دزدی جواهرات تاج

 دزدی جواهرات تاج

Paul King

یکی از جسورترین سرکش های تاریخ، سرهنگ بلاد بود که به "مردی که جواهرات تاج را دزدید" معروف بود.

توماس بلاد یک ایرلندی بود که در شهرستان میث در سال 1618 به دنیا آمد، پسر یک آهنگر مرفه او از خانواده ای خوب می آمد، پدربزرگش که در قلعه کیلنابوی زندگی می کرد عضو پارلمان بود.

جنگ داخلی انگلیس در سال 1642 آغاز شد و خون به انگلستان آمد تا برای چارلز اول بجنگد، اما زمانی که آشکار شد که کرامول پیروز خواهد شد، او بلافاصله سمت خود را تغییر داد و به عنوان ستوان به سرگردها پیوست. اما وقتی چارلز دوم در سال 1660 به تاج و تخت بازگشت، بلاد به همراه همسر و پسرش به ایرلند گریخت.

در ایرلند به توطئه ای با کرامولیان ناراضی پیوست و سعی کرد قلعه دوبلین را تصرف کند و فرماندار لرد اورموند را اسیر کند. . این توطئه شکست خورد و او مجبور شد به هلند بگریزد، حالا با قیمتی روی سرش. با وجود اینکه بلاد یکی از افراد تحت تعقیب در انگلستان بود، در سال 1670 با نام آیلوف بازگشت و به عنوان یک پزشک در رامفورد مشغول به کار شد!

پس از تلاش ناموفق دیگری برای ربودن لرد اورموند در سال 1670، جایی که بلاد به سختی فرار کرد. Blood تصمیم گرفت نقشه ای جسورانه برای سرقت جواهرات تاج بگیرد.

جواهرات تاج در برج لندن در زیرزمینی نگهداری می شدند که توسط یک توری فلزی بزرگ محافظت می شد. اینحافظ جواهرات تالبوت ادواردز بود که با خانواده اش در طبقه بالای زیرزمین زندگی می کرد.

یک روز در سال 1671 خون، در لباس یک "پارسون" به دیدن خانه رفت. Crown Jewels و با ادواردز دوست شد و بعداً با همسرش بازگشت. وقتی بازدیدکنندگان در حال رفتن بودند، خانم بلاد معده درد شدیدی داشت و برای استراحت به آپارتمان ادوارد برده شد. "پارسون بلاد" سپاسگزار چند روز بعد با 4 جفت دستکش سفید برای خانم ادواردز برای قدردانی از محبت او به همسرش بازگشت.

همچنین ببینید: جدول زمانی جنگ جهانی اول - 1915

خانواده ادواردز و "پارسون بلاد" دوستان صمیمی شدند و مرتباً همدیگر را ملاقات می کردند. . ادواردز یک دختر زیبا داشت و وقتی «پارسون بلاد» پیشنهاد ملاقات برادرزاده ثروتمندش و دختر ادوارد را داد، خوشحال شد.

در 9 مه 1671، «پارسون بلاد» ساعت 7 صبح رسید. با "برادرزاده" و دو مرد دیگر. در حالی که «برادر» با دختر ادوارد آشنا می‌شد، سایرین در مهمانی ابراز تمایل کردند که جواهرات تاج را ببینند.

ادواردز راه را به طبقه پایین هدایت کرد و در اتاقی را که در آن نگهداری می‌شدند باز کرد. در آن لحظه خون با پتک بیهوشش کرد و با شمشیر به او ضربه زد.

همچنین ببینید: لباس سنتی ولز

پنجره از جلوی جواهرات و تاج، گوی و عصا بیرون آورده شد. تاج را با پتک پهن کردند و در کیسه ای فرو کردند و گوی شلوار بلود را پایین انداخت. عصا برای رفتن به داخل آن خیلی بلند بودبنابراین، هانت برادر شوهر بلاد سعی کرد آن را نصف کند!

در آن لحظه ادواردز به هوش آمد و شروع به فریاد زدن «قتل، خیانت!» کرد. خون و همدستانش عصا را رها کردند و سعی کردند فرار کنند، اما خون هنگامی که می خواست از برج در کنار دروازه آهنی خارج شود، پس از تلاش ناموفق برای شلیک به یکی از نگهبانان دستگیر شد.

در بازداشت، بلاد از انجام این کار خودداری کرد. به سؤالات پاسخ دهید، در عوض با لجاجت تکرار کنید: «به هیچ‌کس جز خود پادشاه پاسخ نمی‌دهم».

بلود می‌دانست که پادشاه به دوست داشتن رذل‌های جسور شهرت دارد و تصور می‌کرد که جذابیت قابل توجه ایرلندی‌اش گردنش را نجات می‌دهد. قبلاً چندین بار در زندگی او انجام داده بود.

خون به قصر برده شد و در آنجا توسط شاه چارلز، شاهزاده روپرت، دوک یورک و سایر اعضای خانواده سلطنتی مورد بازجویی قرار گرفت. شاه چارلز از جسارت بلاد خوشحال شد وقتی که بلاد به او گفت که جواهرات تاج به ارزش 100000 پوندی که ارزشش را دارند، فقط 6000 پوند هستند!

پادشاه از بلاد پرسید: "اگر من باید بدهم چه می شود. تو زندگیت؟" و بلاد با فروتنی پاسخ داد، "من تلاش می کنم که لیاقتش را داشته باشم، قربان!"

بلود نه تنها مورد عفو قرار گرفت، که باعث انزجار لرد اورموند شد، بلکه به او زمین های ایرلندی به ارزش 500 پوند در سال داده شد! خون به چهره ای آشنا در اطراف لندن تبدیل شد و مکرراً در دادگاه ظاهر شد.

ادواردز که از زخم هایش بهبود یافت، توسط پادشاه پاداش گرفت و تا سنین پیری زندگی کرد.نقش خود را در داستان سرقت جواهرات برای همه بازدیدکنندگان برج بازگو می کند.

در سال 1679 شانس فوق العاده Blood به پایان رسید. او با حامی سابق خود دوک باکینگهام دعوا کرد. باکینگهام برای برخی اظهارات توهین آمیز که بلاد در مورد شخصیت خود گفته بود، 10000 پوند درخواست کرد. از آنجایی که بلاد در سال 1680 بیمار شد، دوک هرگز پولی دریافت نکرد، زیرا بلاد در 24 آگوست همان سال در سن 62 سالگی درگذشت.

جواهرات تاج از آن روز هرگز به سرقت نرفتند - همانطور که هیچ دزد دیگری محاکمه نکرد. با جسارت سرهنگ خون مطابقت کند!

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.