شهر دسترسی داشتند. اکنون فقط یکی از آنها باقی مانده است که در مقابل دیوار سنگی شهر شفیلد لانه کرده استسالن در خیابان ساری.
جعبههای سبز و سفید شفیلد توسط فرمانده پلیس شهر، پرسی جی سیلیتو، در سال 1929 معرفی شدند و آنها را با جعبههای پلیس ترنچ معاصر کرد. آنها اکنون فقط جعبه های تلفن نبودند، بلکه دفاتر ابتدایی خیابان بودند که افسران پلیس می توانستند گزارش های خود را بنویسند. مأموران گشت هم به تلفن بسیار مهم، وسایل کمک های اولیه، بخاری و چای دسترسی داشتند. در مواقع اضطراری، از جعبههای پلیس نیز میتوان برای قفل کردن افراد شرور استفاده کرد، اما اینکه آیا آنها به چای و تلفن نیز دسترسی داشتهاند، ثبت نشده است. البته نه اینکه از تلفن زیاد استفاده می شد، مگر اینکه گروهبان میز در ایستگاه پلیس محلی حال و هوای پرحرفی داشت. بدون شک هم افسر و هم زندانی او مجبور نبودند مدت زیادی منتظر بمانند تا ون پلیس برسد. دیوارهای چوبی جعبه پلیس ممکن است برای مدت طولانی در برابر یک شرور مصمم ایستادگی نکرده باشند.
یک جعبه پلیس 1929 در خیابان ساری، خارج از تالار شهر شفیلد. هنوز هم به عنوان پستی برای سفیران شهرها و ارائه اطلاعات توریستی استفاده می شود.
زمان برای جعبه های پلیس رو به پایان بود، حتی زمانی که توسط Tardis of Doctor تسخیر زمان و فضا معروف شده بودند. سازمان بهداشت جهانی. یک برنامه تلویزیونی معاصر بیبیسی، Z-Cars، افسرانی را به تصویر میکشد که به رادیو ماشین تکیه میکنند، نه جعبههای پلیس. رادیوهای پلیس از دهه 1920 در آمریکا در دسترس بودند، اما به طور کلی در دسترس نبودندبه افسران پلیس در خیابان اولین رادیوها خیلی حجیم بودند و فقط میتوانستند در داخل ساختمانها یا در ماشینها نصب شوند.
در انگلستان، تلگراف بی سیم در ابتدا برای ارتباط استفاده می شد زیرا ایمن تر بود. هنگامی که رادیو پلیس در اتومبیل ها نصب شد، روش ها و روش های پلیسی را ارتقا داد، اما هنوز تعداد زیادی از افسران با پای پیاده کار می کردند. جعبههای پلیس تا دهه 1960 برای آنها در بریتانیا شکلهای ضروری ارتباطی باقی ماندند، زمانی که رادیوهای شخصی و افزایش استفاده از خودرو باعث بیکار شدن آنها شد. پلیس در بریتانیا دیگر هرگز مثل سابق نخواهد بود. Z-Cars شروع رویکرد جدیدی به پلیس در رسانه ها نیز بود. این برنامه همچنین همیشه برای بینندگان در یک سن خاص معروف خواهد بود، زیرا سریالی که گنج ملی را راه اندازی کرد، بازیگر برایان بلسد، در مسیر رسیدن به شهرت به عنوان پاسبان پلیس "فنسی" اسمیت.
مثل همیشه، تغییر در فناوری مورد استقبال برخی قرار گرفت و توسط برخی دیگر به عنوان نشانه ای از نزدیک شدن به پایان مورد استقبال قرار گرفت. زمزمه ها و شکایت ها در مورد از دست دادن "باب در حال ضرب" ناگزیر به دنبال ورود آن ماشین های رادیویی جدید به راه افتاد. نوستالژی در اطراف جعبه های پلیس در حال ناپدید شدن شروع به انباشته شدن کرد، بدون شک محبوبیت دکتر هو و همراهانش در تسخیر زنجیره فضا-زمان در تاردیس بسیار بزرگ.
همچنین ببینید: تاریخ تولد در فوریهامروز شفیلد سبز و سفید باقی مانده استجعبه پلیس به جای یک مرکز مهم در شبکه ضد جنایت قرن بیست و یکم یورکشایر جنوبی، بسیار جذاب و نوستالژیک به نظر می رسد. با این حال این دقیقا همان چیزی است که این جعبه های پلیس بودند. به راحتی می توان فراموش کرد که تا دهه 1960 کل ایده برقراری تماس تلفنی برای برخی تا چه حد رادیکال بود. بسیاری از خانوارهای طبقه کارگر تا آن زمان به تلفن دسترسی نداشتند. اکنون جعبه سبز پلیس یک کنجکاوی، یک مکان دیدنی توریستی و مکانی محبوب برای گرفتن عکس های سلفی است.
همچنین تردید وجود دارد که هر یک از کاربران جعبه های پلیس سبز چشم نواز برای در نظر گرفتن زیبایی شناسی خود در داخل مکث کرده باشند. یا خارجی تصور اینکه کلمه «تو بدبختی، آفتابی» هرگز به دنبال آن باشد: «مهم نیست، افسر، من همیشه می خواستم وقتم را در یک جعبه پلیس لذت بخش بگذرانم که کمی شبیه یک کلبه ساحلی کنار دریا است. پیچ گوشتی صوتی را از من رد کنید.»
همچنین ببینید: نام خانوادگیدکتر میریام بیبی مورخ، مصر شناس و باستان شناس است که علاقه خاصی به تاریخ اسب دارد. میریام به عنوان متصدی موزه، دانشگاهی دانشگاه، ویراستار و مشاور مدیریت میراث کار کرده است.
منتشر شده در 17 آوریل 2023