اینیگو جونز
اینیگو جونز، پدر سبک پالادیای انگلیسی، یک معمار افسانه ای بود که طعم رنسانس ایتالیا را به برخی از برجسته ترین ساختمان های انگلستان آورد.
اینیگو جونز برخلاف بسیاری از همکاران محترمش، از آغاز فروتنانه آمده است پسر پارچهساز اسمیتفیلد، زندگی اولیهاش تا حدودی رمز و راز باقی مانده است و با این حال این طراح خودآموخته توانسته چشم برخی از مهمترین اعضای اشراف از جمله خانواده سلطنتی را به خود جلب کند.
متولد در در سال 1573، جونز زندگی خود را به عنوان یک طراح صحنه آغاز کرد و سپس وارد عرصه معماری شد، جایی که او خواست و علاقه واقعی خود را کشف کرد.
او شروع به کار در تولید ماسکها کرد، نوعی سرگرمی در دادگاهها که از ایتالیا الهام میگرفت، اما در قرن شانزدهم در بقیه اروپا رایج شد. تولید شامل طراحی صحنه آراسته و تزیینی بود که اینیگو جونز خود را در تولید آن دید.
بقیه نمایش شامل آواز خواندن، رقصیدن و بازیگری بود و بن جانسون نمایشنامه نویس تعدادی ماسک نوشت و جونز در طراحی صحنه و لباس از او حمایت کرد. بنابراین، این یک پایه محکم برای پایه گذاری حرفه آینده او به عنوان یک معمار فراهم می کند.
لباس ماسک "یک ستاره" نوشته اینیگو جونز
یکی از تعیین کننده ترین لحظات برای جونز زمانی اتفاق افتاد که او از آن بهره برداین اولین سفری بود که جونز در طول زندگی خود انجام داد و ثابت کرد که در تعریف سبک و الهام بخشی او موثر بوده است.
در زمان ورود جونز به ایتالیا ایتالیا، کشوری که با تجربه رنسانس در قرون گذشته احاطه شده بود، کشور را به هسته ای از هنر، طراحی، ادبیات و پیشرفت فرهنگی تبدیل کرد.
رنسانس خود از شهر باشکوه فلورانس پدید آمد و به زودی در سراسر کشور و فراتر از مرزهای آن گسترش یافت. مطبوعات گوتنبرگ در انتشار دانش بسیار حیاتی بودند و به زودی ایدهها به اشتراک گذاشته شدند و فرهنگهای سراسر قاره را تحت تأثیر قرار دادند.
در انگلستان، حداقل تأثیر رنسانس هنوز به شدت احساس نمیشد. تا قرن شانزدهم، زمانی که شکوفایی فرهنگی در زمینه های مختلف رخ داد و نسلی از نویسندگان، هنرمندان، فیلسوفان و معماران بزرگ را به وجود آورد. چیزی که اینیگو جونز در آن زمان نمی دانست، این بود که او قرار بود جای خود را در میان برخی از بزرگان بگیرد!
جونز زمان خود را در ایتالیا عاقلانه گذراند و از مراکز فرهنگی مانند فلورانس، رم و بازدید کرد. ونیز این زمان اکتشافات بزرگ برای مردی بود که از ابتدایی ساده شروع شد: دنیای او ناگهان گسترش یافته بود و همچنین بینش او نیز گسترش یافته بود.
اینیگو جونز
در اینجا بود که او برای اولین بار افشا شدبه کار معمار بزرگ ایتالیایی آندره آ پالادیو، یکی از استادان زمان خود در ایتالیای رنسانس. او مردی بود که سبک های کلاسیک معماری باستانی را با الهام از تمدن های باستانی پذیرفت. ایده های او نوآورانه و نوآورانه بود.
جونز بلافاصله با اشتیاق فراوان به سبک پالادیو نگاه کرد، به طوری که تمام ساختمان های او را مطالعه کرد و از مکان های باستانی به عنوان منبع الهام بازدید کرد. وقتی اینیگو به انگلیس بازگشت، بسیار تغییر کرد. او اکنون ایدههای طراحی عالی خودش را داشت که از ماجراجویی ایتالیاییاش الهام گرفته بود.
به لطف حامی خود ارل روتلند، که ارتباط نزدیکی با شاه جیمز اول داشت، جونز با اعتبار بسیار بیشتری به انگلستان بازگشت. او رفته بود. او در زمانی که در خارج از کشور بود، به زبان ایتالیایی مسلط شده بود و همچنین به عنوان یک نقشهکش مهارت داشت، که در آن زمان غیرمعمولتر بود (این شامل طراحی در مقیاس و با چشمانداز کامل بود).
جونز همچنین داشت پس از مطالعه با جولیو پاریگی مشهور، در زمینه طراحی صحنه، تجربه بسیار بیشتری داشت. با پیوندهای نزدیک با خانواده مدیچی، این فرصتی عالی برای جونز بود تا هنر خود را در دنیای تئاتر و همچنین معماری تقویت کند.
همچنین ببینید: هنر بدن رباییجونز در زادگاهش دوباره در زمینه ماسکها کار پیدا کرد. که برای او احترام زیادی به همراه خواهد داشت، حتی طراحی ماسک هایی برای دادگاه.
کار او در ماسک حتی زمانی کهاو توجه ارل سالزبری را جلب کرد که اولین کمیسیون معماری خود را به او پیشنهاد داد، مبادله جدید در استرند.
همچنین ببینید: تفنگ Puckle یا تفنگ دفاعیاو سپس دو سال بعد به عنوان نقشه بردار آثار از طرف شاهزاده هنری استخدام شد، که نشان دهنده احترام بالایی بود که کار او در آن قائل بود. متأسفانه شاهزاده درگذشت و یک سال بعد جونز یک سفر الهام بخش دیگر به ایتالیا را آغاز کرد، این بار از طرف کلکسیونر آثار هنری لرد آروندل. پس از یک سال سفر بیشتر، بازدید از کشورهای دیگر مانند فرانسه برای الهام گرفتن، جونز بازگشت تا موقعیت نسبتاً درخشانی در انتظار او بود.
در سال 1616 او به عنوان نقشه بردار کل پادشاه جیمز اول استخدام شد. او تا سال 1643 تا زمانی که تحولات و آشفتگی های جنگ داخلی انگلیس او را مجبور به ترک موقعیت خود کرد، در سمت خود باقی ماند.
در این بین، جونز از طرف جیمز اول و همچنین چارلز اول بر ساخت ساختمانهای بزرگ نظارت داشت. تقارن که سنگ بنای چنین طراحی کلاسیکی بود.
اولین ساختمانی که او به بهره برداری رسید، تکمیل اقامتگاه ملکه در گرینویچ بود. خانه ملکه که اگرچه در سال 1617 شروع به کار کرد، پس از وقفه های متعدد تا سال 1635 تکمیل شد. متأسفانه ملکه آن هرگز تکمیل آن را نخواهد دید.
کوئینز هاوس، پارک گرینویچ. تحت مجوز CreativeCommons Attribution-Share Alike 3.0 License Unported.
هنگامی که او اولین معماری خود را در خانه ملکه در گرینویچ آغاز کرد، جونز از این فرصت عالی برای معرفی انگلستان با سبک پالادیا استفاده کرد. جونز که بعداً در محاورهای به عنوان «سبک ایتالیایی» شناخته شد، به دنبال بازسازی زیباییشناسی ریاضی و طرحهای کلاسیک مورد علاقه و الهامگرفته از معماری رومی بود.
خانه ملکه بر اساس مدل کاخ ایتالیایی طراحی شده بود و کاملاً طراحی شده بود. انقلابی برای زمان خود ساختمان ویژگیهای طراحی کلاسیک معمولی مانند ایوانهای بلند ستونها، نقوش عمودی و تقارن را نشان میداد که همگی با دقت ریاضی اجرا شدند.
پروژه بعدی او به همان اندازه ارزشمند بود. خانه ضیافت در وایت هال، بخشی از یک طرح بازسازی کلی و تکمیل شده در سال 1622، دارای سقف نقاشی شده استادانه ای توسط هنرمند مشهور باروک، روبنس.
خانه ضیافت در وایت هال
خانه ضیافت با الهام از سبک بازیلیکای رومی باستان، به گونه ای طراحی شده است که محیطی برای ماسک ها و ضیافت های مفصل باشد. امروزه کارکرد خود را به عنوان مکانی برای رویدادها حفظ می کند.
او همچنین خود را در کار ساختمان های مذهبی، به ویژه کلیسای کوچک ملکه در کاخ سنت جیمز و همچنین کلیسای سنت پل، که اولین کلیسایی بود که به سبک و فرم کلاسیک طراحی شود.او در طول کار خود به بازسازی کلیسای جامع سنت پل کمک کرد و ساختمان را با نمای کلاسیک بازسازی کرد که متأسفانه در آتش سوزی بزرگ لندن در سال 1666 از بین رفت.
یکی از آثار معروف دیگر او که همچنان جمعیت زیادی را به خود جلب می کند. امروز، کاونت گاردن است. جونز توسط دوک بدفورد مأمور ایجاد اولین میدان لندن شد. میدان جدید با الهام گرفتن از سفرهای ایتالیاییاش، به شکلی جاهطلبانه از میدانهای معمولی ایتالیایی که عاشق آنها شده بود، الگوبرداری شد.
این یک پروژه بزرگ و جاهطلبانه بود. جونز از دانش خود در مورد میدانهای اعم از سان مارکو در ونیز گرفته تا Piazza della Santissima Annunziata در فلورانس بهره برد و یک میدان بزرگ، کلیسا و سه تراس خانه ایجاد کرد. این امر بسیار مهم بود و به سرعت بر نحوه طراحی بقیه قسمت های West End تأثیر گذاشت.
یکی دیگر از نشانه های معماری مرتبط با جونز، خانه ویلتون در ویلتشر است که به خانواده هربرت تعلق داشت. در حالی که مشارکت او از آن زمان تاکنون مورد مناقشه قرار گرفته است، و برخی معتقدند شاگردش جیمز وب نیز در طراحی آن نقش داشته است، خود ساختمان تمام ویژگیهای معمولی پالادیایی مورد انتظار را نشان میدهد.
جونز در طول زندگی خود، پروژههای عظیمی را انجام داد. ، که همه آنها ارتباط نزدیکی با سلطنت داشتند. متأسفانه، زمانی که جنگ داخلی انگلیسی متعاقب آن آغاز شد و جونز، این سقوط نهایی او نیز بود.خود را بیکار یافت.
در سالهای آخر عمرش دیگر هیچ مأموریتی دریافت نکرد، با این حال گستره کار او قرن ها بعد از مرگش در ژوئن 1652 ادامه داشت.
او معمار بزرگی بود که میراث ماندگاری برای طراحان و معماران همکار به جای گذاشت تا راه او را دنبال کنند، از جمله کسی جز ویلیام کنت برجسته.
مردی با پیشینه متواضع، اینیگو جونز پیشرفت کرد تا به این مقام تبدیل شود. یکی از مشهورترین و مورد تقاضاترین معماران زمان خود که در یک جنبش طراحی و احیای معماری کلاسیک در بریتانیا مشارکت داشته است.
جسیکا برین یک نویسنده مستقل و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.