شهر لیچفیلد

 شهر لیچفیلد

Paul King

شهر لیچفیلد در 18 مایلی شمال بیرمنگام، در شهرستان استافوردشایر واقع شده است. غرق در تاریخ، شواهدی از یک سکونتگاه ماقبل تاریخ در سرتاسر شهر پیدا شده است و بیش از 230 بنای تاریخی با دقت حفظ شده اند، که این شهر را به پناهگاهی سنتی در میان مناظر مدرن و شهری شهرهای اطراف در غرب میدلندز تبدیل کرده است.

وضعیت شهر

امروزه ما اصطلاح شهر را با مناطق بزرگ شهری مانند بیرمنگام یا لندن مرتبط می‌دانیم. پس چگونه لیچفیلد، منطقه ای کمتر از 6 مایل مربع با جمعیت نسبتاً متوسط ​​تقریباً 31000 به شهر تبدیل شد؟

در سال 1907، پادشاه ادوارد هفتم و دفتر خانه تصمیم گرفتند که وضعیت شهر فقط می تواند اعطا شود. برای منطقه ای با "جمعیت بیش از 300000 نفر، "شخصیت شهری محلی" که متمایز از منطقه و سابقه خوبی از دولت محلی بود. با این حال، در قرن شانزدهم، زمانی که لیچفیلد به یک شهر تبدیل شد، رئیس کلیسای انگلستان، هنری هشتم، مفهوم اسقف‌ها (تعدادی محله تحت نظارت یک اسقف) را معرفی کرد و وضعیت شهر به شش شهر انگلیسی که محل اسقف‌نشینی بودند اعطا شد. کلیساها، که لیچفیلد یکی از آنها بود.

تا سال 1889، زمانی که بیرمنگام لابی کرد و بر اساس رشد جمعیت و دستاوردهای دولت محلی به شهر اعطا شد، ارتباط اسقف نشین دیگر وجود نداشت.لازم است.

ریشه ها

با این حال، تاریخ لیچفیلد با فاصله نسبتاً زیادی به هنری هشتم مربوط می شود و چندین نظریه در مورد منشاء نام شهر وجود داشته است. وحشتناک ترین پیشنهاد - "مزرعه مردگان" - به سال 300 بعد از میلاد و سلطنت دیوکلتیان برمی گردد، زمانی که قرار بود 1000 مسیحی در این منطقه به قتل رسیده باشند. قسمت اول نام مطمئناً شباهت هایی با کلمات هلندی و آلمانی lijk و leiche به معنای جسد دارد، اگرچه مورخان هیچ مدرک مشخصی برای حمایت از این افسانه پیدا نکرده اند.

همچنین ببینید: غذای سنتی ولزی

شاید محتمل ترین نظریه این باشد که این نام از یک سکونتگاه رومی در نزدیکی به نام Letocetum گرفته شده است که در قرن اول پس از میلاد تأسیس شد و در دو مایلی جنوب لیچفیلد در تقاطع جاده های اصلی رومی Ryknild و Watling قرار دارد. لتوستوم که در قرن دوم پر رونق بود، تا زمانی که رومی‌ها در قرن پنجم سواحل ما را ترک کردند، ناپدید شد و بقایای آن به دهکده کوچک دیوار تبدیل شد که هنوز هم وجود دارد. پیشنهاد شده است که لیچفیلد توسط جمعیت سابق لتوستوم و نوادگان سلتی آنها که در منطقه محلی باقی مانده بودند، سکنی گزیده بودند.

لیچفیلد دو قرن بعد در سال 666 بعد از میلاد زمانی که سنت چاد، اسقف مرسیا اعلام کرد، شهرت یافت. "Lyccidfelth" مقر اسقف او و منطقه به نقطه کانونی مسیحیت در پادشاهی تبدیل شد.مرسیا، که امروزه بیشتر به عنوان میدلندز شناخته می شود. علی‌رغم اینکه در قرن یازدهم پس از حمله وایکینگ‌ها به پادشاهی مرسیا، مقر اسقف به چستر منتقل شد، لیچفیلد پس از مرگ چاد در سال 672 پس از میلاد، سال‌ها محل زیارت باقی ماند. یک کلیسای ساکسون به عنوان محل استراحت بقایای او ساخته شد و به دنبال آن کلیسای جامع نورمن در سال 1085 ساخته شد. و منطقه اطراف آن معروف به کلیسای جامع به یک دژ در برابر حمله دشمن تبدیل شد و شهر را با یک بانک، خندق و دروازه های ورودی ایمن کرد. کلینتون همچنین مسئول اتصال سکونتگاه‌های کوچکی بود که شهر را با توزیع نردبانی خیابان‌هایی مانند خیابان مارکت، خیابان بور، خیابان دام و خیابان پرنده، که امروزه در شهر باقی مانده‌اند، به هم متصل کند.

در سال 1195، پس از بازگشت جایگاه اسقف به لیچفیلد، کار بر روی یک کلیسای جامع گوتیک پرآذین آغاز شد که تکمیل آن 150 سال طول کشید. این سومین تجسم، در بیشتر موارد، همان کلیسای جامع لیچفیلد است که امروزه می توان آن را دید.

کلیسای جامع یک نقطه کانونی در لیچفیلد در طول اعصار، تاریخ پرفراز و نشیبی داشته است. در جریان اصلاحات و جدایی هنری هشتم از کلیسای رم، عمل عبادت به طرز چشمگیری تغییر کرد. برای کلیسای جامع لیچفیلد این به این معنی بودزیارتگاه سنت چاد برداشته شد، محراب ها و زیور آلات از هر نوع ویران یا برداشته شد و کلیسای جامع تبدیل به مکانی باشکوه و تاریک شد. فریاری فرانسیسکن در نزدیکی آن نیز منحل و ویران شد.

شروع "مرگ سیاه" در سال 1593 (که بیش از یک سوم جمعیت را مصرف کرد) و پاکسازی مری اول از بدعت گذاران فرضی به این معنی بود که لیچفیلد یک مکانی سرگرم کننده در قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم. جالب اینجاست که ادوارد وایتمن، آخرین فردی که در انگلستان در ملاء عام در آتش سوزانده شد، در 11 آوریل 1612 در بازار لیچفیلد به قتل رسید.

همچنین ببینید: جشن و روزه ظهور سنتی

جنگ داخلی

درگیری‌های جنگ داخلی انگلیس در طول سال‌های 1642-1651 مشکلات بیشتری را برای لیچفیلد به همراه داشت. شهر بین وفاداری به شاه چارلز اول و سلطنت طلبانش و نمایندگان پارلمان یا «سر گردها» تقسیم شده بود و مقامات در کنار پادشاه و مردم شهر در حمایت از پارلمان بودند.

به عنوان یک جایگاه مهم، هر دو طرف مشتاق به کنترل شهر بودند. در ابتدا، کلیسای جامع در اشغال سلطنتی‌ها بود و سپس توسط نمایندگان پارلمان در سال 1643 تصرف شد. سلطنتی‌ها پس از بازپس‌گیری مجدد کلیسای جامع، آن را بار دیگر در سال 1646 به پارلمان‌ها از دست دادند. در طول نبرد برای کنترل، کلیسای جامع به شدت آسیب دید و کلیسای جامع به کلیسای جامع آسیب دید. مناره مرکزی تخریب شد با این حال، اشغال پارلمان صدمات بیشتری به این کشور وارد کردکلیسای جامع. بناهای یادبود تخریب شدند، مجسمه‌ها تخریب شدند و برای تیز کردن شمشیرها استفاده می‌شد و بخش‌هایی از کلیسای جامع به عنوان قلم برای خوک‌ها و حیوانات دیگر استفاده می‌شد. بازسازی دقیق کلیسای جامع در دوران اصلاحات آغاز شد، اما سال‌ها طول می‌کشد تا ساختمان به شکوه سابق خود بازگردد.

یک داستان محلی جالب، داستان لرد رابرت بروک، رهبر پارلمان است که در اتهام حمله به کلیسای جامع در سال 1643. پس از توقف در ورودی ساختمانی در خیابان دام برای ارزیابی نبرد، رنگ بنفش لباس بروک - که نشان دهنده وضعیت افسری او بود - توسط دیدبانی بر فراز مناره مرکزی کلیسای جامع به نام جان مشاهده شد. دیوت "خنگ" - به این دلیل نامیده می شود که او هم کر و هم لال بود. دایوت که احساس کرد دشمن مهمی در دید خود دارد، هدف را گرفت و به طور مرگباری به چشم چپ بروک شلیک کرد. رویالیست‌هایی که کلیسای جامع را در دست داشتند، مرگ بروک را به فال نیک گرفتند، زیرا تیراندازی در 2 مارس رخ داد، که همچنین روز سنت چاد بود. هنوز هم می توان یک پلاک یادبود را در ورودی ساختمان در خیابان دام، که اکنون به نام بروک هاوس شناخته می شود، پیدا کرد.

برای شهری با چنین تاریخ محلی غنی، داستان های ارواح متعددی نیز به لیچفیلد متصل است. یکی از این داستان ها پس از جنگ داخلی، تسخیر فرضی کلیسای جامع نزدیک توسط سربازان سر گرد است. گفته شده است که در بسیاری از عصرهای آرام در شهرسم اسب های سرباز را می توان شنید که در نزدیکی تاختند. اگر در یک شب تاریک خود را در کلیسای جامع تنها دیدید، قطعاً باید به آن گوش دهید... مسافران بین لندن و چستر و بیرمنگام و شمال شرق در اواخر قرن هفدهم و هجدهم. لیچفیلد که ثروتمندترین شهر در استافوردشایر در آن زمان بود، مجهز به امکانات مدرنی مانند سیستم فاضلاب زیرزمینی، خیابان‌های سنگفرش و روشنایی خیابان‌های گازسوز بود.

علاوه بر تاریخچه معماری، لیچفیلد تعدادی از آنها را نیز تولید کرده است. پسران (و دختران!). شاید مشهورترین آنها دکتر ساموئل جانسون، نویسنده و محققی باشد که آثارش مسلماً تا به امروز بیشترین تأثیر را بر زبان انگلیسی داشته است. در حالی که عشق او به لندن با جمله‌ای که اغلب نقل‌قول می‌کند، حک می‌شود «وقتی مردی از لندن خسته می‌شود، از زندگی خسته می‌شود»، جانسون برای شهر خود احترام زیادی قائل بود و بارها در طول زندگی‌اش به لیچفیلد بازگشت.

دیوید گاریک شاگرد جانسون - که به یک هنرپیشه تحسین شده شکسپیر تبدیل شد - نیز در لیچفیلد بزرگ شد و از طریق تئاتر لیچفیلد گاریک شهر به نام لیچفیلد گاریک به یادگار مانده است. اراسموس داروین، پدربزرگ چارلز و پزشک، فیلسوف و صنعتگر مشهور و آن سوارد یکی ازبرجسته ترین شاعران زن رمانتیک نیز بومی لیچفیلد بودند.

متأسفانه معرفی راه آهن در قرن نوزدهم به این معنی بود که سفر با اتوبوس به گذشته تبدیل شد و لیچفیلد دور زده شد. مراکز صنعتی مانند بیرمنگام و ولورهمپتون. با این حال، فقدان صنایع سنگین در این منطقه به این معنی بود که لیچفیلد در مقایسه با شهرهای صنعتی مجاور مانند کاونتری، که به شدت بمباران شده بودند، از تأثیر جنگ جهانی دوم آسیبی ندیده بود. در نتیجه، بسیاری از معماری چشمگیر گرجی شهر هنوز دست نخورده باقی مانده است. در واقع بین دهه 1950 و اواخر دهه 1980، جمعیت لیچفیلد سه برابر شده است، زیرا بسیاری از آنها در جستجوی یک محیط سنتی تر در میدلندز مدرن به این منطقه هجوم آورده اند.

لیچفیلد امروز

حتی امروز، لیچفیلد و مناطق اطراف همچنان به ما پیوندی به گذشته ارائه می دهند. هنگامی که کار مرمت در کلیسای جامع در سال 2003 انجام شد، بقایای یک مجسمه اولیه ساکسون از چیزی که تصور می شود فرشته گابریل باشد، کشف شد. مورخان بر این باورند که این بخشی از تابوتی است که استخوان های سنت چاد را در خود جای داده بود، که پیروانش او را از حمله وایکینگ ها که مرسیا را در قرن نهم منتشر کرد و خشونت هفتصد سال بعد اصلاحات را نجات دادند.

در تاریخ در 5 ژوئیه 2009، یک مرد محلی به نام تری هربرت نیز به طور تصادفی با مهم ترین انبارهای احتکار برخورد کرد.فلزکاری طلا و نقره آنگلوساکسون تا به امروز در مزرعه ای در روستای مجاور هامرویچ. گفته می‌شود که این انبار بقایای ادای احترام به پادشاه آفا از رعایای خود در جنوب است. گمان می‌رود که پس از فرستادن به سنگر خود در لیچفیلد، این انبار توسط قانون شکنان دستگیر شد که با درک اهمیت غارت و مشکلی که بدون شک در آن قرار خواهند گرفت، آن را برای بازیابی در تاریخ بعدی دفن کردند. خیلی دیرتر همانطور که معلوم شد! در حالی که آثار باستانی در موزه بریتانیا در لندن و در سراسر حوض در موزه نشنال جئوگرافیک به نمایش گذاشته شده است، این گنجینه برای نمایش دائمی در موزه بیرمنگام به منطقه محلی بازگردانده می شود. گالری هنر و سایر مکان‌های محلی مرسیان، از جمله کلیسای جامع لیچفیلد. باقیمانده های آنگلوساکسون

رفتن به اینجا

لیچفیلد هم از طریق جاده و هم از طریق راه آهن به راحتی قابل دسترسی است، لطفاً راهنمای سفر به انگلستان ما را برای اطلاعات بیشتر امتحان کنید.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.