شاه اگبرت
در سال 829، اگبرت هشتمین برتوالدا بریتانیا شد، اصطلاحی که او را به عنوان فرمانروای بسیاری از پادشاهیهای انگلستان نشان میدهد، یک دستاورد قابل توجه در زمان رقابت بین مناطق متعدد آنگلوساکسون که هر کدام برای قدرت، زمین و برتری رقابت میکردند.
اگبرت، مانند بسیاری از فرمانروایان ساکسون ادعا میکرد که او از تبار اصیل است که میتوان آن را به سردیک، بنیانگذار خانه وسکس، ردیابی کرد. پدرش الهموند در سال 784 پادشاه کنت بود، اما سلطنت او در تواریخ آنگلوساکسون توجه زیادی را به خود جلب نکرد زیرا تحت الشعاع قدرت فزاینده پادشاه آفا از پادشاهی مرسیا قرار گرفت.
این یک اتفاق بود. زمانی که قدرت Mercian در دوران حکومت پادشاه Offa به اوج خود رسیده بود و در نتیجه، پادشاهی های همسایه اغلب خود را تحت سلطه هژمونی تحمیل کننده و فزاینده Mercia می دیدند.
اما در Wessex، پادشاه Cynewulf موفق شد در حفظ سطح معینی از استقلال از کنترل نهایی Offa. متأسفانه، در سال 786 پادشاه Cynewulf به قتل رسید و در حالی که اگبرت مدعی تاج و تخت بود، با وجود اعتراضات اگبرت، خویشاوند او Beorhtric تاج را به دست گرفت.
Egbert
با ازدواج Beorhtric با دختر پادشاه Offa، Eadburh، تقویت پایگاه قدرت و اتحاد او با Offa و پادشاهی Mercia، اگبرت مجبور به تبعید در فرانسه شد.
اگبرت از انگلستان تبعید شد. چندین سال را در فرانسه زیر نظر سپری خواهد کردحمایت امپراتور شارلمانی. این سالهای شکلگیری برای اگبرت بسیار مفید بود، زیرا او تحصیلات و آموزشهای خود را در آنجا گذراند و همچنین زمانی را در خدمت ارتش شارلمانی گذراند.
همچنین ببینید: تخلیه دانکرکعلاوه بر این، او با یک شاهزاده خانم فرانسوی به نام ردبورگا ازدواج کرد و دو پسر و یک دختر به دنیا آورد.
در حالی که او در تمام مدت سلطنت بئورتریک در امنیت فرانسه باقی ماند، بازگشت او به بریتانیا اجتناب ناپذیر بود.
در سال 802، شرایط اگبرت تغییر کرد زیرا خبر مرگ بورتریک به این معنی بود که اگبرت بالاخره میتوانست پادشاهی وسکس را با حمایت ارزشمند شارلمانی در اختیار بگیرید.
در همین حال، مرسیا به مخالفت نگاه می کرد و تمایلی به حفظ سطح استقلال اگبرت از پادشاهی آفا نداشت.
مایل است که نشان خود را بگذارد اگبرت برنامهریزی کرد تا قدرت خود را فراتر از محدوده وسکس گسترش دهد و بنابراین به سمت غرب به سمت Dumnonia نگاه کرد تا بریتانیاییهای بومی را در قلمرو خود بگنجاند.
به این ترتیب اگبرت در سال 815 حمله ای را آغاز کرد و توانست مناطق وسیعی از غرب بریتانیا را فتح کند تا به فرمانروایی کورنیش تبدیل شود.
اگبرت با پیروزی تازه تحت کمربند خود، برنامه های فتح خود را متوقف نکرد. ; برعکس، او به دنبال استفاده از قدرت ظاهراً رو به کاهش Mercia بود که به اوج خود رسیده بود و اکنون رو به افول است.
زمان برای گرفتن قدرت عالی بود و در سال 825 یکی از بهترین زمان ها بود.نبردهای مهم دوره آنگلوساکسون و به طور قطع در دوران حرفه ای اگبرت اتفاق افتاد. نبرد الندون که در نزدیکی سویندون رخ داد، به طور رسمی دوره تسلط پادشاهی مرسیان را به پایان می رساند و پویایی قدرت جدیدی را آغاز می کند، با اگبرت بسیار جلوتر و مرکز.
در نبرد الندون، اگبرت امنیت خود را تامین کرد. یک پیروزی قاطع در برابر پادشاه وقت مرسیا، بئورنولف.
او که مشتاق سرمایه گذاری بر موفقیت خود بود، پسرش آتل وولف را با ارتشی به جنوب شرقی فرستاد و در آنجا کنت، اسکس، ساری و ساسکس را فتح کرد. مناطقی که قبلا تحت تسلط Mercia بود. نتیجه این بود که اندازه پادشاهی تقریباً دو برابر شد، وضعیت سیاسی را متحول کرد و عصر جدیدی را برای پادشاهی وسکس به راه انداخت.
همچنین ببینید: شهدای تولپادل
در همین حال، شکست تحقیرآمیز بورنوولف باعث شورش علیه مرسیان شد. اقتدار، شامل زوایای شرقی که با وسکس متحد بودند و علیه قدرت مرسیان جنگیدند و پیروز شدند. با تأمین استقلال آنها، تلاشهای بورنولف برای حفظ زوایای شرقی منجر به مرگ او و تقویت قدرت اگبرت بر جنوب شرقی و مناطقی که قبلاً تحت تسلط مرسیا بودند، میشود.
با چشمانداز سیاسی کاملاً به نفع اگبرت، او یک مانور تعیین کننده دیگر را در سال 829 انجام داد، زمانی که خود پادشاهی مرسیا را اشغال کرد و شاه ویگلاف (پادشاه جدید مرسیا) را برکنار کرد.وادارش به تبعید در این لحظه، او بر انگلستان مسلط شد و برتری او توسط نورثامبریا به رسمیت شناخته شد.
در حالی که کنترل او به پایان نمی رسید، اگبرت گام های بزرگی در معکوس کردن دوران سلطه مرسیان برداشته بود و هژمونی را برای همیشه تحت تأثیر قرار داده بود. پادشاهی برای مدت طولانی از آن لذت برده بود.
علیرغم موقعیت تازهای که «برتوالدا» به دست آورده بود، او نمیتوانست چنین قدرت قابل توجهی را برای مدت طولانی حفظ کند و تنها یک سال طول میکشید تا ویگلاف دوباره به قدرت برسد و دوباره مرسیا را پس بگیرد. 1>
با این حال، آسیب قبلاً وارد شده بود و مرسیا هرگز نتوانست وضعیتی را که قبلاً داشت، به دست آورد. استقلال شرق آنگلیا و کنترل اگبرت بر جنوب شرقی اینجا باقی ماند.
اگبرت یک بعد سیاسی جدید ایجاد کرده بود و قدرت غالب مرسیا را غصب کرده بود.
اما در سالهای آخر سلطنت او تهدید شوم تری از آن سوی آب ظاهر شد. ورود وایکینگها با قایقهای دراز و با شهرت هولناک، نزدیک بود انگلستان و پادشاهیهایش را زیر و رو کند.
با حمله وایکینگها به جزیره شپی در سال 835، حضور آنها برای اگبرت خطرناکتر به نظر میرسید. دارایی های سرزمینی.
سال بعد او مجبور شد در نبردی در کارهمپتون شرکت کند که شامل خدمه سی و پنج کشتی بود که منجر به خونریزی شدید شد.
برای بدتر شدن اوضاع،سلت های کورنوال و دوون که قلمرو خود را توسط اگبرت تسخیر شده دیده بودند، این لحظه را برای شورش علیه اقتدار او و پیوستن به نیروهای احتکار وایکینگ ها انتخاب کردند.
در نهایت تا سال 838، این تنش های داخلی و خارجی بیان شد. در میدان نبرد هینگستون داون، جایی که متحدان کورنیش و وایکینگ با ساکسونهای غربی به رهبری اگبرت میجنگیدند.
متاسفانه برای شورشیان کورنوال، نبردی که منجر به پیروزی پادشاه وسکس شد.
نبرد با وایکینگها هنوز به پایان نرسیده بود، اما برای اگبرت، فداکاری او برای تأمین قدرت و جبران ضررهایش از مرسیا سرانجام به دست آمد.
فقط فقط به دست آمد. یک سال پس از نبرد، در سال 839، پادشاه اگبرت درگذشت و پسرش آتلولف را به ارث گذاشت تا مانتو خود را به ارث برد و به مبارزه با وایکینگ ها ادامه دهد.
اگبرت، پادشاه وسکس، میراث قدرتمندی را با خود به جا گذاشته بود. نوادگانی که قرار بود تا قرن یازدهم بر وسکس و بعداً بر کل انگلستان حکومت کنند.
شاه اگبرت موفق شده بود به یکی از مهمترین فرمانروایان انگلستان تبدیل شود و این اعتبار را به نسلهای آینده که به مبارزه خود برای برتری ادامه خواهند داد، منتقل کرد.
جسیکا برین یک نویسنده مستقل و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.