ادنیفد فیچان، پدر سلسله تودور

 ادنیفد فیچان، پدر سلسله تودور

Paul King

زمانی که هری تودور، معروف به هنری تودور در خارج از زادگاهش ولز، در سال 1485 به عنوان هنری هفتم به تاج و تخت انگلستان رسید، در عرض 300 سال، از خدمتگزاران به شاهزاده‌های ولز به پادشاهان خود رسید. برای خانواده ای که او از آن برخاسته است.

معاصران، بسیار شبیه به عتیقه نویسان مدرن، از اصل و نسب ولزی سلسله تودور آگاه بودند و خود اولین پادشاه تودور از استفاده از نمادهای ولزی برای نشان های شخصی خود خجالتی نبود. به عنوان مثال، اژدها در دادگاه تودور پر از خاک بودند.

نشان هنری تودور (به اژدهای قرمز سمت چپ توجه کنید)

سلسله مستقیم تودور با درگذشت مسلماً بزرگترین پادشاه انگلستان الیزابت اول در سال 1603 به پایان رسید. اما این سلسله معروف با چه کسی آغاز شد؟ پایان معروف است، آغاز مبهم است.

هنگامی که در مورد تودورها به عنوان یک خانواده بحث می شود، پدرسالار غیر سلطنتی این سلسله به عنوان نجیب شریف و شایسته قرن دوازدهم، Ednyfed Fychan پذیرفته می شود. اگرچه شاهزاده ای با شهرت زیاد یا فرد مشهوری در تاریخ نیست، اما ادنیفد است که به دو دلیل برجسته در داستان بعدی تودور نقش محوری دارد.

اول، او از طریق سخت کوشی خود بود که خانواده خود را تأسیس کرد. و فرزندان به عنوان خدمتکاران ارزشمند شاهزاده های گوئیند، بنابراین نفوذ فرزندان آینده خود را در حکومت منطقه تضمین می کند.

دوم، ادنیفد با یک جنوبی ازدواج کرد.شاهزاده خانم ولز با تبار خونی معتبر، که به فرزندانش روابط سلطنتی داد.

پس منصفانه است که بگوییم که این دولتمرد سرسخت را می توان به عنوان پدرسالار خانواده تودور نسبت داد که او اولین جد برجسته‌ی تبار مذکر پادشاهان تودور بعدی.

ادنیفد فیچان در حدود سال 1170 به دنیا آمد و ثابت کرد که جنگجوی مردی است که با پشتکار به لیولین کبیر (تصویر سمت راست) و پسرش شاهزاده دافید ap خدمت می‌کرد. Llywelyn به عنوان سنشال پادشاهی Gwynedd.

اصلی ترین عملکرد سننشال یا ' distain' در ولزی، نظارت بر اعیاد و مراسم داخلی بود و گاهی اوقات به آنها به عنوان مهمانداران به عنوان سربازان باارزش و وفادار، از این سنشال‌ها نیز گهگاه خواسته می‌شد که در داخل پادشاهی عدالت برقرار کنند و می‌توانستند به عنوان نماینده شاهزادگان در غیاب آنها و همچنین شاهد و تأیید منشورهای مهم شاهزاده‌ها به آنها تکیه کنند. از بسیاری جهات، می توان سنشال را نوعی مشاور ارشد یا حتی نسخه اولیه نخست وزیر پادشاهی دانست و در اصل مهم ترین و با ارزش ترین مقام در استخدام خواهد بود.

North Wales. همیشه یک منطقه قبیله ای بوده است و برای مقاومت در برابر سلطه انگلیس، نیاز به اجرای یک سیستم فئودالی با کنترل مرکزی بیشتر ضروری بود. این سازماندهی مجدد بوروکراتیک از سوی شاهزادگان گویند اجازه دادادنیفد فیچان و نوادگانش برای پیشرفت، جایگاهی را در میان نخبگان حاکم و اداری منطقه به دست آوردند.

خود ادنیفد به عنوان یک جنگجوی دلیر و شجاع و همچنین دارای رگه های بی رحمانه مورد نیاز برای جنگ در قرون وسطی گفته می شود که او در نبرد با ارتش رانولف دی بلوندویل، چهارمین ارل چستر، که به دستور پادشاه جان انگلستان به لیولیین حمله کرد، به شهرت رسید. داستان از این قرار است که Ednyfed سه لرد انگلیسی را در نبرد سر برید و سرهای خونین را برای ادای احترام به Llywelyn برد. این عمل توسط شاهزاده‌اش با دستور به تغییر نشان خانواده‌اش برای نمایش سه سر، به یادگار گذاشته شد. به این معنی بود که او در شورایی که لیولین بزرگ در آبردیفی تشکیل شد، حضور داشت، نشستی کلیدی که در آن لیولیین حق خود را به عنوان شاهزاده ولز بر سایر حاکمان سرزمینی ابراز کرد. ادنیفد همچنین در جریان مذاکرات معاهده ورسستر در سال 1218 با نمایندگان پسر جدید، هنری سوم، پادشاه انگلستان، در کنار حاکم خود بود. ادنیفد علاوه بر امتیازی که در چنین گفتگوهای مهمی داشت، در نقش خود به عنوان نماینده باتجربه و ماهر Llywelyn در مشورت با پادشاه انگلستان در سال 1232 نیز حضور داشت.بدون شک نظرات ارزشمند خود را در طول بحث های پرتنش ارائه کرد.

وفاداری او به پادشاهش مورد قدردانی قرار گرفت و به او القاب لرد برینفانیگل، ارباب کریسیث و رئیس دادگستری داده شد که قدرت او را بیشتر تقویت کرد. در سال 1235 اعتقاد بر این بود که ادنیفد در یک جنگ صلیبی شرکت کرده است، همانطور که همه سربازان خداترس آن دوران تلاش کردند، اگرچه در مورد او سفر او به این دلیل مورد توجه قرار گرفت که هنری سوم خود ترتیبی داد که این دولتمرد قدرتمند اما محترم ولزی هنگامی که از لندن عبور می کرد، یک فنجان نقره به او اهدا می شود.

همچنین ببینید: شب سنت اگنس

ادنیفد به دور از زندگی حرفه ای چشمگیر و ماهر خود، املاکی در Brynffanigl Isaf داشت که در نزدیکی Abergele امروزی در ساحل شمالی ولز و همچنین در Llandrillo-yn قرار داشت. Rhos، اکنون صرفاً یک حومه خلیج Colwyn است که بیشتر با نام انگلیسی Rhos-on-Sea شناخته می شود. در Llandrillo بود که Ednyfed یک قلعه موت و بیلی در بالای تپه Bryn Euryn ساخت که سلف عمارت قرن پانزدهم Llys Euryn بود. علاوه بر این، او زمین‌هایی را در Llansadwrn نیز در اختیار داشت و نمی‌توان حدس زد که او در آنگلسی نیز علاقه‌هایی داشته است، جایی که خانواده‌اش کرسی‌های مختلفی را کنترل می‌کردند.

به دلیل خدمات وفادارانه‌اش به حاکمش، ادنیفد پاداش غیرمعمولی دریافت کرد. به این ترتیب که همه فرزندان پدربزرگش Iorwerth ap Gwgon از Brynffenigl این افتخار را خواهند داشت که زمین های خود را بدون هرگونه حق و حقوق به بومیان نگه دارند.پادشاهان، چیزی که بدون شک در زمان فئودالیسم فایده بزرگی داشت. این حقیقت که او چنین پاداشی دریافت کرده است نشان می‌دهد که او برای دو شاهزاده بسیار ضروری بوده و با پشتکار به آنها خدمت کرده است. و الیزابت یورک © Nathen Amin

این ازدواج ادنیفد بود که جایگاه او را در تاریخ ولز تثبیت کرد، زیرا تطابق دو خانواده تاریخی و اصیل ولزی بود که در نهایت پادشاه آینده انگلستان را به وجود آورد. Ednyfed در واقع قبلاً یک بار ازدواج کرده بود و دارای فرزندان پسری بود، اگرچه هویت این زن هنوز به طور رضایت بخشی مشخص نشده است. اگرچه احتمالاً در آن زمان بسیار مهم یا مهم نبود، اگرچه توسط برخی از وقایع نگاران ولزی ذکر شده است، ادنیفد وظیفه شناس و وفادار گوئنلیان فرچ ریس را به عنوان عروس خود انتخاب کرد، یکی از دختران ریس آپ گرافید، ارباب ریس، شاهزاده دهوبارت.

مادر گوئنلیان گوئنلیان فرچ مادوگ بود، بانویی که خودش شجره نامه قابل توجهی به عنوان دختر مادوگ آپ ماردود، آخرین شاهزاده یک پاوی متحد داشت. نکته جالب توجه، و احتمالاً چیزی که در این اتحاد بین یک بانوی سلطنتی و صرفاً یکی از اعضای اشراف نقش داشته است، این است که گوئنلیان برادرزاده مادوگ را از طریق خواهرش مارارد، در واقع خود لیولین بزرگ (تصویر سمت راست) فرچ می‌کند. مردی کهادنیفد در تمام زندگی خود شجاعانه و شجاعانه خدمت کرده بود. این امر باعث شد که ادنیفد و لیولین از طریق ازدواج ادنیفد با گوئنلیان فرچ ریس به پسر عموی اول برسند.

همچنین ببینید: ادوارد اعترافگر

ادنیفد فیچان در تاریخ فراموش شده است، نام او حتی توسط ولزی‌هایی که زمانی به او خدمت می‌کرده، نامشخص شده است. می توان در نظر گرفت که بدون خدمات مجدانه او به شاهزادگان ولز و ازدواج موفقیت آمیز با یک شاهزاده خانم برجسته، سلسله تودور هرگز این فرصت را نداشت که تاج و تخت انگلستان را به شکلی که در سال 1485 در Bosworth Field انجام دادند، غصب کنند. .

Ednyfed Fychan ممکن است فراموش شود، اما میراث او امروز، نه تنها در پادشاهان مشهور تودور قرن شانزدهم، بلکه همچنین در خانواده سلطنتی امروز، فرزندان مستقیم او، همچنان زنده است.

بیوگرافی

ناتن امین در قلب Carmarthenshire بزرگ شد و از دیرباز به تاریخ ولز و خاستگاه ولزی تودورها علاقه داشت. این اشتیاق او را در سرتاسر ولز هدایت کرده است تا از مکان‌های تاریخی بسیار متنوعی بازدید کند، که او برای کتابش «Tudor Wales» توسط انتشارات آمبرلی از آنها عکس گرفته و تحقیق کرده است.

وب سایت: www.nathenamin.com

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.