HMS Warspite - یک حساب شخصی

 HMS Warspite - یک حساب شخصی

Paul King

نبرد بانوی بزرگ نیروی دریایی سلطنتی، کشتی جنگی معروف HMS Warspite، در 12 آوریل 1947 در حالی که به حیاط کشتی‌شکن در رودخانه کلاید کشیده می‌شد، توسط طوفانی بر روی صخره‌های کورنوال رانده شد.

اگرچه از اطلاع از سرنوشت شرم آور کشتی سابقش پس از جان سالم به در بردن از دو جنگ جهانی بسیار متأسفم، پدر فقید من، ستوان فرد جونز، که بیش از چهار سال عضوی پرافتخار در خدمه او بود، اظهار داشت: "او در نهایت شکسته شد. تا جایی که او توسط کارگران بریتانیایی دراز کشیده بود و کاری را انجام می داد که دشمن نتوانست انجام دهد." که مربوط به دوران سلطنت ملکه الیزابت اول و جنگ های انگلستان با اسپانیا است. شعار روی تاج کشتی "Belli dura despicio" به معنی "من از سختی های جنگ بیزارم." شامل کاروان های اقیانوس اطلس، نارویک، نروژ، کالابریا، مدیترانه، کاروان های مالت، ماتاپان، کرت، سیسیل، سالرنو، کانال انگلیسی، نرماندی و خلیج بیسکای.

او برای آخرین بار اسلحه های خود را شلیک کرد. در نوامبر 1944، هنگام بمباران استحکامات آلمان در جزیره والچرن در خور شلدت، بیشترین افتخارات جنگی را که تا به حال به یک کشتی جنگی اعطا شده است، به دست آورد.

فرد جونز

پدرم فرد جونز در ماه می 1937 پس از اینکه کشتی 24 ساله به Warspite پیوست.در محوطه بندر پورتسموث تحت یک بازسازی کامل قرار گرفت. ماشین آلات اصلی او کاملاً نوسازی شده بود، یکی از دو قیف اصلی برای ایجاد تسلیحات ضد هوایی بیشتر برداشته شد و هشت تفنگ 15 اینچی تا 30 درجه بالا رفتند تا برد آنها به 32000 یارد (16 مایل) افزایش یابد.

تسلیحات دفاعی ضد هوایی به چهار پایه دوقلو 4 اینچی، دو پوم پوم 2 پوندی هشت لول (که خدمه آن را «پیانوهای شیکاگو» می‌نامند) و اورلیکن‌های دوقلو افزایش یافته بود. آشیانه ای در پشت قیف قرار داده شده بود تا دو هواپیمای دریایی را در خود جای دهد که می توانستند با منجنیق منجنیق شوند و توسط جرثقیل سوار شوند.

تعداد خدمه او 1284 نفر بود، از جمله افسر ارشد/تفنگچی میت فرد جونز، که کاپیتان هواپیما بود. برجک "B".

HMS Warspite با ترک پورتسموث به سمت دریای مدیترانه حرکت کرد تا پرچمدار دریاسالار سر دادلی پاوند شود. او در اسکندریه مستقر بود که با جنگ قریب‌الوقوع، قرار بود پایگاه ناوگان باشد.

در 3 سپتامبر 1939، دریاسالار پاوند سیگنالی از دریاسالاری دریافت کرد که بر روی آن نوشته شده بود: "به یکباره خصومت‌ها را با آلمان آغاز کنید" و Warspite برای اسکورت 30 کشتی تجاری در کاروان در سراسر اقیانوس اطلس از کانادا به بریتانیا فرستاده شد.

زمانی که رزمناو تجاری مسلح راولپندی توسط کشتی شارنهورست در دریای شمال غرق شد، وارسپایت به جستجوی رزمناو جنگی آلمانی پیوست. اما او در هوای مه آلود ایسلند از بین رفت.

اولین اقدام مهم او این بودنبرد نارویک، در 13 آوریل 1940 برای جلوگیری از حمل سنگ آهن از بندر نروژ به آلمان جنگید. Warspite و 9 ناوشکن Scapa Flow را ترک کردند و برای حمله به کشتی‌های آلمانی و دفاع ساحلی وارد Ofot Fiord شدند. هواپیمای Swordfish منجنیق شد، بمباران شد و یک زیردریایی آلمانی را در لنگرگاه خود غرق کرد و موقعیت و قدرت مدافعان را گزارش کرد.

همچنین ببینید: سالهای جنگ میلن

اگرچه Warspite به سمت اهداف تعظیم می کرد و فقط می توانست چهار اسلحه رو به جلو شلیک کند. ، 9 ناوشکن آلمانی غرق شدند و تأسیسات بندر به شدت آسیب دید.

پدرم با نوشتن خاطرات خود پس از جنگ، نبردهایی را که در آن شرکت کرد توصیف کرد و توضیح داد که چگونه تفنگ های عظیم 15 اینچی (در برجک های "A" "و "B" به جلو و "X" و "Y" در عقب) بارگیری و شلیک شدند.

برجک های A و B

هر برجک حدود 700 تن این تفنگ ها 54 فوت طول و 100 تن وزن داشتند. آنها از یک لوله تفنگدار تشکیل شده بودند که ژاکت بیرونی روی آن جمع شده بود. "زندگی" یک اسلحه پس از شلیک 335 گلوله به پایان رسید و سپس باید مجدداً خط کشی می شد.

ماشین هیدرولیک یک برجک مهمات را که حدود 50 فوت پایین تر در خشاب قرار داشت بالا برد. وزن هر گلوله تقریباً یک تن بود و یک خدمه نرم و لطیف می توانستند یک پوسته در دقیقه بارگیری کنند. تمرین معمولی شلیک گلوله های چهار تفنگی از تفنگ های سمت راست همه برجک ها و به دنبال آن شلیک مشابه از اسلحه های سمت چپ بود.

برای یک غریبه، صدای بی وقفه و طاقت فرسا در داخلبرجک همانطور که هر یک از اعضای خدمه 70 نفره کار خود را با دقت چند ثانیه انجام می دادند، تنها با فلاش کور کننده عصبی و ضربه مغزی خیره کننده شلیک برابر بود. اما برای مردانی که اسلحه‌های بزرگ را کنترل می‌کردند و کار می‌کردند، همه چیز به ماهیت دوم تبدیل شد.

فرد جونز داستان را ادامه می‌دهد:

«برای ما، نبرد نارویک با دستور «اقدام» آغاز می‌شود. ایستگاه ها.» خدمه اسلحه مواضع خود را می گیرند و کاپیتان برجک به کنترل گزارش می دهد. سپس «همه اسلحه‌ها پر می‌شوند» را می‌شنویم و قفس‌های پر کردن اسلحه را با صدای تند بالا می‌آیند و صدای چکش‌ها را بیرون می‌آوریم.

کنترل‌کننده «Salvoes» را پارس می‌کند و تفنگ سمت راست آماده می‌شود. سپس «دشمن در دید» و دیدبان‌ها دور را فریاد می‌زنند، در این زمان هر دو اسلحه به دلیل فاصله نزدیک تقریباً افقی هستند.

گونگ آتش به‌صدا می‌رسد «دینگ دینگ»، تفنگ سمت راست شلیک می‌کند و به عنوان یک "پد" برجک را تکان می دهد. اسلحه سمت چپ با بارگیری مجدد تفنگ سمت راست آماده می شود.

شانزده گلوله در فیورد شلیک شده است و اهداف یا غرق می شوند یا منفجر می شوند. کنترل دستور «آتش را بررسی کنید» را صادر می‌کند و خدمه اسلحه از سوراخ منهول در بالای برجک بالا می‌روند تا آسیب را ببینند.

HMS Warspite در عمل

فرماندهی عالی آلمان بعداً فاش کرد که یک زیردریایی دوم دستور اژدر کردن کشتی جنگی بریتانیا را در حین غرق شدن در آب به گل نشست و دیگر در نبرد شرکت نکرد.

پس از بمباران بیشتربندر نارویک، Warspite به سمت اسکندریه حرکت کرد و در 10 مه 1940 به گل سرسبد دریاسالار سر اندرو کانینگهام رسید.

زمانی که ایتالیا در ژوئن وارد جنگ شد، ناوگان کانینگهام کاروان های محافظت شده در دریای مدیترانه مرکزی را جارو کرد. با گرفتن مهمات و انبار برای کمپین Wavell در مصر و طفره رفتن از بمباران سطح بالا توسط هواپیماهای ایتالیایی.

Warspite با یافتن ناو جنگی Giulio Cesare در نزدیکی بندر کالابریا، یک ضربه مستقیم در برد 26000 یارد به ثمر رساند. این دوربردترین اصابت توپخانه به یک هدف متحرک بود که تا به حال ثبت شده بود و کشتی ایتالیایی تا پایان جنگ از عملیات خارج شد. دیگر کشتی‌های جنگی ایتالیایی با دم برگردانده شده و به سرعت دور شدند.

«بانوی بزرگ پیر» (که دریاسالار کانینگهام نام مستعار او را به او داد) سپس با گلوله باران استحکامات دشمن در امتداد ساحل در بردیا، قلعه، از ارتش هشتم پشتیبانی کرد. کاپوزو و طرابلس.

در اوایل سال 1941 نازی ها متوجه شدند که ایتالیایی ها دیگر دلی برای جنگیدن ندارند و نیروهای هوایی و زمینی خود را به دریای مدیترانه فرستادند. اما نه قبل از اینکه نیروی دریایی ایتالیا در شب توسط ناوگان کانینگهام در سواحل یونان در کیپ ماتاپان دستگیر شود. در طی این عملیات، سه رزمناو سنگین ایتالیایی و دو ناوشکن در رگباری که کمتر از پنج دقیقه به طول انجامید غرق شدند.

افسر ارشد جونز گزارش می دهد:

22.25.30 دشمن در سمت راست Warspite در دید .

22.27.15 برجک بارگیری شده، آماده استو در هدف.

22.27.55 ما با ضلع های گسترده آتش می گشودیم.

22.28.00 ضربه ها در اولین رزمناو، که در تمام طول

ش شعله ور می شود، ایمن شد.

همچنین ببینید: جعبه های پلیس سبز شفیلد

22.28.40 دومین شلیک سمت گسترده به سمت همان هدف، اکنون در حال غرق شدن است.

22.29.18 سومین شلیک هشت گلوله گسترده در رزمناو بعدی، که همچنین شعله‌ور می‌شود

1>

این ثمرات توپچی‌های نیروی دریایی سلطنتی بود که مدام در زمان صلح تمرین نبرد شبانه می‌کردند.

در 21 آوریل 1941 وارسپایت با باتری‌های 15 اینچی و 8 اینچی خود در اسکله آتش گشود. کشتی ها در بندر طرابلس خسارات زیادی به بار آوردند. او سپس به کار کاروان مشغول بود و از حملات سنگین لوفت وافه به دلیل رگبار ضد هوایی فوق‌العاده ناوگان جان سالم به در برد - اما هنگام پوشش خبری تخلیه نیروهای بریتانیایی هنگام حمله آلمانی‌ها به کرت، چندان خوش شانس نبود.

کل ناوگان کانینگهام مجدداً توسط هواپیماهای آلمانی بمباران و با مسلسل گلوله باران شد و وارسپایت توسط یک بمب زره سوراخ کننده 500 پوندی در سمت راست سمت جلو، جایی که C.P.O. جونز یک دقیقه قبل در حالی که داشت یک اسلحه گیر کرده را تعمیر می کرد ایستاده بود.

تفنگ های 4 اینچی و همه توپچی ها در دریا منفجر شدند و انفجار باعث آتش سوزی شد که هر چهار اسلحه 6 اینچی را خاموش کرد. خارج از عمل یک اتاق دیگ بخار باید رها می شد و سرعت کشتی به میزان قابل توجهی کاهش می یافت.

یک افسر و 37 مرد کشته و 31 نفر دیگر زخمی شدند. پدر مناظهار داشت: «اگر دستور بارگیری به برجک خود را نمی‌دادند، قطعاً جزو قربانیان می‌شدم». برگ های بلوط را که روی نوار مدال او دوخته شده بود، اعطا کرد.

وارسپیت لنگ لنگان به اسکندریه بازگشت و قبل از کشتی وصله کرد تا در یارد نیروی دریایی برمرتون در سیاتل، ایالات متحده، جایی که پدرم و سایر خدمه در آنجا تعمیرات اساسی انجام شود. او را ترک کردند و به کشتی های دیگر اعزام شدند. او تا اکتبر 1941 در HMS Resolution خدمت کرد و سپس به خانه و خانواده ای که برای چهار سال و چهار ماه ندیده بود بازگشت.

او مشاهده کرد: "این از شانس نیروی دریایی است." "اما حداقل من زنده برگشتم."

اگرچه در کشتی های دیگر خدمت می کرد، اما تا پایان جنگ به دنبال ثروت Warspite بود. او در ژانویه 1942 دوباره تعمیر و آماده خدمت شد، در آن زمان آمریکا در جنگ بود. پس از شرکت در کمپین سیسیلی در ژانویه 1943، ایتالیا تسلیم شد و کشتی های بازمانده ناوگان ایتالیایی را به اسارت در مالت هدایت کرد.

دریاسالار کانینگهام خطاب به شرکت کشتی HMS Warspite مدیترانه، آگوست 1943

وارسپایت دوباره در سالرنو بمباران شد و پس از تعمیرات بیشتر، در روز D-Day در 8 ژوئن 1944 و سپس چندین اقدام دیگر در سواحل فرانسه، در عمل بود.

وقتی آلمان در می 1945 تسلیم شد، دریاسالاری تصمیم گرفت"بانوی بزرگ پیر" باید پس از 30 سال خدمت از بین برود.

طعنه آمیز بود که در 19 آوریل 1947، در حالی که توسط دو یدک کش در محوطه کشتی شکن های اسکاتلند به پایانی شرم آور کشیده می شد، طوفان سهمگینی برخاست و دریای متلاطم، جنگجوی پیر مغرور را از چنگال اسیرکنندگانش آزاد کرد.

یک پیرمرد کورنیشی که شاهد پایان کشتی جنگی بود، این صحنه را توصیف کرد: "بله، Warspite قدیمی آنجا دراز کشیده و به سمت یارو پروسیا اشاره می کند. . به شبی که او وارد شد، خیلی بدم می‌آید. باد شدید و دریاهای قدرتمندی می‌وزید و هیچ‌کس نمی‌توانست او را نگه دارد. او زمین را نزدیک گرفت و سپس، در جزر و مد بعدی، دوباره بلند شد و روی صخره‌های یارو رانده شد.»

قسمت‌های باقی‌مانده بدنه او در سال 1955 برای همیشه ناپدید شد و یک سنگ یادبود در سال 1992 در نزدیکی آخرین محل استراحت خود رونمایی شد.

افسر حکم فرد جونز در پایان جنگ از نیروی دریایی سلطنتی اخراج شد و در سال 1946 به همراه همسر و سه پسرش انگلیس را ترک کرد تا ستوان جونز، مربی توپخانه شود. نیروی دریایی آفریقای جنوبی مستقر در کیپ تاون.

«نمک پیر» که 36 ساله بود زمانی که از بمباران آلمانی وارسپایت در سال 1941 جان سالم به در برد، تنها سه هفته قبل از او بر اثر ذات الریه در بیمارستان گری، پیترماریتزبورگ درگذشت. تولد 91 سالگی در آگوست 1996.

دیک جونز، که اکنون 86 ساله است، سردبیر سابق شبانه "شاهد ناتال" است.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.