شام مدرسه در دهه های 1950 و 1960
همه ما بوی کلم بیش از حد پخته شده را به یاد داریم که در دهههای 1950 و 1960 در سالنها و راهروهای مدارس ما وجود داشت. شامهای مدرسه – دوستداشتنی یا نفرتانگیز، خاطرات زیادی برای ما به جا گذاشته است!
همچنین ببینید: قبرستان کراس استخواناگر در فاصلهای چند قدمی مدرسهتان زندگی میکردید، و مادرتان یا همسایهتان مایل بودند برایتان ناهار درست کنند، میتوانید به جای اینکه به خانه بروید. شام مدرسه بمانید، به موقع برای درس های بعد از ظهر برگردید.
همه شام مدرسه می خوردند. پول شام هر دوشنبه در هفته جمعآوری میشد، یک شیلینگ در روز در اواخر دهه 1950 که در اواسط دهه 1960 به 1s 6d افزایش یافت. غذای رایگان مدرسه در اختیار نیازمندان قرار گرفت.
عکس با اجازه دوستان Reconnected
این شامها که از ابتدا در محل تهیه شدهاند، برنامهریزی شدهاند تا یک غذای گرم و مقوی در وسط به کودکان بدهند. روز در دهه های 1950 و 1960 بسیاری از کودکان در فقر زندگی می کردند و غذای گرم اغلب امکان پذیر نبود. شیر مدرسه نیز برای بهبود رژیم غذایی نامناسب بسیاری از کودکان معرفی شده بود.
کودکان پشت میزها می نشستند، معمولاً در سالن مدرسه که به عنوان ورزشگاه نیز شناخته می شد. غالباً روی هر میز یک بزرگسال وجود داشت که کودکان را به شیوههای سفره، «لطفاً نمک را بگذرانید» و غیره آموزش میداد و همچنین آنها را تشویق میکرد که غذاهای کمتر خوشمزه اما همچنان مغذی موجود در منو را بخورند. اگر بزرگسالی وجود نداشته باشد، اغلب یک بخشدار یا کودک بزرگتر «سر میز» خواهد بود.
به دنبال جیره بندی،این آشپزی ساده بود غذاهای اصلی هفتگی شامل گوشت چرخکرده گاو و هویج در سس با پوره سیب زمینی، به عنوان مثال، یا هات پات است. ناهار جمعه همیشه ماهی بود، اغلب یک تکه ماهی سفید در سس جعفری یا ماهی و چیپس، و در دهه 1960، شاید انگشتان ماهی. پای استیک و کلیه، جگر و پیاز، گوشت گاو ذرت و وزغ داخل سوراخ نیز اغلب در منو ظاهر می شد و با نخود فرنگی کنسرو شده یا سبزیجات فصلی همراه بود، اغلب کلم هایی که در ماش خیس آب پز شده بودند.
در در تابستان ممکن است سالاد ژامبون، متشکل از یک تکه ژامبون، کاهو گرد، خیار و نصف گوجه فرنگی باشد که با سیب زمینی پخته سرو می شود.
از شما انتظار می رفت که همه چیز را در بشقاب بخورید، حتی اگر به این معنی باشد که خانم یا معلم شام شما را پشت سر می گذارد تا زمانی که بشقاب غذای سرد و پف کرده جلوی شما را تمام کرده باشید. بسیاری از این تجربه برای همیشه زخمی شده اند! بهتر است سریع بجوید، قورت دهید و با یک لیوان آب بشویید.
پودینگ ها نعمت صرفه جویی در شام مدرسه بودند. پودینگ های اسفنجی با کاسترد داغ سرو می شد که معمولاً زرد رنگ بود اما نه همیشه. گاهی اوقات کاسترد سبز یا صورتی وجود داشت. خانم های شام مدرسه باید گالن های کاستارد درست کرده باشند. اگر خانگی نباشد (و همیشه گلوله) از پودر کاستارد پرنده مخلوط با شیر تهیه شده است.
پودینگ های سوت مانند دیک خالدار و مربا رولی پلی خوشمزه و خوش طعم بودندپر کننده، مناسب برای کسانی که در یک دوره اول کمتر از اشتها آور تلاش کرده اند. آلو و کاستارد بچهها را «معمول» نگه میداشت: شمردن سنگهای آلو با قافیه، «نگین، خیاط، سرباز، ملوان…» سرگرمکننده بود. کرامبل سیب و پای سیب همیشه محبوب بودند. و سپس شیرپودینگ ها وجود داشت: بلانمانژ یا پودینگ برنج، تاپیوکا یا ساگو ("قورباغه قورباغه") که معمولاً با یک قاشق مرباخوری سرو می شود.
همچنین ببینید: درویدها چه کسانی بودند؟
حدود 50٪ از کودکانی که در دهه 1950 شام مدرسه می ماندند، غذای اصلی روز بود. چه آنها را با علاقه به خاطر بسپارید یا نه، از نظر تغذیه، اینها وعده های غذایی متعادلی بودند: یک غذای اصلی از پروتئین، سبزیجات و کربوهیدرات ها، همراه با پودینگ هایی که با شیر تهیه می شوند یا با کاسترد شیری سرو می شوند. هر روز از تازه تهیه می شد، هیچ افزودنی مصنوعی وجود نداشت.
در حالی که غذاهای اصلی ساده پخته شده ممکن است بسیاری را پر از ترس کرده باشد، اکثریت قریب به اتفاق پودینگ ها را با محبت فراوان به یاد می آورند. پودینگ اسفنجی شکلاتی با کاسترد شکلاتی، به عنوان مثال - شهد خدایان...