پادشاهان استوارت

 پادشاهان استوارت

Paul King

خانه استوارت (یا «استوارت» همانطور که بعداً شد) توسط رابرت دوم اسکاتلند در اواخر قرن چهاردهم تأسیس شد و حکومت استوارت از سال 1371 تا 1714 ادامه داشت. در ابتدا فقط حاکمان اسکاتلند بودند، این سلسله نیز ادامه یافت. برای به ارث بردن پادشاهی انگلستان و ایرلند. با این حال، علیرغم طول عمر سلطنت استوارت و شکوفایی و نوسازی اسکاتلند در آغاز رنسانس، پادشاهان مجلس بدون شکست نبودند. اینها منجر به تعدادی قتل، سر بریدن و برکناری اجباری از تاج و تخت در طول جنگ داخلی انگلیس شد که فقط چند مورد را نام برد!

Monarch تاریخ سن عروج به تخت سلطنت علت مرگ
رابرت دوم 1371-1390 55 ناتوانی
رابرت سوم 1390-1406 50 غم و اندوه و عدم عزت نفس!
جیمز اول 1406-1437 12 قتل توسط سر رابرت گراهام
جیمز دوم 1437-1460 6 منفجر شدن توسط یک توپ در طی محاصره قلعه راکسبورگ
جیمز سوم 1460-1488 9 پرتاب توسط اسبش مجروح و سپس در میدان جنگ کشته شد
جیمز چهارم 1488-1513 15 کشته شد نبرد فلودن فیلد
جیمز وی 1513-1542 17 ماه هنگامی که تنها فرزندش مری به دنیا آمد، درگذشت، به دنبال یک فروپاشی عصبی
مری کوئین ازاسکاتلندی 1542-1567

برکنار شد

6 روزه برکنار شد، زندانی شد و سپس توسط الیزابت اول انگلستان سر بریده شد
جیمز ششم - اتحادیه تاج‌ها 1567-1625 13 ماه پیری!
بعد از اتحاد تاج‌ها، استوارت کینگ‌های انگلستان بهتر از اجداد اسکاتلندی خود عمل کردند. چارلز اول توسط پارلمان انگلیس در سال 1649 سر بریده شد. پسرش چارلز دوم پادشاهی ضعیف و بی جاه طلب بود که در بسترش مرد. جیمز دوم از ترس جان خود از انگلستان فرار کرد و پادشاهی و تاج و تخت خود را رها کرد. در مجموع، استوارت ها را می توان ناموفق ترین سلسله نامید!

اولین پادشاه استوارت، رابرت II ، از والتر، ششمین مهماندار عالی اسکاتلند و مارجوری بروس، دختر رابرت بروس متولد شد. او 55 ساله بود که در سال 1371 تاج و تخت را از عمویش دیوید دوم به ارث برد. او فردی بسیار منفعل و بدون عشق به جنگ بود، بنابراین به پسرش جان، ارل کریک (که بعدها به نام رابرت سوم شناخته شد) اجازه داد به جای آن حکومت کند. او در سال 1390 بر اثر ناتوانی درگذشت.

دومین پادشاه استوارت ، رابرت سوم از سوی کلیسا نامشروع تلقی می‌شد، زیرا پدر و مادرش بسیار فامیل بودند، اما در سال 1347 توسط حکومت پاپ مشروعیت یافت. او که در سال 1388 به دنبال لگد یک اسب به شدت آسیب دیده بود، هرگز به طور کامل از جراحاتش بهبود نیافت. او پادشاهی ضعیف یا ضعیف به حساب می آمد و به مشاور خود دوک اجازه دادآلبانی برای کنترل پسران او هر دو به سرنوشت وحشتناکی دچار شدند، زیرا یکی، دیوید، در زندانی در کاخ فالکلند (برخی می گویند به دستور آلبانی) از گرسنگی مرد و دیگری، جیمز اول، توسط دزدان دریایی دستگیر شد و به هنری چهارم انگلستان سپرده شد. رابرت ظاهراً از اندوه درگذشت و گفت: "من بدترین پادشاهان و بدبخت ترین مردم هستم." او پیشنهاد کرد که باید در یک زباله دفن شود، اما در واقع در صومعه پیزلی دفن شد!

جیمز اول در 25 ژوئیه 1394 در دانفرملین متولد شد و در سن 12 سالگی به پادشاهی رسید. جیمز در تلاش برای دور نگه داشتن جیمز از عمویش، دوک آلبانی، در سال 1406 به فرانسه فرستاده شد. او به مدت 18 سال زندانی بود تا اینکه سرانجام در سال 1424 کنترل اسکاتلند را به دست گرفت. دوک آلبانی تا زمان مرگش در سال 1420 که پسرش مرداک جانشین او شد، به عنوان فرماندار در اسکاتلند باقی ماند. جیمز پس از بازگشت به اسکاتلند، مرداک و چند تن از نجیب زادگان قدرتمند را بریدند. قوانین بعدی قدرت اشراف را محدود کرد. این امر باعث خوشحالی اشراف، به ویژه ارل آتل و سر رابرت گراهام نشد، و در سال 1437 آنها به مهمانی ای که پادشاه در بلکفریرز، پرت برگزار می کرد، نفوذ کردند و او را به قتل رساندند.

جیمز اول

جیمز دوم زمانی که تاجگذاری کرد تنها 6 سال داشتابی هولیرود در سال 1437. جیمز به دلیل یک خال مادرزادی به عنوان «پادشاه صورت آتشین» شناخته می‌شد، اما با توجه به خلق و خوی پادشاه، شاید «پادشاه آتشین» مناسب‌تر بود. ویلیام، ارل داگلاس، یکی از قدرتمندترین اشراف در اسکاتلند، اما در عین حال مشکل ساز و مخالف، دستور پادشاه را مبنی بر "نقطه پا" رد کرد و توسط جیمز با خنجر به قتل رسید! جیمز علاقه خاصی به سلاح جدید جنگی، توپ داشت، و در محاصره قلعه راکسبورگ که برای اولین بار از توپ استفاده شد، طعنه آمیز بود که یکی از آنها او را در حالی که نزدیک ایستاده بود و تماشا می کرد، منفجر کرد.

جیمز سوم تنها 9 سال داشت که پدرش با مرگ نابهنگامش روبرو شد. متأسفانه، جیمز نقطه ضعفی داشت که در نهایت منجر به مرگ او شد: او افراد مورد علاقه ای داشت که پول، زمین و هدایایی را برایشان تلف می کرد. این امر باعث خشم اشراف شد: آنها حتی جیمز را در قلعه ادینبورگ زندانی کردند. اشراف موفق شدند پدر را در مقابل پسر قرار دهند و در آغاز نبرد ساوشیبورن در 11 ژوئن 1488، جیمز سوم که سوارکار خوبی نبود، از اسب خود به پایین پرتاب شد و مجروح شد. کشیشی را به نزدیک‌ترین ساختمان بردند و نزد پادشاه فراخواندند: اما مردی که ادعا می‌کرد کشیش است، به قلب شاه ضربه زد و سپس قبل از شناسایی فرار کرد.

جیمز چهارم در مورد مرگ پدرش در Sauchieburn احساس گناه می کرد و هر سال توبه می کرد.در سالگرد نبرد او مرد بسیار باهوش و دانشمندی بود، اگر نه در عشق آنقدر خوش شانس. جیمز عاشق مارگارت دراموند از استوبشال بود که به او پیشنهاد شد ازدواج با مارگارت تودور، دختر هنری هفتم، روابط انگلیسی و انگلیسی را بهبود بخشد. مرگ نابهنگام مارگارت دراموند و دو خواهر زیبایش توسط سم درست پس از پیشنهاد ازدواج، حدود 18 ماه بعد راه را برای اتحاد باز کرد. با این حال این ازدواج آرامش پایداری به همراه نداشت. جیمز شخصاً از هنری هشتم، پادشاه کنونی انگلستان عصبانی بود، زیرا او از ارسال جواهراتی که بخشی از جهیزیه ازدواج مارگارت بود، خودداری کرده بود. علناً او همچنین خشمگین شد زیرا هنری دو کشتی اسکاتلندی را بدون دلیل توقیف کرده بود. هنگامی که هانری سپس در سال 1513 به فرانسه حمله کرد، اتحاد آلد با لوئی دوازدهم فرانسه مجدداً معرفی شد. جیمز به شمال انگلستان حمله کرد و نبرد فلودن در 9 سپتامبر 1513 انجام شد. جیمز با انتخاب پیشروی از یک شیب لغزنده تند به سمت نیروهای انگلیسی، مرتکب خطای مهلکی شد. سربازان او با بی نظمی کامل از سراشیبی سر خوردند و تقریباً به میل خود توسط انگلیسی ها بیرون آمدند. خود جیمز نیز کشته شد.

جیمز چهارم

جیمز پنجم زمانی که جیمز فقط 17 ماه داشت IV کشته شد. مادرش مارگارت به عنوان نایب السلطنه حکومت کرد و پس از آن دوک آلبانی که نگهبان قلمرو را بر عهده گرفت، عاقلانه حکومت کرد تا اینکهبازگشت او به فرانسه در سال 1524 هنگامی که جنگ بین اشراف اسکاتلندی در گرفت. جیمز 14 سال اول زندگی خود را سپری کرد تا اینکه در سال 1526 در کاخ فالکلند زندانی شد، سرانجام در سال 1528 فرار کرد و در سن 16 سالگی حکومت خود را آغاز کرد. او از ابتدا خوب حکومت کرد، اما ظالم شد. در سال های بعد وسواس زیادی به ثروت داشت. همسر دومش مری آف گیز به او دو پسر داد که در کودکی مردند. او مری را در همان هفته ای به دنیا آورد که جیمز در حال مرگ در کاخ فالکلند بود، پس از یک فروپاشی عصبی پس از شکست در نبرد سولوی ماس.

مری ملکه اسکاتلند فقط 6 روز داشت که پدرش فوت کرد. مادرش Mary of Guise در سال‌های پرتلاطم پس از مرگ پدرش نقش نایب‌السلطنه دخترش را ایفا کرد. در سن 5 سالگی، مری با فرانسیس، پسر هنری دوم فرانسوی نامزد شد و برای زندگی در فرانسه فرستاده شد. گفته می شود که او املای "استوارت" را در زمان اقامت خود در فرانسه به "استوارت" تغییر داده است.

همچنین ببینید: نبرد خیابان کابل

Mary Queen of Scots

شرح مفصلی از زندگی او را می توان در اینجا یافت. کافی است بگوییم که زندگی غم انگیز او با متهم شدن به خیانت و سر بریدن توسط پسر عمویش، الیزابت اول انگلستان، در سال 1587 به پایان رسید.

همچنین ببینید: حباب دریای جنوبی

با مرگ ملکه الیزابت اول، اتحادیه تاج و تخت معرفی شد. و پسر مری، جیمز ششم اسکاتلند، جیمز اول انگلستان شد.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.