شاه استفان و آنارشی
در سال 1135، مرگ هنری اول جرقهای به وجود آمد که منجر به یک بحران جانشینی شد که منجر به دورهای به نام هرج و مرج شد که در زمان سلطنت استفان بلوآس آغاز شد.
استفان در 22 دسامبر به عنوان پادشاه انگلستان تاجگذاری کرد. 1135، پسر عموی خود و رقیب سلطنتی خود، ملکه ماتیلدا را غصب کرد. او به عنوان دختر هنری اول انتظار داشت که ملکه شود، ترتیبی که قبلاً توسط پدرش قبل از مرگش روشن شده بود.
در همین حین، برادرزاده هنری اول، استفان بلویس، با حمایت برادرش، هنری بلوآ، که اسقف وینچستر نیز بود، کلاه خود را به داخل رینگ انداخت. استفان، پسر عموی ماتیلدا، اقدامات لازم را برای تصاحب تاج و تخت انجام داد، کاری که اگر حمایت کلیسای انگلیسی و کسانی که در دادگاه نبود، به راحتی به دست نمی آمد.
امپراطور ماتیلدا
استفن برادرزاده هنری بود که در حدود سال 1097 در بلویس به دنیا آمد: مادرش آدلا دختر ویلیام فاتح بود. پدرش، کنت استفان هنری بلوآس، در جریان جنگ صلیبی مرده بود و استفان جوان را رها کرد تا توسط مادرش بزرگ شود. او به زودی به انگلستان فرستاده شد تا بخشی از دربار هنری اول باشد، تصمیمی که منجر به پیشرفت و موفقیت شخصی بزرگ برای استفان شد که در چنین محیطی شکوفا شد.
تصور میشد که او مردی خوشنظر بود. شخصیتی دلپذیر، که به زودی به خاطر نقشش در نبرد تینچبری، وارد کتاب های خوب هنری شد.به کنترل هنری نورماندی کمک کرد. هنری متعاقباً به استفان لقب شوالیه داد و با برادرزادهاش رابطه خوبی برقرار کرد.
استفن ازدواج خوبی با ماتیلدا بولونی کرد و املاک بیشتری به ارث برد و عنوان جدیدی به نام کنت بولونی به دست آورد. به عنوان یک زوج، آنها یکی از ثروتمندترین افراد سرزمین بودند.
در همین حال، تراژدی در سال 1120 زمانی که کشتی سفید در کانال انگلیسی غرق شد و ویلیام آدلین، وارث قانونی تاج و تخت هنری را کشت.
فاجعه کشتی سفید
چنین فاجعه ای باعث هرج و مرج در دربار سلطنتی شد و مسئله جانشینی باید مورد توجه قرار گیرد. با این حال، هانری اول به زودی به اربابان و اسقف های برجسته سرزمین روشن کرد که آرزو می کند دخترش ماتیلدا تاج را پس از مرگش به دست گیرد.
او دربار خود، از جمله استفان را وادار کرد که به او سوگند وفاداری بدهد. و همچنین برای او ازدواجی با جفری آنژو ترتیب داد. علیرغم اینکه خواسته های خود را به وضوح بیان کرد، کسانی که در دربار سلطنتی بودند به این انتخاب نگاه مثبتی نداشتند. او نه تنها زن بود، بلکه شوهرش نیز رقیب سنتی نرماندی بود. چنین انتخابی با مخالفت شدید بارون ها مواجه می شود.
چنین مناقشه ای در دسامبر 1135 زمانی که مرگ هنری اول جانشینی را در معرض چالش قرار داد در واقع به وجود آمد. استفان لحظه خود را غنیمت شمرد: در همان سال با مهم ترین اعضای دربار تاج گذاری کردو کلیسا از انتصاب او استقبال کردند.
خوشبختانه برای استفان، بسیاری از اشراف در کنار او بودند و بنابراین متقاعد کردن زیادی برای حمایت از تاجگذاری او لازم نبود. تحمیل داشتن یک حاکم زن توسط کسانی که در دربار متعاقباً متعهد به حمایت از استفان به عنوان پادشاه شدند، به شدت احساس شد. اقدامات لازم برای تحکیم حکومت او، با این حال، با تهدید رژیم جدیدش و ادعای ماتیلدا برای تاج و تخت، دوران سلطنت استفان موجی از ناآرامی های اجتماعی، چندپارگی سیاسی و فروپاشی نظم و قانون را به همراه داشت. به عنوان "آنارشی" شناخته می شود.
در حالی که استفان به عنوان پادشاه سلطنتی خدمت می کرد، شخصیت او به طور قابل توجهی با شخصیت سلف خود متفاوت بود. به عنوان شخصیتی نسبتا دوست داشتنی ثبت شده است، ناتوانی او در اتخاذ تصمیمات سخت ناگزیر به هرج و مرج در طول سلطنت او منجر شد زیرا اشراف توانستند از رهبری ضعیف او برای منافع خود سوء استفاده کنند.
در این دوره بارون های دزد حریص شدند. ، قلعه های بدون مجوز می سازند و با مشت آهنین بر مردم محلی خود حکومت می کنند.
این زمان تحولات اجتماعی بزرگی بود، همانطور که در آنگلوساکسون کرونیکل مستند شده است:
همچنین ببینید: اتحاد Auld«در زمان این پادشاه چیزی جز نزاع، شرارت و دزدی وجود نداشت، زیرا به سرعت مردان بزرگی که خائن بودند بر ضد او قیام کردند.که موقعیت او را افزایش نداد و فقط اشراف را که قبلاً در دادگاه بودند، آزار می داد.
در حالی که مشکلات اجتماعی رو به افزایش بود، چالش تاج و تخت همچنان مورد مناقشه بود، با جنگ داخلی در انگلستان و نرماندی از آغاز تا پایان سلطنت او.
همچنین ببینید: قلعه های ساحلی ساکسونشاه استفان، از Chronicle of England
استفان علیرغم مواجهه با حملات تعدادی از گروههای مختلف از جمله ولز، موفق شده بود برخی از پیروزیهای اولیه را به دست آورد. شورشیان و دیوید اول اسکاتلند، عموی ملکه ماتیلدا.
ماتیلدا به طور قابل درک از خیانت خود خشمگین شد. در سال 1138، برادر ناتنی نامشروع او رابرت گلاستر، استفان را به چالش کشید.
در سال 1139، با حمایت برادر ناتنی اش رابرت گلاستر و عمویش، دیوید اول، پادشاه اسکاتلند، ملکه ماتیلدا و نیروهایش به آن حمله کردند. انگلستان. در همین حال، شوهرش، جفری، کنت آنژو، تلاشهای خود را بر نرماندی متمرکز کرد.
شورش به زودی در جنوب غربی انگلستان شکل گرفت در حالی که استفان کنترل جنوب شرق را حفظ کرد. اما در نبرد لینکلن در فوریه 1141 بود که استفان خود را آسیب پذیرتر دید.
در پیش از نبرد، استفان قلعه لینکلن را محاصره کرده بود، اما به زودی خود را در معرض حمله ارتش آنژوین قرار دادند. فرماندهی رابرت، اولین ارل گلاستر و با حمایت سربازان ولزی به رهبری لرد پاویس، مادوگ آپ مارداد وCadwaladr ap Gruffydd.
شوالیه های آنژوین در حالی که بخش ولزی ارتش ماتیلدا توسط ارل رانولف شکست خورده بود، حمله خود را علیه ارل ها آغاز کردند. با این وجود، مشخص شد که ارل ها بیش از حد مانور و تعدادشان بیشتر بود و خود را محاصره کردند. پس از درگیری شدید از هر دو طرف و ریختن خون به خیابان ها، ارتش استفان مغلوب شد و او اسیر شد و به بریستول منتقل شد و در آنجا زندانی شد.
برای مدت کوتاهی، حبس او نشان دهنده انتصاب او به عنوان پادشاه بود. ادعای تاج و تخت ماتیلدا مطمئن نبود، زیرا او با مخالفت شدید مردم لندن روبرو شد. کاملاً مشخص شد که او مورد استقبال قرار نگرفت و بنابراین رسمیت ملکه اعلام شدن هرگز اتفاق نیفتاد، بلکه به او لقب، بانوی انگلیسی داده شد.
خوشبختانه برای استفان، تا سپتامبر آینده و به لطف ارتش او فرمانده، ویلیام ایپرس و همسرش ماتیلدا از بولونی، او آزاد شد. سربازان استفن توانسته بودند رابرت گلاستر را در مسیر وینچستر دستگیر کنند، و امکان معامله را فراهم کردند، رابرت را با استفن مبادله کردند و بنابراین امیدهای ماتیلدا برای برتری را از بین بردند.
در حالی که آزادی استفان تضمین شده بود، خود جنگ برای چندین سال ادامه یافت و هر دو طرف نتوانستند شکستهای مهمی را در برابر دیگری آغاز کنند.پایگاهی در آکسفورد که دیوارهای شهری و رودخانههای خوبی داشت که از آن محافظت میکردند.
جنگ داخلی بدون اینکه هیچیک از طرفین پیروزی قاطعی به دست نیاوردند ادامه داشت و باعث شد استفان در سپتامبر 1142 تلاش کند تا در طول محاصره آکسفورد دست برتر را به دست آورد. . استفان با نیروهای خود حمله غافلگیرانه ای را به ماتیلدا و ارتش کوچکش انجام داد و بسیاری را به عقب نشینی به سمت قلعه هدایت کرد که در آنجا او برای سه ماه دیگر محاصره کرد و می دانست که می تواند او را به زور بیرون بیاورد.
اما ماتیلدا در یک غروب سرد و تاریک زمستانی موفق شد دزدکی از قلعه خارج شود و لباس سفید پوشیده بود تا با برف های اطراف ترکیب شود. او از قلعه در عرض رودخانه یخ زده تیمز فرار کرد و به مکان امن رسید.
پرواز ماتیلدا از آکسفورد. تاریخ مصور انگلستان کاسل
چنین فرار جسورانه ای به محاصره قلعه پایان داد که روز بعد تسلیم شد. با این حال، چنین جنگی برای دهه بعد ادامه یافت، استفان تاج خود را حفظ کرد در حالی که رقیبش ماتیلدا با اکراه در سال 1148 به نرماندی بازگشت. فیتز امپراس، به انگلستان رفت تا برای ادعای خود بر تاج و تخت بجنگد.
در حالی که استفن هرگز تاج و تخت خود را رها نکرد، شاید ماتیلدا آخرین خنده را داشت که پسرش، هنری، پس از پسرش جانشین استفان شد. یوستاس درگذشت.
بر اساس معاهدهوالینگفورد، استفان موافقت کرد که هنری پادشاه جدید شود و در اکتبر 1154 پس از مرگ استفان، هنری به عنوان هنری دوم، اولین پادشاه آنژوین انتخاب شد. . مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.