آیا بریتانیا دوباره به نورس می رود؟

 آیا بریتانیا دوباره به نورس می رود؟

Paul King

احتمال دارد که اسکاتلند به زودی در مورد اینکه آیا باید یک کشور مستقل شود رای خواهد داد. رای مثبت نه تنها باعث خروج اسکاتلند از بریتانیا می شود، بلکه روابط سیاسی و اقتصادی خود را از غرب اروپا و کشورهای مشترک المنافع به شمال و شرق اروپا و به ویژه به کشورهای اسکاندیناوی نروژ و دانمارک تغییر می دهد>

این اولین بار نیست که اسکاتلند از روابط نزدیک با اسکاندیناوی برخوردار است.

یک هزاره پیش در سال 1014، یک پادشاهی پانصد ساله آنگلوساکسون برای بقای خود در برابر وایکینگ ها می جنگید. مهاجمان خواه ناخواه، انگلیس، ولز و اسکاتلند در مسیر هضم شدن در امپراتوری دریای شمال کنات بزرگ بودند و با نروژ، دانمارک و بخش‌هایی از سوئد یک اتحادیه سیاسی تشکیل دادند.

امپراتوری دریای شمال (1016-1035): کشورهایی که کنات در آنها پادشاه قرمز بود؛

همچنین ببینید: رومی ها در ولز

کشورهای دست نشانده به رنگ نارنجی. سایر کشورهای متحد با رنگ زرد

چگونه این اتفاق افتاد؟ اواسط تا اواخر دهه 900 پس از میلاد شاهد عصر طلایی صلح و رفاه در آنگلوساکسون بود. آلفرد اولین تلاش وایکینگ ها برای فتح بریتانیا را در اواخر دهه 800 شکست داده بود، و نوه اش اتلستان تلاش برای استقرار مجدد قدرت توسط شمال بریتانیا در نبرد برونانبرگ در سال 937 را شکست داد.

اما بعد همه چیز تغییر کرد. ترش. اتلرد دوم در سال 978 به سلطنت رسید. جانشینی اتلرد ازخیانت؛ احتمالاً او یا مادرش برادر ناتنی سلطنتی خود، ادوارد، را در قلعه کورف در دورست به قتل رسانده، ادوارد را در این کار به شهادت رسانده و کرونیکل آنگلوساکسون را وادار به زاری کرده است، ... و در بین انگلیسی ها هم هیچ کار بدتری وجود ندارد. از زمانی که آنها برای اولین بار به دنبال سرزمین بریتانیا بودند، بیش از این انجام شد '.

در سال 980 پس از میلاد، لشکرکشی جدید وایکینگ ها علیه بریتانیا آغاز شد. اگر آنگلوساکسون‌ها رهبر قاطع و الهام‌بخشی داشتند، ممکن بود مهاجمان هنوز دفع می‌شدند. اما Aethelred هیچکدام از اینها را نداشت.

پاسخ Aethelred به تهدید وایکینگ این بود که در پشت دیوارهای لندن پنهان شود و دفاع از کشورش را به افراد نالایق یا خائنان در یک سری عملیات با نیت خوب اما به طرز وحشتناکی اجرا کند. در سال 992، اتلرد نیروی دریایی خود را در لندن جمع کرد و آن را در دستان دیگر، الدورمن الفریک قرار داد. هدف این بود که با وایکینگ ها قبل از رسیدن به خشکی در دریا مقابله کرده و آنها را به دام بیاندازند. متأسفانه، الدورمن زیرک ترین انتخاب نبود. شب قبل از اینکه دو ناوگان قرار بود درگیر شوند، او نقشه انگلیسی را به وایکینگ ها فاش کرد که فرصت داشتند تنها با از دست دادن یک کشتی فرار کنند. نیازی به گفتن نیست که الدورمن نیز فرار خود را به خوبی انجام داد.

اتلرد خشم خود را بر سر پسر ایلدورمن، الفگار تخلیه کرد و او را کور کرد. با این حال، اندکی بعد، الدورمن به اعتماد اتلرد بازگشت، فقط برای خیانتپادشاه دوباره در سال 1003 هنگامی که به او سپرده شد تا یک ارتش بزرگ انگلیسی را علیه سوئین فورکبرد در نزدیکی ویلتون، سالزبری رهبری کند. این بار الدورمن '... وانمود کرد که مریض است، و بدبختانه شروع به استفراغ کرد، و گفت که مریض شده است... ' ارتش قدرتمند انگلیسی متلاشی شد و سوئین قبل از اینکه به دریا برود، منطقه را ویران کرد.

اما در این زمان، اتلرد بزرگترین اشتباه خود را مرتکب شده بود. در سال 1002 او دستور اعدام همه دانمارکی‌های انگلستان را در قتل عام سنت بریس صادر کرده بود، '...همه دانمارکی‌هایی که در این جزیره رشد کرده بودند و مانند کاکلی در میان گندم‌ها جوانه می‌زدند، قرار بود توسط بیشتر آنها نابود شوند. فقط نابودی… '. بدتر از آن، خواهر سوئین و شوهرش در میان کسانی بودند که قتل عام شدند. اکنون آنچه که یک سری از حملات ناهمگون وایکینگ ها بود، به یک کارزار همه جانبه برای فتح بریتانیا تبدیل شد.

اتلرد با پرداخت خراج های عظیم به مماشات متوسل شد، یا دانگلد، به این امید که وایکینگ ها فقط از بین بروند. اینطور نیست: در سال 1003، سوئین به انگلستان حمله کرد و در سال 1013، اتلرد به نرماندی و حمایت پدرشوهرش، دوک ریچارد نرماندی گریخت. سوئین پادشاه انگلستان و همچنین نروژ شد. وایکینگ ها پیروز شده بودند.

سپس سوئین در فوریه 1014 درگذشت. به دعوت انگلیسی ها، اتلرد به تاج و تخت بازگشت. به نظر می رسد یک پادشاه بد بهتر از بی شاه بود. اما در آوریل 1016، اتلرد نیز درگذشت و پسرش را ترک کرد.ادموند آیرونساید - یک رهبر بسیار تواناتر و با استعدادی مشابه آلفرد و اتلستان - برای جنگیدن با پسر سوئین، کنات. این زوج آن را در میدان‌های نبرد انگلستان بیرون انداختند و در آشینگدون با یکدیگر درگیر شدند. اما مرگ نابهنگام ادموند در سن 27 سالگی تاج و تخت انگلستان را به کنات داد. وایکینگ‌ها یک بار دیگر پیروز شدند و کنات بر نروژ، دانمارک، بخش‌هایی از سوئد و انگلستان، با ولز و اسکاتلند به‌عنوان دولت‌های تابعه - همه بخشی از امپراتوری دریای شمال بودند که تا زمان مرگ کنات در سال 1035 ادامه یافت.

کانات بزرگ، پادشاه انگلستان از 1016 تا 1035، فرمان داد تا جزر و مد برگردد و به طور ضمنی قدرت خود را بر دریای شمال نشان دهد. با این حال، این تظاهرات بیشتر برای نشان دادن تقوای کنات بود - اینکه قدرت پادشاهان در مقایسه با قدرت خدا چیزی نیست. اگر اسکاتلند قرن بیست و یکم به اسکاندیناوی برسد، این امر بازتاب قوی گذشته را برمی انگیزد و، چه کسی می داند، اگر اسکاتلند به شورای نوردیک بپیوندد، در صورتی که همه پرسی محافظه کار حذف شود، انگلیس تنها نیز ممکن است به در بکوبد. آن را از اتحادیه اروپا در پارلمان آینده.

همچنین ببینید: کاترین پار یا آن کلوز - بازمانده واقعی هنری هشتم

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.