دوک ولینگتون
دوک ولینگتون، شاید بزرگترین قهرمان نظامی بریتانیا، از نظر مادرش یک فاجعه بود!
آرتور ولزلی توسط مادرش کنتس مورنینگتون به عنوان یک کودک بی دست و پا دیده می شد. او گفت: "به خدا عهد میکنم که نمیدانم با پسر بد دستم آرتور چه کنم. یک مادر چقدر می تواند اشتباه کند؟
دو برادر بزرگترش در مدرسه درخشیده بودند، ایتون، و او نه، بنابراین او را به عنوان آخرین راه حل به آکادمی نظامی فرانسه فرستادند به این امید که او ممکن است به یک سرباز "قابل عبور" تبدیل شود. چند سال طول کشید تا استعداد نظامی او ظاهر شود، اما او در سال 1787 مأمور شد و سپس با کمک خانوادهاش و چند سال در ایرلند، فرمانده نیروهای بریتانیایی علیه شاهزادگان ماراتا در هند در سال 1803 شد. 1>
ولزلی در سال 1805 با نشان شوالیه به خانه بازگشت و با یار دوران کودکی خود، کیتی پکنهام ازدواج کرد و وارد مجلس عوام شد.
در این زمان، مشارکت بریتانیا در جنگ علیه ناپلئون عمدتاً شامل شد. درگیریهای دریایی موفقیتآمیز، اما جنگ شبه جزیره، ارتش بریتانیا را در مقیاسی بسیار بیشتر درگیر کرد. این جنگ قرار بود آرتور ولزلی را قهرمان کند.
او در سال 1809 به پرتغال رفت و با کمک چریک های پرتغالی و اسپانیایی، فرانسوی ها را در سال 1814 بیرون کرد و دشمن را به فرانسه تعقیب کرد. ناپلئون از سلطنت کنار رفت و به جزیره البا تبعید شد. مورد استقبال عموم مردم قرار گرفتقهرمان فاتح ملت، آرتور ولزلی با عنوان دوک ولینگتون پاداش گرفت.
همچنین ببینید: ارل گادوین، پادشاه کمتر شناخته شدهسال بعد ناپلئون از البا فرار کرد و به فرانسه بازگشت و در آنجا کنترل دولت و ارتش را از سر گرفت. در ژوئن 1815، او نیروهای خود را به بلژیک برد، جایی که ارتش بریتانیا و پروس در آنجا اردو زده بودند. قرار بود نبرد نهایی باشد. ولینگتون شکستی قاطع را به ناپلئون تحمیل کرد، اما این پیروزی به قیمت جان افراد زیادی تمام شد. گفته می شود ولینگتون وقتی از تعداد مردان سلاخی شده در آن روز مطلع شد، گریه کرد. انگلیسی ها 15000 و فرانسوی ها 40000 تلفات داده بودند.
این آخرین نبرد ولینگتون بود. او به انگلستان بازگشت و دوباره حرفه سیاسی خود را آغاز کرد و در نهایت در سال 1828 نخست وزیر شد.
دوک آهنین مردی نبود که تحت تسلط یا تهدید کسی باشد و پاسخ او به نادیده گرفته شده باشد. معشوقه، که تهدید می کرد نامه های عاشقانه ای را که برایش نوشته بود منتشر می کند، "منتشر کن و لعنت شو!" سقف قصر کریستال نیمه تمام شده، از او راهنمایی خواست که چگونه از شر آنها خلاص شود. پاسخ ولینگتون مختصر و دقیق بود: «اسپرو هاوکز، مامان». در زمان کریستال حق با او بودکاخ توسط ملکه افتتاح شد، همه آنها رفته بودند!
همچنین ببینید: قلعه های هایلند اسکاتلنداو در سال 1852 در قلعه والمر در کنت درگذشت و افتخار مراسم تشییع جنازه ایالتی به او داده شد. این یک ماجرای باشکوه بود، یک ادای احترام به یک قهرمان بزرگ نظامی. دوک آهنین در کلیسای جامع سنت پل در کنار یکی دیگر از قهرمانان بریتانیایی، دریاسالار لرد نلسون، دفن شده است.
مادر ولینگتون در مورد کوچکترین پسرش بیش از این اشتباه نمی کرد!