کشتارهای بیمارستان الکساندرا سنگاپور 1942

 کشتارهای بیمارستان الکساندرا سنگاپور 1942

Paul King

در حالی که سنگاپور از قرن چهاردهم یک مرکز تجاری بود، اولین بار در قرن نوزدهم زمانی که دولتمرد استمفورد رافلز با موفقیت برای ایجاد یک بندر تجاری در آنجا در سال 1819 مذاکره کرد و به دنبال آن مستعمره تاج را تأسیس کرد، در رادار بریتانیا ظاهر شد. سنگاپور نزدیک به 50 سال بعد.

همچنین ببینید: جنگل شروود

البته، قلمرو نیاز به حفاظت دارد. و البته سربازان و ملوانان بیمار، مجروح و مجروح می شوند. بنابراین یک بیمارستان مورد نیاز بود.

اولین بیمارستان نظامی بریتانیا در سنگاپور در سال 1909 در Pulau Blakang Mati (به معنای واقعی کلمه، "جزیره مرگ در پشت" ساخته شد، احتمالاً جایی نیست که شما می خواهید یک بیمارستان مستقر شود). سه سال بعد، زمانی که بیمارستان جدید سربازخانه تانگلین افتتاح شد، این بیمارستان بسته شد.

در اواخر دهه 1930، سنگاپور اگر در تجارت ساخت و ساز فعالیت می کردید، شبیه یک عجله طلا بود. شایعات در حال پخش شدن بود که دفتر جنگ یک دسته چک به اندازه یک نسل برای پیشرفت ها و پیشرفت ها در سنگاپور دارد. افتتاح پایگاه تا حدودی بحث برانگیز نیروی دریایی سنگاپور با اسکله قبر عظیم 1000 فوتی آن به تیتر اخبار جهانی تبدیل شد. 130000 تن سیمان پرتلند انگلیس تنها در آن پروژه استفاده شد. بسیاری آن را یک حماقت گران قیمت می دانستند در حالی که آن طرف شکاف سیاسی آن را یک ضرورت استراتژیک می دانستند. سنگاپور خود به عنوان "یکی از پنج کلید استراتژیک که جهان را قفل می کند" تلقی می شد.

مجموعه ارتش32 هکتار در نزدیکی خط راه آهن در کانتون غربی الکساندرا برای یک بیمارستان نظامی جدید بریتانیا کنار گذاشته شود. این در نزدیکی مخازن نفت نورمنتون دریاسالار، پادگان گیلمن و پادگان الکساندرا قرار داشت. برخی بی سر و صدا هوشمندی چنین نزدیکی به اهداف نظامی استراتژیک را زیر سوال بردند.

در اوایل سال 1939، ساخت و ساز در الکس به سرعت ادامه داشت، زیرا بیمارستان به صورت محاوره ای شناخته شد. در ماه می اسکلت بیرونی اصلی به خوبی در جای خود قرار گرفت و سقف تکمیل شد. بسیاری از کارگران زن بودند، دقیقاً زنان سامسوئی چینی. زنان سامسوئی، از استان گوانگدونگ کانتونی، بسیار مشهود بودند، زیرا محدودیتی برای مهاجرت مردان در اواسط و اواخر دهه 30 وضع شده بود. آن‌ها در لباس‌های سنتی، تونیک‌هایی به سبک سرد، مملو از روسری‌های قرمز مستطیل کار می‌کردند. هدف آن عمدتاً دفع ارواح شیطانی بود، اما یک کارکرد ثانویه این بود که پوست آن‌ها همرنگ کلاه‌هایشان نشود.

تضاد بین آن‌ها و ناظرانشان – گوزن‌بازان (مهندسین سلطنتی) با شورت‌های استوایی خاکی و جوراب‌های بلندشان با کلاه‌های خورشیدی – نمی‌توانست بیشتر از این واضح باشد.

سپتامبر جهان با عناوین خبری مبنی بر اینکه بخش های بزرگی از جهان در حال جنگ با آلمان هستند از خواب بیدار شد. در 10 سپتامبر، تیتر یک روزنامه محلی در بوق این بود که بیمارستان الکساندرا «تقریباً آماده است». ساخت بیمارستان اصلی به پایان رسیدبه گفته لوید هیز، سرباز جوان سپاه دندانپزشکی از بریستول، "به سال 1939 رسید." سنگاپور. تحت مجوز Creative Commons Attribution 4.0 International

بیمارستان نظامی بریتانیا الکساندرا به طور رسمی در 19 ژوئیه 1940 افتتاح شد. Straits Times این را به عنوان بخشی از قدرت نظامی بریتانیا در بوق و کرنا کرد: "به روزترین و یکی از آنها یکی از بزرگترین بیمارستان‌های نظامی خارج از بریتانیای کبیر.

یک نکته اضافه که درست قبل از افتتاح ادامه یافت، دیوارهای انفجاری بود. اینها در اطراف برخی از ساختمانهای بزرگتر شهر بالا رفتند، اگرچه تعداد کمی معتقد بودند که "قلعه تسخیرناپذیر" سنگاپور مورد تهاجم قرار می گیرد یا می تواند مورد تهاجم قرار گیرد.

در پایان ژوئیه 1940، دفتر جنگ دفاع سنگاپور خود را منتشر کرد. : ویرایش شانزدهم سند خدمات ورکز. کل بودجه زیرساخت های دفاعی سنگاپور در آن سال 603000 پوند (تقریباً 3.5 میلیارد پوند امروز) بود. بیمارستان الکساندرا 265900 پوند از آن را می جوید (البته منصفانه در طول دو سال تقسیم می شود، اما همچنان کوهی از پول است).

22000 پوند به محله خواهران پرستار اختصاص داده شد. بریگ چارلز استرینگر معاون مدیر خدمات پزشکی فرماندهی مالایا بود و همسرش اولگا، پرستار، علاقه خاصی به ساخت این محله ها نشان داد و "لمس های زنانه" ظریفی را اضافه کرد که شاید احساس نمی شد.به نظر نمی رسد که سنگ شکنان که آن را ساخته اند، لازم باشد.

اما به محض اینکه بیمارستان 356 تختخوابی تکمیل شد، به اندازه کافی برای نیازهای آینده بزرگ تلقی نشد.

همچنین ببینید: بلک اگنس

بیمار بریتانیایی در حال بهبودی در بیمارستانی در دسامبر 1941.

در 30 آوریل 1941 یک تلگرام رمزی مخفی از افسر فرمانده در مالایا به دفتر جنگ در لندن درخواست مجوز برای گسترش الکس تا 600 تخت کرد. آیا این واقع‌گرایی در کار بود یا بدبینی در ظاهر؟

این برای جبران کمبود پیش‌بینی‌شده تخت‌های مورد نیاز در زمان جنگ بود. 2400 در مالایا فقط برای اروپایی ها (به استثنای استرالیایی ها) و 5000 برای غیر اروپایی ها مورد نیاز است. در حال حاضر هر پنج بیمارستان نظامی مجموعاً می توانند تنها 1116 تخت داشته باشند. شاید برای کاهش فروش، تلگرام دیگری در 17 ژوئن نشان داد که با افزودن تخت‌های بیشتر به هر بخش و استفاده از فضای ایوان موجود، می‌توان فاز اول را به 450 تخت افزایش داد. تنها منابع اضافی مورد نیاز 20 پرستار آمبولانس سنت جان است.

فاز بعدی تا 600 تخت، با این حال، در مجموع به 62 پرسنل بیشتر، به ویژه 25 پرستار، پنج متخصص جراحی، یک متخصص بیهوشی، و آشپزهای مختلف، پسران بخش و غیره نیاز دارد. این مقدار بسیار بزرگتر بود. بپرسید، به خصوص از یک دفتر جنگ که اکنون به شدت تحت تأثیر یک جنگ واقعی در آستانه آن در اروپا قرار گرفته است. سنگاپور؟ خیلی دور. حتی دورتر از مراقبت. تکذیب شد.

وقتی بمب های ژاپنی باریددر 7 دسامبر 1941 به طور غیر منتظره در سنگاپور سقوط کرد (همزمان با حمله پرل هاربر)، و دو کشتی سرمایه بریتانیا (HMS Repulse و Prince of Wales) تنها سه روز بعد غرق شدند، الزامات واقعی آشکار شد. با شکست متفقین در شبه جزیره مالایا، الکس خود را خانه ای برای حدود 900 سرباز-بیمار یافت. ساردین روی برانکاردهای بین تخت. دراز کشیدن زیر میزهای اتاق هیئت مدیره بیرون در ایوان ها

یک مجروح از منطقه نبرد هنگام ورود به سنگاپور در آمبولانس قرار می گیرد. این بیمارستان خود را در سرزمینی یافت که نیروهای خشمگین ژاپنی مجبور به عقب نشینی متفقین به سمت شهر سنگاپور، اطراف - و حتی از طریق - بیمارستان شدند. بیماران را در تخت‌هایشان سرنیزه می‌کردند، جایی که دراز کشیده بودند، یکی از افراد فقیر حتی روی میز سالن عمل که در آن بیهوش بود. همه پزشکان و مأموران را جمع آوری کردند، یک شبه به اجبار به آلونک های بیرون خانه بردند، سپس روز بعد به طور مشابه با سرنیزه یا تیرباران شدند. تنها پنج نفر از آن 200 بدبخت آخری شناخته شده بودند که زنده مانده بودند تا داستان خود را تعریف کنند. در یک سونامی وحشت دو روزه، بیش از 300 سرباز-بیمار، مأموران و پزشکان به طرز وحشیانه‌ای کشته شدند که به عنوان کشتارهای بیمارستان الکساندرا شناخته می‌شد.

بیمارستان به دولت سنگاپور تحویل داده شد. زمانی که انگلیسی هانیروهای خود را در سال 1971 از جزیره خارج کرد و بیمارستان الکساندرا اکنون به یک بیمارستان غیرنظامی مدرن تبدیل شده است. تلگراف، انگلستان کتاب استوارت، یک سلاخی خونین – داستان واقعی ظالمانه کشتارهای بیمارستان الکساندرا، سنگاپور، فوریه 1942، اکنون در آمازون منتشر شده است. به catmatdog.com/ableedingslaughterhouse

مراجعه کنید

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.