توماس دی کوینسی
جنبش ادبی که در پی انقلاب فرانسه و جنگ های ناپلئونی در سراسر اروپا گسترش یافت، بریتانیا را با برخی از مشهورترین شخصیت های ادبی خود تجهیز کرد. در دوره بین 1789 و 1820، این تحول با شاعرانی مانند ویلیام وردزورث (1770-1850) و پرسی بیش شلی (1792-1822) در اوج خود، رمانتیسم نامیده شد. چنین چهره هایی با تمرکز وردزورث بر چشم انداز لیکلند که تصاویری از نرگس های در حال شکوفه را تداعی می کند و شعر شلی هم به امور شبانی و هم به مسائل سیاسی می پردازد، طلسم ماندگاری بر ملت افکنده اند. چهرهای که در این دوره پرجنبوجوش کمتر شناخته شده است، توماس دی کوئینسی است، نویسندهای که علیرغم استعدادش، وردزورث را بت میدانست، اما هرگز از آن الگوبرداری نمیکند. داستان De Quincey داستان اعتیاد و شهر است و بدون شک چرخش گوتیک او را در مورد ایده آل رمانتیک روشن می کند.
همچنین ببینید: جدول زمانی جنگ جهانی اول - 1916توماس جوان بیمار که در 15 آگوست 1785 در منچستر به دنیا آمد، به زودی دچار اختلاف شد. با خانواده بازرگانش وقتی پدرش در سن 6 یا 7 سالگی فوت کرد، اوضاع بهبود نیافت و او را تحت مراقبت یک مادر سخت گیر گذاشت که به شدت اعتماد به نفس او را مختل کرد. در این دوره آموزندهتر شاید مرگ خواهرش الیزابت باشد، شخصیتی مقدس در چشم دی کوئینسی که از طریق درگذشت او به طور متناقضی به نویسنده کمک کرد تا به دستاوردهای آینده اش برسد. تصادفی نیست که دیاولین نامزدی کوئینسی با وردزورث از طریق شعر "ما هفت نفریم" بود که به درک یک دختر جوان از مرگ می پردازد، و تصور اینکه محقق جوان به مدرسه شبانه روزی اعزام شده باشد و با شعر رمانتیک آرامش پیدا کند، سخت نیست. 1>
دی کوئینسی در مدرسه ای در منچستر و باث ثابت کرد که یک محقق توانا است، جایی که او خاطرنشان کرد که می تواند "به زبان یونانی روان و بدون خجالت صحبت کند." با این حال، هنگامی که متوجه شد از نظر آکادمیک نسبت به استادانش برتری دارد، به قصد ارائه خود به بت خود، وردزورث، فرار کرد. در این مناسبت، ماجراجو به منطقه دریاچه نرسید و بین ژوئیه و نوامبر 1802، وقت خود را به ولگردی گذراند تا اینکه بدون بودجه، راهی لندن شد.
اولین رویارویی او با پایتخت با سلامتی ضعیف و تنزل تعریف شد، زیرا او در این دوره زندگی معمولی برای ساکنان فقیر آن را تجربه کرد. در میان افرادی که او با آنها روبرو شد، یک «خیابانرو» به نام «آن» 17 ساله بود که علاوه بر رفتار برادرانه با جوانان، تنها پول خود را برای تأمین یک تونیک نجات دهنده برای مبارزه با خستگی خرج کرد. این گواهی بر تأثیر مهربانی ان است که او نقش مهمی در اثر مشهور او، زندگینامه خود، «اعترافات یک تریاک خوار انگلیسی» ایفا می کند، جایی که نویسنده «اقدام نجیبانه ای را که او در آنجا انجام داد را به یاد می آورد.دی کوئینسی پس از پیوستن به خانوادهاش، به تحصیل بازگشت اما در نهایت کالج ورسستر، آکسفورد را بدون مدرک تحصیلی ترک کرد. در این دوره بود که او برای اولین بار تریاک را به شکل تنتور لودانوم که برای نورالژی صورت گرفته شده بود، نمونه برداری کرد و کاتالیزور «اعترافات» در اختیار او قرار گرفت. بهای موفقیت او یک اعتیاد وحشتناک بود، زیرا عشق او به "لذت های آسمانی" تا پایان عمر به او می چسبید.
در سال 1807 دی کوئینسی به جاه طلبی دوران کودکی خود پی برد و شروع به ایجاد دوستی با وردزورث کرد که در نهایت همراهی این زوج منجر به نقل مکان او به ناحیه لیک شد، جایی که غوطه ور شدن در پناهگاه ادبی وردزورث او را قادر ساخت تا به عنوان یک دانش آموز رشد کند. نویسنده در سال 1816، دی کوئینسی با دختر کشاورز به نام مارگارت سیمپسون ازدواج کرد و در سال 1821، "اعترافات" در مجله لندن منتشر شد، که بحث های عمیقی را در نتیجه رویکرد روشنگر آن به اعتیاد و نثر تاریک و پرشور برانگیخت. 0> دورا وردزورث – تاون اند (کلبه کبوتر)، گراسمر، آبرنگ
علیرغم روابطش با وردزورث و ناحیه لیک، شاهکار دی کوئینسی برداشتی متفاوت از رمانتیک بود. شکلی از معاصرانش، با «شباح وحشتناک» همیشه در کمین او.محصول ارتباط او با شهر علیرغم اینکه خانوادهاش در کلبه داو وردزورث زندگی میکردند، نویسنده به کار در لندن به عنوان روزنامهنگار ادامه داد و همراه با تجربهی شدیدش در دوران جوانی، این پیوند مداوم با کلان شهر در حال توسعه عمیق بود.
در سال 1837 مارگارت درگذشت و دی کوینسی در تلاشی برای فرار از بدهی به ادینبورگ نقل مکان کرد. رابطه او با وردزورث تا حدی در نتیجه نگرش متکبرانه شاعر نسبت به همسرش تیره شده بود، و بقیه آثار او، از جمله «Suspiria De Profundis»، قطعه زندگینامهای دیگر، در زیر ابر تاریک شرایط کمتر سروده شد. 1>
در زمان مرگ دی کوئینسی در سال 1859، و علیرغم حجم های متعدد کار او از جمله مقالات و ترجمه ها، "اعترافات" تنها اثر قطعی او بود. به نظر می رسد بسیار مناسب است که یک پلاک آبی اکنون در خیابان تاویستوک لندن آویزان باشد تا مکانی را که او روی متن خود کار کرده است مشخص کند. نام نویسنده ممکن است اشتباه نوشته شود، اما او در شهر به عنوان جایگزینی تاریک تر و شهری تر برای استادان رمانتیک به یاد خواهد ماند.
عکس بالا: نویسنده Spudgun67، Creative Commons Attribution -به اشتراک گذاری یکسان 4.0 مجوز بین المللی.
توسط ادوارد کامینگز. ادوارد کامینگز آخرین سال تحصیل خود را می گذراند و امیدوار است برای دریافت مدرک کارشناسی ارشد در تاریخ ادبیات تلاش کند. او به همه چیزهای تاریخی علاقه مند است و همیشه به دنبال آن استچیز جدیدی یاد بگیرید.
همچنین ببینید: تاریخ تولد در ژوئن