پزشکی عجیب و شگفت انگیز در قرن 17 و 18 انگلستان

 پزشکی عجیب و شگفت انگیز در قرن 17 و 18 انگلستان

Paul King

هرچقدر در مورد تاریخچه پزشکی اطلاعات کمی داشته باشید، احتمالاً می دانید که پزشکان دوره های درمانی بسیار عجیبی را تجویز می کردند. برای قرن‌ها آنها به خونریزی متکی بودند، درمانی مبتنی بر این ایده قدیمی که برخی از بیماری‌ها ناشی از خون زیاد است. زالوها که صدها سال به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گرفتند، تنها یک قاشق چای‌خوری خون را در هر بار مصرف حذف می‌کردند، اما پزشکان گاهی اوقات اقدامات شدیدتری انجام می‌دادند. با باز کردن یک ورید (معمولاً در بازو) می‌توانستند در صورت لزوم چندین پینت را در یک زمان حذف کنند.

یک داروخانه: داخلی. آبرنگ اثر لوسی پیرس.

این فایل از Wellcome Images، وب‌سایتی که توسط Wellcome Trust، یک بنیاد خیریه جهانی مستقر در بریتانیا، اداره می‌شود، آمده است. دارای مجوز Creative Commons Attribution 4.0 International.

همچنین ببینید: شاه ریچارد دوم

اگر به اندازه کافی خوش شانس بودید که از خونریزی کامل فرار کنید، مصرف دارو نیز اغلب جالب نبود. داروهایی که معمولاً تجویز می‌شوند شامل ترکیبات بسیار سمی جیوه و آرسنیک می‌شدند، در حالی که سموم طبیعی مانند شوکران و سیاه‌دانه کشنده نیز جزء اصلی کابینت دارو بودند. و جلدی که برای اولین بار در سال 1618 منتشر شد، Pharmacopoeia Londinensis، بینشی جالب و دقیق را در مورد آنچه در قرن هفدهم در انگلستان "دارایی" تلقی می شد ارائه می دهد. این یک لیست جامع از داروهایی است که معمولاً توسط پزشکان تجویز می شود،بنابراین داروسازان لندن باید همه آنها را ذخیره کنند. اینها از گیاهان و میوه ها گرفته تا مواد معدنی و فرآورده های حیوانی متعدد را در بر می گرفت.

فارماکوپه امروزه خوانش نسبتاً خارق العاده ای دارد، زیرا بسیاری از «داروهایی» که فهرست می کند چندان خوشایند نیستند. آنها شامل پنج نوع ادرار و چهارده خون، و همچنین بزاق، عرق و چربی حیوانات مختلف هستند - اوه بله، و "گوشت غاز، یک سگ، یک بز، از کبوتر، یک اسب سنگی". از یک مرغ، از پرستوها، از مردان، از زنان، از موش، یک طاووس، یک گراز و یک تلیسه. یک مغازه داروسازی در قرن شانزدهم، تصویر حکاکی شده قدیمی. Magasin Pittoresque 1880.

اقلام دیگری که ممکن است در این مکان پیدا کرده باشید عبارتند از آلت تناسلی گوزن‌ها و گاو نر، ریه‌های قورباغه، گربه‌های اخته، مورچه‌ها و هزارپا. شاید عجیب‌ترین چیزها، بریده‌های ناخن (که برای تحریک استفراغ استفاده می‌شد)، جمجمه‌های افرادی که در اثر مرگ خشونت‌آمیز مرده بودند (درمان صرع) و مومیایی پودری بودند. و بله، این به معنای مومیایی مصری است که برای شرایط مختلف از جمله آسم، سل و کبودی تجویز شده است. برای مثال، جان کوئینسی، داروساز لندنی، درمان کبودی‌ها را با پودری توصیه می‌کند که ترکیبات آن شامل خاک رس ارمنی، ریواس و مومیایی است.نگه داشتن بیش از یک لوله ژل ایبوپروفن امروز است.

دستیابی به برخی از این موارد باید بسیار دشوار بوده باشد. تخم مرغ و پاهای گاو مشکلات کمی داشتند، اما در کجای دنیا یک داروساز در لندن قرن هفدهمی انتظار داشت که منابع منظم چربی شیر، شاخ کرگدن یا مغز پرستوها را تامین کند؟ با کمال تعجب، مومیایی به آسانی در دسترس بود، اگر می‌دانستید از مردم بپرسید: چیزهای واقعاً خوب مرتباً از مصر وارد می‌شدند - اگرچه می‌توان یک تقلید ارزان قیمت را در خانه با فرو بردن یک گوشت در الکل و دود کردن آن مانند ژامبون تهیه کرد. هر ذره ای به اندازه چیز واقعی موثر است، و یک پر کردن ساندویچ نسبتاً خوشمزه تر.

یک داروساز که در مغازه خود نشسته است، مواد دارویی را مرتب می کند و با لوازم حرفه اش احاطه شده است. حکاکی توسط دکتر راک، حدود 1750، پس از دبلیو شکسپیر.

این فایل از Wellcome Images، وب‌سایتی که توسط Wellcome Trust، یک بنیاد خیریه جهانی مستقر در بریتانیا، اداره می‌شود، آمده است. تحت مجوز Creative Commons Attribution 4.0 International مجوز دارد.

در مورد داروخانه های مدرن اولیه بسیار زیاد است، اما در مورد مراقبت های اضطراری چطور؟ برخی از درمان‌های ارائه شده برای بیماران بدحال، حتی غیرمعمول‌تر بودند. یک عصر تابستانی در سال 1702، ارل کنت در حال لذت بردن از کاسه بازی در تونبریج ولز بود که بیهوش به زمین افتاد. خوشبختانه یک پزشک برجسته لندنی،چارلز گودال در همان نزدیکی بود و در عرض چند دقیقه به صحنه رسید. او ارل را پیدا کرد که روی زمین دراز کشیده بود، ظاهراً مرده، «نه نبض داشت و نه نفس، بلکه فقط یک یا دو صدای جغجغه کوچک در گلو داشت و چشم‌هایش بسته بود.» علائم شوم بود، اما دکتر چیزی را در او نگذاشت. تلاش برای نجات بیمارش.

همچنین ببینید: معبد رومی میترا

اول او ارل را خونریزی کرد و کمی بیش از نیم پیمانه خون را از بازوی او خارج کرد. سپس انفیه از سوراخ های بینی او بیرون زدند و شراب سمی که برای تحریک استفراغ بود، در گلویش ریختند. نقشه دکتر، که در آن زمان ارتدوکس بود، این بود که با برانگیختن یک واکنش شدید: عطسه، سرفه یا استفراغ، ارل را شوکه کند. خون گرفته شده از او سپس سر او را تراشیدند و یک تاول - یک گچ آغشته به ماده سوز آور خشن - روی آن قرار دادند. ایده این بود که این امر باعث ایجاد تاول می شود و بنابراین هر گونه سمی را از بدن دوک خارج می کند. سپس پزشک ماهر چندین قاشق شربت خولان به منظور تخلیه روده ها تجویز کرد. در این لحظه اخبار به گوش رسید و تعدادی پزشک دیگر در اتاق ظاهر شدند. یکی از آنها پیشنهاد کرد که وقت آن رسیده است که چیز شدیدتری را امتحان کنیم، بنابراین ماهیتابه ای فرستادند، در آتش گرم کردند و سپس قرمز داغ را روی سر ارل گذاشتند. این کار را انجام دادکوچکترین واکنشی را برانگیخت و باعث شد تعدادی از حاضران به این نتیجه برسند که بیمارشان قبلاً مرده است - و احتمالاً حق با آنها بود.

اما دکتر گودال هنوز آماده تسلیم شدن نبود. به درخواست دختر ارل جسد بیهوش او را به اتاق خودش بردند و در یک تخت گرم گذاشتند. سپس پزشکان دستور دادند که دود تنباکو به مقعد او دمیده شود. ممکن است این کار غیرعادی به نظر برسد، اما این تکنیک - که به نام بخور هلندی شناخته می شود - به طور کلی به عنوان مؤثرترین وسیله احیای اضطراری در نظر گرفته می شود. این بار اما فایده ای نداشت. پزشکان که متوجه شدند کارشان احتمالاً ناامیدکننده است، آخرین چیز را امتحان کردند. روده یک گوسفند تازه کشته شده دور شکم ارل پیچیده شد - تلاشی ناامیدانه و کاملاً ناخوشایند برای گرم کردن او.

همه بی فایده بودند و پزشکان در نهایت شکست را پذیرفتند. دکتر گودال در نامه ای به یکی از دوستانش می نویسد: «این همتای بزرگ و نجیب که بسیار مورد تأسف و تأسف همه کسانی بود که ربوبیت او را می شناختند، سقوط کرد». این احتمال وجود دارد که ارل در عرض چند دقیقه پس از سقوط، احتمالاً در اثر حمله قلبی یا سکته، مرده باشد. اما در سال 1702، یک قرن قبل از اختراع گوشی پزشکی، عملاً غیرممکن بود که مطمئن شویم قلب بیمار متوقف شده است - بنابراین تلاش‌های احیا اغلب تا زمانی ادامه می‌یابد که شکی وجود نداشت که واقعاً مرده‌اند.

جالب است بدانید که چگونهبسیاری از داروها در طول قرن هجدهم تغییر کردند: تا سال 1800، تقریباً تمام داروهای عجیب و غریبی که ذکر کردم از کار افتاده بودند. پزشکان شروع به تجویز موادی کردند که ما آنها را به‌عنوان دارویی می‌شناختیم تا چربی گورکن یا پنجه خرگوش - و ایده دمیدن دود در ته بیمار مطمئناً روز خود را نشان داده بود.

توماس موریس برای این بیماری کار می‌کرد. بی بی سی به مدت هفده سال برای رادیو 4 و رادیو 3 برنامه می ساخت. به مدت پنج سال او تهیه کننده برنامه در زمان ما بود و قبلا در ردیف اول، کتاب باز و برنامه فیلم کار کرده بود. روزنامه نگاری آزاد او در نشریاتی از جمله The Times، The Lancet و The Cricketer منتشر شده است. او در سال 2015 جایزه انجمن سلطنتی ادبیات جروود را برای آثار غیرداستانی دریافت کرد. او در لندن زندگی می‌کند.

کتاب خنده‌دار او «معمای دندان‌های در حال انفجار و کنجکاوی‌های دیگر از تاریخ پزشکی» سیر تکامل پزشکی مدرن را از طریق گزارش‌های موردی عجیب و غریب نشان می‌دهد. در حال حاضر برای خرید موجود است.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.