قبرستان هایگیت

 قبرستان هایگیت

Paul King

شاید یکی از مقاصد غیرمعمول تاریخی ما، قبرستان هایگیت، گورستان معروفی است که در هایگیت، لندن واقع شده است.

این گورستان به شکل اصلی خود (قسمت قدیمی‌تر و غربی) توسط اسقف لندن تقدیس شد. در 20 مه 1839. این بخشی از ابتکار عمل برای ایجاد هفت گورستان بزرگ و مدرن برای زنگ زدن به شهر لندن بود. گورستان‌های درون شهر، عمدتاً قبرستان‌های کلیساهای منفرد، مدت‌هاست که نمی‌توانستند با تعداد تدفین‌ها کنار بیایند و به‌عنوان یک خطر برای سلامتی و روشی غیرقابل احترام برای رفتار با مردگان تلقی می‌شدند.

اولین قتل در قبرستان هایگیت در 26 مه برگزار شد، و متعلق به الیزابت جکسون، یک مرد 36 ساله در میدان طلایی در سوهو بود.

قبرستان هایگیت که بر فراز تپه ای بالای دود و کثیفی شهر قرار داشت، به زودی به یک مکان تبدیل شد. مکانی شیک برای تدفین و بسیار مورد تحسین و بازدید قرار گرفت. نگرش رمانتیک ویکتوریا به مرگ و ارائه آن منجر به ایجاد هزارتویی از مقبره های مصری و انبوهی از مقبره ها و ساختمان های گوتیک شد. صفوف فرشتگان سنگی خاموش شاهد شکوه و تشریفات و همچنین نبش قبرهای وحشتناک هستند... ادامه مطلب را بخوانید!

در سال 1854 قسمت شرقی گورستان در آن سوی لین سوئینز نسبت به قبرستان اصلی باز شد.

این راه‌های مرگ شاعران، نقاشان، شاهزادگان و فقرا را مدفون می‌کند. در هایگیت حداقل 850 نفر از جمله 18 رویال دفن شدنداولین بار در سال 1867 منتشر شد.

مارکس در 14 مارس 1883 در لندن درگذشت و در گورستان هایگیت به خاک سپرده شد. و بقیه تاریخ است…

…جنگ جهانی اول به انقلاب روسیه و صعود رهبری ولادیمیر لنین به جنبش کمونیستی انجامید. لنین مدعی شد که هم وارث فلسفی و هم سیاسی مارکس است و یک برنامه سیاسی به نام لنینیسم توسعه داد که خواستار انقلابی بود که توسط حزب کمونیست سازماندهی و رهبری می شد.

پس از مرگ لنین، دبیر کل حزب کمونیست حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، جوزف استالین، کنترل حزب را به دست گرفت و میلیون ها نفر از مردم خود را به قتل رساند.

و در چین، مائو تسه تونگ نیز ادعا کرد که وارث مارکس است و رهبری یک کمونیست را بر عهده داشت. در آنجا انقلاب شد.

الیزابت سیدال

گفته می شد الیزابت النور سیدال مظهر زن زیبایی شناسانه است. زیبایی غم انگیز او بارها و بارها در پرتره های اخوان پررافائل ظاهر می شود. در «ولنتاین نجات سیلویا از پروتئوس» ویلیام هولمن هانت، او در نقش یک سیلویا ظاهر می‌شود.

در فیلم «افلیا» جان اورت میلایس او در میان گیاهان آبی چمن‌زار خوابیده است.

اما با گابریل دانته روستی است که نام سیدال به بهترین شکل به یادگار خواهد ماند.

این والتر دوورال، هنرمند افتخاری اخوان پیش از رافائلی بود که الیزابت سیدال را کشف کرد. در حالی که از ویترین کلاه فروشی نزدیک پیکادلی نگاه می کنمدوورال در هنگام خرید با مادرش متوجه قیافه های خیره کننده دستیار میلینر شد.

او را به هنرمندان دیگرش، روستی، میلایس و هانت، سه بنیانگذار اخوان پیش از رافائلی، لب های پر و احساسی الیزابت معرفی کرد. موهای قهوه‌ای رنگ تا دور کمر، خیلی زود او را مدل مورد علاقه خود کرد. اما خواسته های شدید سه هنرمند از او تقریباً باعث مرگ او شد. در سال 1852، میله پرتره مشهور "اوفلیا" را در استودیوی گلخانه ای تغییر یافته خود ساخت و نقاشی کرد. برای این کار، الیزابت مجبور شد هر روز در حمامی با آب ولرم دراز بکشد، که در نهایت به ذات الریه مبتلا شد.

هیچ یک از این سه مرد جوان او را جذابتر و جذابتر از شاعر و نقاش ندیدند. دانته گابریل روستی. این جذابیت دو طرفه شد، زیرا او ابتدا معشوق او شد، سپس نامزد او شد.

همچنین ببینید: شاه آتلستان

آنها پس از چند سال زندگی مشترک، سرانجام در سال 1860 ازدواج کردند. با این حال، رابطه آنها با مشکلات سلامتی مداوم سیدال، رابطه خوشایندی نداشت. و جنایت های جنسی روستی. ازدواج آنها در مدت کوتاهی شروع به شکسته شدن کرده بود.

پس از دو سال استرس زناشویی فزاینده، روزتی یک روز به خانه آمد تا متوجه مرگ الیزابت خود شود. او قدرت پیش نویس لاودانیوم را اشتباه ارزیابی کرده بود و به طرز مرگباری خود را مسموم کرده بود.روستی در دهکده هایگیت مجموعه ای از اشعار عاشقانه را روی گونه خود گذاشت. الیزابت این کلمات را با خود به گور برد.

هفت سال بعد بود که شهرت هنری و ادبی روستی شروع به فروکش کرد، شاید به دلیل اعتیاد روزافزون او به ویسکی که این داستان عجیب حتی به طول انجامید. پیچ و تاب غریبه.

در تلاش برای بازگرداندن مشتری خود به چشم عموم، نماینده ادبی روستی پیشنهاد کرد که اشعار عاشقانه باید از قبر الیزابت بازیابی شوند.

و به همین ترتیب با امضای حکم نبش قبر آرامگاه خانواده روستی بار دیگر با صدای کلنگ و بیل طنین انداز شد. برای اطمینان از اینکه هیچ عضوی از مردم شاهد این رویداد نبوده است که قبر پس از تاریکی هوا باز شد، یک آتش سوزی بزرگ صحنه غم انگیز را روشن کرد.

کسانی که در آنجا حضور داشتند و آقای روستی شجاع هم در آن حضور نداشتند، نفس نفس زدند. آخرین پیچ برداشته شد و تابوت باز شد. ویژگی های الیزابت کاملاً حفظ شد. به نظر می رسید که او فقط هفت سال پس از دفن او خوابیده است. دستنوشته ها با دقت برداشته شدند، پس از آن تابوت دوباره دفن شد.

بعد از اولین ضدعفونی، نسخه های خطی به روزتی بازگردانده شد. شعرهای عاشقانه اندکی بعد منتشر شدند، اما موفقیت ادبی مورد انتظار را نداشتند و کل قسمت تا پایان عمر کوتاه روستی را تحت الشعاع قرار داد.

موزه s

دریافتاینجا

دانشگاهیان، 6 شهردار لندن و 48 عضو انجمن سلطنتی. اگرچه شاید مشهورترین ساکن آن کارل مارکس باشد، چندین نفر دیگر که شایسته ذکر هستند نیز در اینجا دفن شده اند، از جمله:
  • ادوارد هاجز بیلی – مجسمه ساز
  • رولند هیل – مبدع خدمات پستی مدرن
  • جان سینگلتون کوپلی – هنرمند
  • جرج الیوت، (مری آن ایوانز) – رمان نویس
  • مایکل فارادی – مهندس برق
  • ویلیام فریز-گرین – مخترع سینماتوگرافی
  • هنری مور – نقاش
  • کارل هاینریش مارکس – پدر کمونیسم
  • الیزابت النور سیدال – مدل اخوان پررافائلی

امروز محوطه گورستان مملو از درختان بالغ، بوته‌ها و گل‌های وحشی است که پناهگاهی برای پرندگان و حیوانات کوچک است. خیابان مصر و دایره لبنان (که در بالای آن سرو عظیم لبنان قرار دارد) مقبره‌ها، طاق‌ها و مسیرهای پرپیچ‌پیچ در دامنه تپه است. برای حفاظت از آن، قدیمی‌ترین بخش، با مجموعه‌ای چشمگیر از مقبره‌ها و سنگ قبرهای ویکتوریایی به‌علاوه مقبره‌های حکاکی‌شده استادانه، اجازه ورود فقط در گروه‌های تور را می‌دهد. بخش جدیدتر، که بیشتر مجسمه فرشته را در خود دارد، می‌توان بدون اسکورت بازدید کرد.

برای اطلاعات بیشتر در مورد زمان افتتاحیه، تاریخ‌ها، مسیرها و جزئیات تورهای همراه، به وب‌سایت Friends of Highgate Cemetery مراجعه کنید.

و برگردیم به برخی از آن افراد مورد توجه و آنهاداستان ها…

ادوارد هاجز بیلی.

ادوارد هاجز بیلی مجسمه‌ساز بریتانیایی بود که در 10 مارس 1788 در بریستول به دنیا آمد. پدر ادوارد یک مجسمه‌ساز مشهور برای کشتی‌ها بود. حتی در مدرسه، ادوارد استعداد طبیعی خود را با تولید مدل‌های مومی متعدد و نیم تنه دوستان مدرسه‌اش نشان داد. دو قطعه از کارهای اولیه او به استاد مجسمه ساز جی. فلاکسمن نشان داده شد، او چنان تحت تأثیر آنها قرار گرفت که ادوارد را به عنوان شاگرد خود به لندن بازگرداند. در سال 1809 او وارد مدارس آکادمی شد.

ادوارد مدال طلای آکادمی را برای مدل در سال 1811 دریافت کرد. در سال 1821 او یکی از بهترین آثار خود را به نمایش گذاشت، حوا در فواره . او مسئول حکاکی‌های سمت جنوبی طاق مرمر در هاید پارک بود و مجسمه‌های نیم تنه و مجسمه‌های زیادی را ساخت که شاید معروف‌ترین آنها نلسون در میدان ترافالگار است.

Rowland Hill

رولند هیل مردی است که معمولاً به اختراع خدمات پستی مدرن نسبت داده می شود. هیل در 3 دسامبر 1795 در کیدرمینستر در ووسسترشر به دنیا آمد و مدتی معلم بود. او مشهورترین جزوه خود را اصلاح اداره پست: اهمیت و عملی بودن آن در سال 1837، زمانی که 42 سال داشت، منتشر کرد.

هیل در طرح اصلاحی خود در مورد نیاز به پاکت های از پیش چاپ شده و چسب نوشت. تمبر پستی. او همچنین خواستار نرخ یکنواخت پایین یک پنی در هر نامه به هر نقطه از کشور شدجزایر بریتانیا. قبلاً هزینه پست به مسافت و تعداد برگه های کاغذ بستگی داشت. در حال حاضر، یک پنی می تواند یک نامه به هر نقطه از کشور ارسال کند. این نرخ کمتر از قبل بود، زمانی که هزینه پست معمولاً بیش از 4 روز بود، و با اصلاحات جدید، فرستنده هزینه پست را به جای گیرنده پرداخت می‌کرد.

هزینه پایین‌تر ارتباط را مقرون به صرفه‌تر می‌کرد. به توده ها هزینه پستی یکنواخت پنی در 10 ژانویه 1840 معرفی شد، چهار ماه قبل از انتشار تمبرها در 6 مه 1840. رولند هیل در 27 آگوست 1879 درگذشت.

جان سینگلتون کوپلی

جان سینگلتون کوپلی هنرمند آمریکایی بود که به خاطر پرتره هایش از چهره های مهم جامعه نیوانگلند شهرت داشت. پرتره‌های او که در بوستون، ماساچوست متولد شد، متفاوت بودند، زیرا تمایل داشتند موضوعات خود را با مصنوعاتی به تصویر بکشند که نشان‌دهنده زندگی آنها بود.

کاپلی در سال 1774 به انگلستان سفر کرد تا نقاشی را در آنجا ادامه دهد. آثار جدید او عمدتاً بر موضوعات تاریخی متمرکز بود. او در 9 سپتامبر 1815 در لندن درگذشت.

جرج الیوت

جرج الیوت نام مستعار رمان‌نویس زن انگلیسی مری آن ایوانز بود. مری در 22 نوامبر 1819 در مزرعه ای در نزدیکی Nuneaton در Warwickshire به دنیا آمد، او از بسیاری از تجربیات واقعی زندگی خود در کتاب های خود استفاده کرد، آنها را به نام یک مرد نوشت تا شانس انتشار خود را افزایش دهد.

او با زندگی کردن از قراردادهای روز سرپیچی کردبا جورج هنری لویس، نویسنده همکار، که در سال 1878 درگذشت. در 6 مه 1880 با دوست «پسر اسباب بازی» خود، جان کراس، یک بانکدار آمریکایی، که 20 سال از او کوچکتر بود، ازدواج کرد. آنها به ماه عسل در ونیز رفتند و گزارش شده است که کراس شب عروسی خود را با پریدن از بالکن هتل خود به کانال بزرگ جشن گرفتند. او در لندن بر اثر بیماری کلیوی درگذشت.

آثار او عبارتند از: The Mill on the Floss (1860)، Silas Marner (1861)، Middlemarch. (1871)، دانیل دروندا (1876). او همچنین مقدار قابل توجهی شعر خوب نوشت.

مایکل فارادی

مایکل فارادی یک مهندس بریتانیایی بود که به درک مدرن الکترومغناطیس کمک کرد و چراغ بنزن. مایکل در 22 سپتامبر 1791 در نزدیکی فیل به دنیا آمد. قلعه، لندن. در چهارده سالگی به عنوان صحافی کار کرد و در طول هفت سال کارآموزی خود به علم علاقه پیدا کرد.

پس از اینکه او نمونه ای از یادداشت هایی را که برای همفری دیوی ساخته بود فرستاد، دیوی فارادی را به عنوان دستیار خود استخدام کرد. در جامعه‌ای پر از طبقات، فارادی را یک جنتلمن نمی‌دانستند و گفته می‌شود که همسر دیوی از رفتار برابر با او امتناع می‌ورزد و از نظر اجتماعی با او معاشرت نمی‌کرد.

بزرگترین کار فارادی با برق بود. . در سال 1821، او دو دستگاه برای تولید آنچه چرخش الکترومغناطیسی نامید ساخت. در نتیجه ژنراتور الکتریکی استفاده می شودآهنربا برای تولید برق این آزمایش ها و اختراعات پایه و اساس فناوری الکترومغناطیسی مدرن را تشکیل می دهند. ده سال بعد، در سال 1831، او سلسله آزمایش های بزرگ خود را آغاز کرد که در آن القای الکترومغناطیسی را کشف کرد. تظاهرات او این مفهوم را اثبات می کند که جریان الکتریکی مغناطیس تولید می کند.

او یک سلسله سخنرانی موفقیت آمیز در موسسه سلطنتی با عنوان " تاریخ طبیعی یک شمع " ارائه کرد. این منشأ سخنرانی های کریسمس برای جوانان بود که هنوز هم هر سال در آنجا برگزار می شود. فارادی در 25 اوت 1867 در خانه خود در همپتون کورت درگذشت. واحد ظرفیت، فاراد به نام او نامگذاری شده است.

ویلیام فریز-گرین

ویلیام ادوارد گرین در 7 سپتامبر 1855 در خیابان کالج، بریستول به دنیا آمد. او در بیمارستان ملکه الیزابت تحصیل کرد. در سال 1869 او شاگرد عکاسی به نام موریس گوتنبرگ شد. ویلیام به سرعت وارد کار شد و تا سال 1875 استودیوهای خود را در باث و بریستول راه اندازی کرد و بعداً تجارت خود را با دو استودیو دیگر در لندن و برایتون گسترش داد.

او در 24 مارس 1874 با هلنا فریز ازدواج کرد. و تصمیم گرفت تا با تغییر نام خود به نام دخترش، آن حس هنری را اضافه کند. در باث بود که ویلیام با جان آرتور روباک راج، مخترع فانوس های جادویی آشنا شد. راج یک فانوس به نام "بیوفانتوسکوپ" ابداع کرده بود کهمی‌توانست هفت اسلاید را پشت سر هم نمایش دهد و توهم حرکت را ایجاد کند.

ویلیام این ایده را شگفت‌انگیز یافت و شروع به کار بر روی دوربین خود کرد - دوربینی برای ضبط حرکت واقعی در زمان وقوع. او متوجه شد که صفحات شیشه ای هرگز وسیله ای کاربردی برای تصاویر متحرک واقعی نیستند و در سال 1885 شروع به آزمایش با کاغذ روغنی کرد و دو سال بعد سلولوئید را به عنوان وسیله ای برای دوربین های فیلم آزمایش کرد.

اوایل یک یکشنبه. صبح ژانویه 1889، ویلیام دوربین جدید خود را که جعبه ای به اندازه یک مربع فوت بود که دسته ای در کنار آن بیرون زده بود، به هاید پارک برد. او دوربین را روی یک سه پایه گذاشت و 20 فوت فیلم را در معرض دید قرار داد - سوژه‌های او، «عابران پیاده آرام، اتوبوس‌های روباز و تاکسی‌هایی با اسب‌های یورتمه سواری». فیلم سلولوئیدی، تبدیل شدن به اولین مردی که تا به حال تصاویر متحرک را روی صفحه می بیند.

تبلیغات

اختراع ثبت اختراع شماره 10131 برای دوربینی با یک لنز برای ضبط حرکت در 10 می 1890 به ثبت رسید. ، اما ساخت دوربین ویلیام را ورشکست کرد. و بنابراین برای پوشش بدهی های خود، حقوق ثبت اختراع خود را به قیمت 500 پوند فروخت. اولین هزینه تمدید هرگز پرداخت نشد و در نهایت پتنت در سال 1894 از بین رفت. برادران لومیر در مارس یک سال بعد در سال 1895، Le Cin'matographe را به ثبت رساندند!

در سال 1921 ویلیام در یک جلسه صنعت فیلم و سینما در لندن شرکت می کرد. برای بحث کردنوضعیت بد فعلی صنعت فیلم بریتانیا. با ناراحتی از روند، او برای صحبت از جایش بلند شد، اما خیلی زود دچار ناهماهنگی شد. به او کمک کردند تا روی صندلی خود بنشیند، و اندکی بعد به جلو خم شد و درگذشت.

ویلیام فریز-گرین فقیر درگذشت و در ساعت تشییع جنازه او، همه سینماهای بریتانیا فیلم های خود را متوقف کردند و دو فیلم برگزار کردند. سکوت دقیقه ای به احترام "پدر فیلم سینمایی".

هنری مور RA

هنری مور در سال 1831 در یورک متولد شد. دومین پسر از سیزده پسر او قبل از ورود به RA در سال 1853 در یورک تحصیل کرد و از پدرش آموزش هنر دریافت کرد. او به عنوان برجسته ترین نقاش دریایی انگلیسی زمان خود در نظر گرفته می شد.

او در می 1860 با مری، دختر رابرت بولانز از یورک ازدواج کرد. آنها در همپستد زندگی می کردند و او در تابستان 1895 در Ramsgate درگذشت. مور یک شهروند یورکشایری بود، و به احتمال زیاد این درایت مستقیم او در یورکشایر بود که منجر به تشخیص رسمی دیرهنگام استعداد و جایگاه او شد.

کارل مارکس

مارکس در 5 مه 1818 در یک خانواده یهودی مترقی در تریر، پروس (اکنون بخشی از آلمان) به دنیا آمد. پدرش هرشل وکیل بود. خانواده مارکس بسیار لیبرال بود و خانواده مارکس میزبان بسیاری از روشنفکران و مهمانان بودهنرمندان در دوران اولیه زندگی کارل.

مارکس برای اولین بار در سال 1833 در دانشگاه بن ثبت نام کرد تا در رشته حقوق تحصیل کند. بن یک مدرسه حزب بدنام بود و مارکس عملکرد ضعیفی داشت زیرا بیشتر وقت خود را صرف خواندن آهنگ در سالن های آبجو می کرد. سال بعد، پدرش او را وادار به انتقال به دانشگاه فریدریش ویلهلمز در برلین کرد. در آنجا بود که علایق او به فلسفه تبدیل شد.

همچنین ببینید: سنگ سرنوشت

مارکس سپس به فرانسه نقل مکان کرد و در پاریس بود که با همکار همیشگی خود فردریش انگلس آشنا شد و شروع به کار کرد. پس از اینکه مجبور شد پاریس را برای نوشته هایش ترک کند، او و انگلس به بروکسل نقل مکان کردند.

در بروکسل آنها چندین اثر را نوشتند که در نهایت پایه و اساس معروف ترین اثر مارکس و انگلس، مانیفست کمونیست ، برای اولین بار در 21 فوریه 1848 منتشر شد. این اثر به سفارش اتحادیه کمونیست (که قبلاً اتحادیه عادلان نامیده می شد)، سازمانی از مهاجران آلمانی که مارکس در لندن با آنها ملاقات کرده بود، انجام شد.

در آن سال اروپا تحولات انقلابی را تجربه کرد. یک جنبش طبقه کارگر قدرت را از پادشاه لویی فیلیپ در فرانسه گرفت و از مارکس دعوت کرد به پاریس بازگردد. هنگامی که این حکومت در سال 1849 فروپاشید، مارکس به لندن نقل مکان کرد.

مارکس در لندن نیز خود را وقف آثار تاریخی و نظری کرد، که مشهورترین آنها چند جلدی Das Kapital است ( سرمایه: نقدی بر اقتصاد سیاسی

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.