شاه ریچارد دوم

 شاه ریچارد دوم

Paul King

ریچارد دوم تنها در ده سالگی تاج را بر عهده گرفت و در ژوئن 1377 پادشاه انگلستان شد تا اینکه در سال 1399 درگذشت نابهنگام و فاجعه بار او.

ریچارد در ژانویه 1367 در بوردو به دنیا آمد. ادوارد، شاهزاده ولز، که بیشتر به عنوان شاهزاده سیاه شناخته می شود. فرارهای نظامی موفقیت آمیز پدرش در طول جنگ صد ساله تحسین های زیادی را برای او به ارمغان آورده بود، اما در سال 1376 او به اسهال خونی تسلیم شد و ادوارد سوم را بدون وارث خود رها کرد.

در همین حال، پارلمان انگلیس از ترس مقدماتش را به سرعت انجام داد. که عموی ریچارد، جان گانت، به جای شاهزاده سیاه بر تخت سلطنت خواهد نشست. به منظور جلوگیری از این امر، به ریچارد پادشاهی ولز داده شد و چندین عنوان از پدرش به ارث رسید، و اطمینان حاصل شد که زمانی که زمان برسد، ریچارد پادشاه بعدی انگلستان خواهد شد.

زمانی که ادوارد پس از مدت ها درگذشت. ریچارد در 16 ژوئیه 1377 در کلیسای وست مینستر تاج گذاری کرد. تهدیدی که جان گانت برای پادشاه جوان ایجاد می کرد، ریچارد خود را در محاصره «شورایی» می دید، که گونت خود را از آن طرد می دید. با این حال، اعضای شورا شامل افرادی مانند رابرت دو ویر، نهمین ارل آکسفورد بودند که کنترل قابل توجهی بر امور سلطنتی در حالی که ریچارد به سن بلوغ نرسیده بود به دست آورد. تا سال 1380 شورا مورد بررسی قرار گرفتبا سوء ظن مجلس عوام، فعالیت خود را متوقف کرد.

ریچارد که هنوز نوجوانی بیش نبود، خود را در میانه یک موقعیت سیاسی و اجتماعی ناآرام یافت، وضعیتی که از پدربزرگش به ارث برده بود.

پیامدهای مرگ سیاه، تداوم درگیری با فرانسه و اسکاتلند، بدون در نظر گرفتن مالیات های زیاد و تحریکات ضد روحانی، موج عظیمی از نارضایتی ها را ایجاد کرد که به ناچار ناآرامی های اجتماعی، یعنی شورش دهقانان را تسریع کرد. 1>

این زمانی بود که ریچارد مجبور شد خود را ثابت کند، کاری که او با موفقیت شورش دهقانان را در چهارده سالگی سرکوب کرد، به راحتی انجام داد.

در سال 1381، ترکیبی از نگرانی های اجتماعی و اقتصادی به اوج خود رسید. شورش دهقانان در کنت و اسکس آغاز شد، جایی که گروهی از دهقانان به رهبری وات تایلر در بلک هیث جمع شدند. ارتش دهقانان، تقریباً 10000 نفری، در لندن گرد هم آمده بودند، که از مالیات بر نرخ ثابت خشمگین شده بود. روابط رو به زوال بین دهقان و مالک زمین تنها با مرگ سیاه و چالش های جمعیتی که به وجود آورده بود تشدید شده بود. مالیات نظرسنجی سال 1381 آخرین نیش بود: به زودی هرج و مرج رخ داد.

یکی از اولین اهداف این گروه دهقان، جان گانت بود که کاخ باشکوهش را به آتش کشیدند. تخریب اموال تنها مرحله اول بود: دهقانان به آن ادامه دادنداسقف اعظم کانتربری، که لرد صدراعظم نیز بود، سیمون سادبری را بکشید. علاوه بر این، لرد خزانه دار عالی، رابرت هیلز نیز در این زمان به قتل رسید.

در حالی که دهقانان در خیابان خواستار پایان دادن به رعیت بودند، ریچارد در برج لندن که توسط مشاورانش احاطه شده بود، پناه گرفته بود. به زودی توافق شد که مذاکره تنها تاکتیکی است که باید انجام دهند و ریچارد دوم رهبری را به دست گرفت.

ریچارد با شورشیان مقابله می کند

ریچارد که هنوز یک پسر جوان بود، دو بار با گروه شورشی ملاقات کرد و از آنها برای تغییر درخواست کرد. این یک اقدام شجاعانه برای هر مردی بود، چه رسد به یک پسر نوجوان.

همچنین ببینید: نبرد اوتربرن

وات تایلر به وعده های ریچارد شک داشت: این، همراه با تنش بی قراری که در هر دو طرف ایجاد می شد، در نهایت به یک درگیری منجر شد. در هرج و مرج و سردرگمی، شهردار لندن، ویلیام والورث، تایلر را از اسبش بیرون کشید و او را کشت.

شورشیان از این عمل خشمگین شدند اما پادشاه خیلی سریع وضعیت را با این جمله پراکنده کرد:

"شما جز من ناخدا نخواهید داشت".

گروه شورشی در حالی که والورث نیروهای خود را جمع آوری می کرد، از صحنه دور شد. ریچارد به گروه دهقانی این فرصت را داد که سالم به خانه بازگردند، اما در روزها و هفته های آینده، با شیوع بیشتر شورش در سراسر کشور، ریچارد تصمیم گرفت با ملایمت و مهربانی بسیار کمتری با آنها برخورد کند.

«تا زمانی که زنده ایم، این کار را خواهیم کردبرای سرکوب شما تلاش کنید و بدبختی شما در چشم آیندگان نمونه خواهد بود.

رهبران اعدام شدند و با شکست آخرین شورشیان در بیلرکای، ریچارد انقلابیون را با مشت آهنین سرکوب کرد. پیروزی او اعتماد به نفس او را تقویت کرد که او از حق الهی برای حکومت به عنوان پادشاه برخوردار است، اما مطلق گرایی ریچارد در تضاد مستقیم با نمایندگان پارلمان بود.

ملاقات ریچارد با آن بوهمیا و چارلز چهارم

با توجه به موفقیت او در شورش دهقانان، در ژانویه 1382 با آن بوهمیا ازدواج کرد. دختر چارلز چهارم، امپراتور مقدس روم. این ازدواج توسط مایکل د لا پول که نقش مهمی در دادگاه داشت، تحریک شده بود. این اتحادیه یک اتحادیه دیپلماتیک بود، زیرا بوهمیا متحد مفیدی علیه فرانسه در ادامه درگیری جنگ صد آری بود. در انگلستان مورد استقبال قرار نگرفت و نتوانست وارثی تولید کند. آن بوهمیا بعداً در سال 1394 بر اثر طاعون درگذشت، رویدادی که ریچارد را به شدت تحت تأثیر قرار داد. مایکل د لا پول به سرعت به یکی از افراد مورد علاقه او تبدیل شد و در سال 1383 نقش صدراعظم را بر عهده گرفت و لقب ارل سافولک را بر عهده گرفت. این امر به مذاق اشراف مستقر که مورد خصومت افراد مورد علاقه پادشاه قرار گرفت، خوشایند نبود.از جمله چهره دیگری به نام روبرت دو وره که در سال 1385 به عنوان نایب السلطنه ایرلند منصوب شد.

در همین حال، اقدام تنبیهی در آن سوی مرز در اسکاتلند هیچ ثمری نداشت و از حمله فرانسه به جنوب انگلستان تنها با اندکی اجتناب شد. در این زمان، رابطه ریچارد با عمویش، جان گانت، در نهایت تیره شد و مخالفت های فزاینده به زودی آشکار شد. مجلس شگفت انگیز با هدف اصلی تضمین وعده های اصلاحی از شاه تشکیل شد. طرفداری مستمر ریچارد بر عدم محبوبیت او افزوده بود، بدون در نظر گرفتن تقاضای پول بیشتر برای حمله به فرانسه.

صحنه آماده شد: پارلمان، هم مجلس اعیان و هم مجلس عوام، علیه او متحد شدند و مایکل د لا پول را به دلیل اختلاس و سهل انگاری مورد استیضاح قرار دادند.

کسانی که راه اندازی کرده بودند استیضاح معروف به لردهای استیناف گروهی متشکل از پنج اشراف بودند که یکی از آنها عموی ریچارد بود که می خواست قدرت های اقتدارگرایانه روزافزون دولا پول و پادشاه او را مهار کند.

در پاسخ، ریچارد تلاش کرد تا پارلمان را منحل کند تا با تهدیدهای جدی تری علیه موقعیت خود مواجه شود.

ریچارد با وجود عموی خود، توماس وودستاک، دوک گلاستر، که رهبری استیناف لردها را بر عهده داشت، خود را در معرض خطر تسلیم قرار داد.

ریچارد که به گوشه ای برگشت، مجبور شد حمایت خود را پس بگیردبرای د لا پول و اخراج او از سمت صدراعظم.

او همچنین با محدودیت های بیشتری در قدرت خود برای انتصاب هر سمت دیگری روبرو بود.

همچنین ببینید: تاریخچه سلاح گرم در پلیس بریتانیا

ریچارد مورد توهین قرار گرفت. با این حمله به حق الهی او برای حکومت و بررسی چالش های قانونی این محدودیت های جدید. به ناچار نبرد فیزیکی می شد.

در سال 1387، استیناف لردها با موفقیت رابرت دو ور و نیروهایش را در درگیری در پل رادکوت در خارج از آکسفورد شکست داد. این ضربه ای بود به ریچارد که بیشتر به عنوان یک شخصیت باقی می ماند در حالی که توزیع واقعی قدرت در اختیار پارلمان بود.

سال بعد، "پارلمان بی رحم" افراد مورد علاقه پادشاه مانند دلا پول را محکوم کرد. مجبور به فرار به خارج از کشور شد.

چنین اقدامات ریچارد را که مطلق گرایی او زیر سؤال می برد، خشمگین کرد. در عرض چند سال او وقت خود را معطوف کرد و با پاکسازی لردهای استیناف مجدداً موضع خود را تثبیت کرد.

در سال 1389، ریچارد به سن بلوغ رسیده بود و اشتباهات گذشته را به گردن اعضای شورای شهر خود می انداخت. علاوه بر این، در این زمان بود که نوعی آشتی بین ریچارد و جان گانت آشکار شد که امکان گذار مسالمت آمیز به ثبات ملی را برای چند سال آینده فراهم کرد.

در این زمان، ریچارد با موضوع مبرم برخورد کرد. از بی قانونی ایرلند و با موفقیت با بیش از 8000 مرد حمله کرد. او همچنین در این زمان برای آتش بس 30 ساله با فرانسه مذاکره کردکه تقریباً بیست سال به طول انجامید. به عنوان بخشی از این توافق، ریچارد با ایزابلا، دختر چارلز ششم، هنگامی که به سن بلوغ رسید، موافقت کرد. یک نامزدی غیرمتعارف با توجه به اینکه او در آن زمان تنها شش سال داشت و چشم‌انداز وارث سال‌ها دور بود!

در حالی که ثبات به‌طور پیوسته در حال رشد بود، انتقام ریچارد در نیمه دوم سلطنتش، نمونه‌ای از ظالمانه او بود. تصویر پاکسازی لردهای استیناف انجام شد، با کشته شدن حتی عموی خود، توماس گلاستر که به جرم خیانت در کاله زندانی شد و متعاقباً به قتل رسید. در همین حال، ارل آروندل زمانی که به دلیل مشارکتش سر بریده شد، با پایان سختی روبرو شد، در حالی که ارل های وارویک و ناتینگهام به تبعید رانده شدند.

مهمتر شاید سرنوشت پسر جان گانت، هنری بولینگ بروک بود. که به مدت ده سال به تبعید فرستاده شد. با این حال، زمانی که جان گانت در سال 1399 درگذشت، چنین حکمی به سرعت توسط ریچارد تمدید شد.

در این مرحله، استبداد ریچارد در تمام تصمیمات او نفوذ کرد و قضاوت او در مورد سرنوشت بولینگبروک، آخرین میخ او را در تابوت ثابت کرد. 1>

تبعید بولینگبروک تمدید شد و املاک وی مصادره شد که منجر به فضای تهدید و ارعاب شد. خاندان لنکستر یک تهدید واقعی برای پادشاهی او بود.

در سال 1399، هنری بولینگبروک از فرصت خود استفاده کرد و ریچارد را در یک موضوع مورد حمله قرار داد و سرنگون کرد.ماه ها.

شاه هنری چهارم

مسیر صعود بولینگبروک به قدرت روشن بود و در اکتبر 1399، هنری چهارم پادشاه انگلستان شد.

اولین کار در دستور کار: ساکت کردن ریچارد برای همیشه. در ژانویه 1400، ریچارد دوم در اسارت در قلعه پونتفرکت درگذشت.

جسیکا برین یک نویسنده مستقل و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.