شاه ادموند اول
ادموند به دنبال برادر ناتنی بزرگترش، پادشاه آتلستان، زمانی که برادرش درگذشت، ادموند را مجبور به ایفای نقش پادشاه کرد و هجدهساله را رها کرد تا سکان هدایت را در دست بگیرد و بر این انگلو بزرگ و گسترده نظارت کند. -پادشاهی ساکسون.
در حالی که او هنوز در جوانی خود بود، از تجربه نظامی بهره مند بود که مهم ترین آن شرکت در نبرد برونانبوره بود، جایی که او در کنار آتلستان جنگیده بود و در آن موفق شد. سرکوب نیروهای شورشی اسکاتلندی و وایکینگ ها.
پادشاه ادموند اول
ادموند اکنون با چالش بزرگتری روبرو بود، برای حفظ قدرت خود برادر، موقعیت پادشاه ارباب حاکم بر انگلستان را تثبیت کرده و حفظ کرده بود.
چنین کار بزرگی خالی از چالش نبود، زیرا شورش های مختلف می توانست توازن شکننده قدرت را در داخل پادشاهی بر هم بزند.
اولین کسی که چنین چالشی را برای برتری پادشاه ادموند آغاز کرد، اولاف گوتفریتسون، پادشاه وایکینگ دوبلین بود که مرگ آتلستان را به عنوان فرصتی برای بازپس گیری شهر یورک با کمک ولفستان، اسقف اعظم یورک انتخاب کرد. گوتفریتسون نه تنها از تصرف یورک راضی بود، بلکه با حمله به شمال شرقی مرسیا، حکومت وایکینگ ها را گسترش داد و به طوفان تامورث ادامه داد.
همچنین ببینید: فهرست هریسدر پاسخ، ادموند ارتش خود را جمع آوری کرد، که با نیروهای پادشاه وایکینگ در لستر ملاقات کرد و او به سمت لستر بازگشت.شمال خوشبختانه، مداخله اسقف اعظم وولفستان و اسقف اعظم کانتربری مانع از درگیری نظامی شد و اختلافات بین دو رهبر را از طریق یک معاهده حل کرد.
چنین معاهده ای برای شاه ادموند، که مجبور شد، شکست بزرگی بود. برای واگذاری پنج منطقه لینکلن، لستر، ناتینگهام، استمفورد و دربی به رهبر وایکینگ ها، گاثفریتسون. چنین واژگونی شانس نه تنها یک مانع نظامی بلکه یک ضربه تضعیف کننده برای ادموند بود که می خواست سلطه ای را که برادر بزرگترش به دست آورده بود حفظ کند.
اما همه امیدها به عنوان بخشی از دست رفت. این معاهده همچنین شامل این اخطار بود که وقتی اولین رهبر از دو رهبر باید بمیرد، بازمانده کل کشور را به ارث میبرد و بنابراین پادشاه انگلیس میشد.
اما فعلا، اولاف در این کشور باقی ماند. کنترل متصرفات شمالی و ساخت سکه های وایکینگ ها در یورک ادامه یافت. پس از میلاد 939-941.
طرح آثار باستانی قابل حمل/ متولیان موزه بریتانیا. تحت مجوز Creative Commons Attribution-Share Alike 2.0 Generic.
که گفته شد، خوشبختانه برای ادموند این شکست بزرگ برای خاندان خانوادهاش موقتی بود، زیرا اولاف مدت کوتاهی بعد در سال 941 درگذشت، ادموند قادر به پس گرفتن پنجبوروز.
اصلاح قلمرو او لحظه مهمی بود که با شعری که در آنگلوساکسون کرونیکل ثبت شده بود جشن گرفته شد.
در سال 944، پادشاه ادموند اکنون این قلمرو را مجددا تنظیم و بازپس گرفت. که در آغاز سلطنت او از دست رفته بود و در نتیجه کنترل انگلستان را دوباره به دست آورد. در حالی که تهدید وایکینگ ها با اخراج رهبرانش از یورک سرکوب شده بود، او، مانند برادر قبل از خود، پادشاهی را با چالش هایی که وایکینگ ها همچنان برای پادشاهی ساکسون ایجاد می کردند، منتقل می کرد.
ادموند. باید مراقب تمام دارایی هایش بود، زیرا او نه تنها برتری خود را در انگلیس حفظ می کرد، زیرا تهدیدات اتحاد وایکینگ ها در ولز و اسکاتلند می توانست خطری برای سلطنت او باشد.
در ولز، ادموند در ابتدا توسط ایدوال فوئل، پادشاه گویند که می خواست علیه او اسلحه به دست بگیرد، تهدید شد: با این حال در سال 942 در نبرد علیه مردان ادموند جان باخت. خوشبختانه برای ادموند، تصاحب هایول ددا دوره ای از ثبات بیشتر را نشان داد، زیرا او با تاج انگلیس متحد شده بود تا قدرت بیشتری برای خود در ولز به دست آورد. در نتیجه، ادموند میتوانست موقعیت خود را بهعنوان فرمانروای پادشاهان ولز حفظ کند.
اما در شمالتر، به نظر میرسید که استراتکلاید با وایکینگها اتحاد تشکیل میداد، و رهبر آن، دانمیل، از پادشاه اولاف حمایت میکرد. در پاسخ، ادموند نیروهای خود را که متشکل از آن بودند، به راه انداختجنگجویان انگلیسی و ولزی وارد استراچکلاید شدند و آن را فتح کردند. اندکی بعد، این منطقه به عنوان بخشی از یک معاهده صلح که حمایت نظامی را نیز تضمین می کرد، به ملکوم اول پادشاه اسکاتلند واگذار شد.
پادشاه مالکوم اول اسکاتلند
در همین حین، دانمیل در میدان نبرد کشته شد و به این ترتیب کامبریا جذب تاج و تخت اسکاتلند شد.
با رسیدن روابط در جزایر بریتانیا به نوعی تعادل و ثبات که با بازپس گیری پنج منطقه از دست رفته تضمین شده بود، ادموند نیز پیدا کرد. زمان برای حفظ روابط خوب با همسایگانش در اروپا است.
بهعلاوه، تماسهای ادموند با همتایانش در اروپا با ازدواج خواهرانش با اعضای خانواده سلطنتی و اشراف در قاره تقویت شد. این ارتباطات شامل برادرزاده او، پادشاه لوئیس چهارم فرانسه بود که پسر خواهر ناتنی ادموند ادگیفو و شوهرش چارلز ساده فرانسوی بود، در حالی که برادر شوهر دیگر ادموند اتو اول، پادشاه فرانسه شرقی بود.
ادموند متعاقباً نقش ارزندهای در بازگرداندن برادرزادهاش به تاج و تخت فرانسه ایفا کرد، پس از اینکه لویی از عمویش درخواست کمک کرد که توسط شاهزاده هارالد دانمارک تهدید شد.
هارالد بعداً لویی را به او سپرد. هیو کبیر، دوک فرانک ها که او را زندانی کرد و ادموند و اتو را مجبور به دخالت کرد.
مادر لوئیس ادگیفو با برادر و برادر شوهرش تماس گرفته بود تا از او بپرسد.آنها برای کمک به آزادی لوئیس. ادموند در پاسخ پیامهایی فرستاد و هیو را تهدید کرد که منجر به توافقی برای آزادی لوئیس و بازگرداندن او به عنوان پادشاه فرانسه میشد. میراثی که برادرش آتلستان از خود به جا گذاشته بود. این شامل احیای زبان لاتین و همچنین افزایش قابل توجه تولید کتاب ولز بود که منجر به شکوفایی فعالیتهای آکادمیک تحت حکومت ادموند شد. . ادموند در راه سفر به اسکاتلند، به طور مشخص از زیارتگاه سنت کاتبرت دیدن کرد و به نشانه احترام هدایایی داد. علاوه بر این، در این زمان زنان بیشتری از پیشینه اشرافی بودند که به زندگی اختصاص داده شده به دین روی می آوردند: این شامل وینفلد، مادر همسر اول ادموند نیز می شد.
ادموند در زندگی خصوصی خود دو بار ازدواج کرد. ابتدا به الگیفو از شفتسبری که با او صاحب سه فرزند، دو پسر و یک دختر شد. دو پسر، ادویگ و ادگار قرار بود تاج و تخت را به ارث ببرند، اگرچه پس از مرگ او آنها برای به ارث بردن بسیار جوان بودند و بنابراین برادر کوچکترش ادرد جانشین او شد. توسط تهدید وایکینگ ها که همچنان بر حکومت پادشاهان بعدی تسلط داشت.
در طول شش سالشادموند به عنوان پادشاه، تمام تلاش خود را برای حفظ میراث ارضی، دیپلماتیک و اداری به جای مانده از برادرش به کار گرفت.
متاسفانه تلاش های او زمانی که در جشن سنت آگوستین در ماه مه 946 با چاقو به او ضربه زدند، متوقف شد. مرگ در یک نزاع در Pucklechurch در گلاستر.
همچنین ببینید: مراسم ترک اجارهدر حالی که سلطنت او به طرز غم انگیزی کوتاه شد و پسرانش برای به ارث بردن بسیار کم سن بودند، تاج و تخت به برادر کوچکترش Eadred، یک پادشاه دیگر آنگلوساکسون رسید که مانند برادرش قبل از او بود. او خود را وقف دفاع و گسترش سرزمینهای ساکسون خود در برابر نیروی بتهای وایکینگ خواهد کرد.
جسیکا برین یک نویسنده آزاد و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.