شاه چارلز دوم

 شاه چارلز دوم

Paul King

در 29 می 1660، در 30 سالگی خود، چارلز دوم با استقبال پرشور به لندن آمد.

این یک لحظه تعیین کننده بود نه تنها برای شخص چارلز، بلکه برای ملتی که می خواست بعد از سالها آزمایش جمهوری خواه شاهد یک سلطنت احیا شده و یک انتقال مسالمت آمیز باشد.

پسر خلع شده و اعدام شده شاه چارلز اول، چارلز دوم جوان در ماه مه 1630 به دنیا آمد و تنها دوازده سال داشت که جنگ داخلی آغاز شد. جو ناآرام اجتماعی که او در آن بزرگ شد چنان بود که در چهارده سالگی به عنوان فرمانده کل در غرب انگلستان به عهده گرفت.

چارلز، شاهزاده ولز.

متأسفانه برای خانواده سلطنتی، درگیری منجر به پیروزی پارلمان شد و چارلز را مجبور به تبعید در هلند کرد و در آنجا از مرگ پدرش به دست جلادان مطلع شد.

پس از مرگ پدرش در سال 1649، سال بعد چارلز با اسکاتلندی ها معامله کرد و ارتشی را به انگلستان هدایت کرد. متأسفانه، تلاش‌های او توسط نیروهای کرومول در نبرد ووستر خنثی شد، و خانواده سلطنتی جوان را مجبور به تبعید با اعلام جمهوری در انگلستان کردند، و هم او و هم قرن‌ها حکومت سلطنتی سنتی را کنار زد.

چارلز پس از شکست در ووستر در بلوط سلطنتی در جنگل بوسکوبل پنهان می شود

در حالی که چارلز در این قاره زندگی می کرد، آزمایش قانون اساسی مشترک المنافع انگلیس با کرامول انجام شد.تبدیل شدن به پادشاه و رهبر در همه چیز به جز نام. پس از نه سال، فقدان ثبات و هرج و مرج متعاقب آن به نظر می رسید ایدئولوژی کرامول را سرنگون می کند.

بعد از درگذشت خود کرامول، این نوشته روی دیوار بود زیرا تنها هشت ماه از قدرت پسرش، ریچارد کرامول، طول می‌کشید تا فصل جمهوری‌خواهان تاریخ انگلیس به پایان برسد. ریچارد کرامول بدون هیچ یک از سبک ها و سخت گیری های پدرش موافقت کرد که به عنوان لرد محافظ استعفا دهد و آغازگر احیای سلطنت بود.

پارلمان جدید "کنوانسیون" به نفع سلطنت رای داد، به این امید که زمینه های سیاسی را ایجاد کند. بحران به پایان رسید.

چارلز متعاقباً به انگلستان دعوت شد و در 23 آوریل 1661 در کلیسای وست مینستر، تاجگذاری کرد تا پادشاه چارلز دوم شود، که نشانه بازگشت شادی از تبعید بود.

با وجود پیروزی سلطنت موروثی، پس از چنین سلطنت طولانی بی ثباتی اجتماعی و سیاسی در زمان کرامول، چیزهای زیادی در خطر بود. چارلز دوم اکنون نیاز به بازپس گیری قدرت داشت و در عین حال خواسته های کسانی را که به زور از کشورهای مشترک المنافع عبور کرده بودند، متعادل می کرد. سازش و دیپلماسی مورد نیاز بود و این چیزی است که چارلز توانست فوراً آن را انجام دهد.

در حالی که مشروعیت حکومت او دیگر زیر سوال نمی رود، موضوع آزادی های پارلمانی و مذهبی در خط مقدم حکومت باقی ماند.

یکی از اولین گام ها در این فرآیند، اعلامیه بودبردا در آوریل 1660. این اعلامیه ای بود که اساساً جنایات مرتکب شده در دوره بین سلطنتی و همچنین در طول جنگ داخلی انگلیس را برای همه کسانی که چارلز را به عنوان پادشاه به رسمیت شناختند، عفو می کرد.

این اعلامیه تنظیم شد. توسط چارلز و همچنین سه مشاور به عنوان پله ای در حل تضادهای آن دوره. با این حال، چارلز انتظار داشت که کسانی که مستقیماً مسئول مرگ پدرش بودند مورد عفو قرار نگیرند. افراد مورد بحث عبارتند از جان لمبرت و هنری وین جوان.

یکی دیگر از اجزای مهم اعلامیه شامل وعده تساهل در حوزه دین بود که برای مدت طولانی منبع نارضایتی و خشم بسیاری بود. به‌ویژه برای کاتولیک‌های رومی.

علاوه بر این، این اعلامیه تلاش می‌کرد تا اختلافات گروه‌های مختلف، از جمله سربازانی که بازپرداخت‌های عقب‌افتاده داشتند و اعیان زمین‌دار که در مورد مسائل املاک و کمک‌های مالی تضمین می‌شدند، حل و فصل شود.

چارلز در سالهای اولیه سلطنت خود در تلاش بود تا شکاف ایجاد شده توسط جنگ داخلی را التیام بخشد، اما تحولات اجتماعی مثبت به دلیل شرایط شخصی غم انگیز هنگامی که برادر و خواهر کوچکترش به آبله تسلیم شدند، خدشه دار شد.

در همین حال، پارلمان جدید کاوالیر تحت سلطه چندین اقدام بود که به دنبال تقویت و تقویت همنوایی آنگلیکان بود، مانند استفاده اجباری ازکتاب انگلیکان دعای مشترک این مجموعه از اعمال به عنوان کد کلارندون، به نام ادوارد هاید، بر اساس مقابله با عدم انطباق با توجه به حفظ ثبات اجتماعی شناخته شد. علیرغم تردیدهای چارلز، این اقدامات برخلاف تاکتیک ترجیحی او برای تساهل مذهبی انجام شد.

چارلز دوم با دانشمند رابرت هوک و معمار کریستوفر رن در پارک سنت جیمز، 6 اکتبر 1675 ملاقات می کند. کریستوفر رن بنیانگذار انجمن سلطنتی (در اصل انجمن سلطنتی لندن برای بهبود دانش طبیعی) بود.

در خود جامعه نیز تغییرات فرهنگی با باز شدن دوباره تئاترها و ادبیاتشان در حال توسعه بود. شروع به رشد کرد.

در حالی که آغاز دوره جدیدی از سلطنت بود، سلطنت چارلز دوم هر چیزی بود جز دریانوردی آرام، در واقع او طی چندین بحران، از جمله طاعون بزرگ که کشور را ویران کرد، حکومت کرد.

0>در سال 1665 این بحران بهداشتی بزرگ رخ داد و در سپتامبر میزان مرگ و میر حدود 7000 مرگ در یک هفته برآورد شد. با چنین فاجعه و تهدیدی برای زندگی، چارلز و دربارش به دنبال امنیت در سالزبری بودند، در حالی که پارلمان در محل جدید آکسفورد به جلسات خود ادامه می داد.

تصور بر این بود که طاعون بزرگ منجر به مرگ یک ششم جمعیت شده است و خانواده های کمی را از ویرانی آن دست نخورده باقی می گذارد.

تنها یک سال پس از شیوع آن، لندن با بزرگ دیگری روبرو شد.بحرانی که بافت شهر را ویران می کند. آتش سوزی بزرگ لندن در ساعات اولیه سپتامبر 1666 رخ داد، در عرض چند روز تمام محله ها را در نوردید و فقط اخگرهای سوخته باقی ماند.

چنین منظره غم انگیزی را نویسندگان معروف آن روز مانند ساموئل پپیس و جان اولین که از نزدیک شاهد این تخریب بودند به ثبت رساندند.

آتش سوزی بزرگ لندن

همچنین ببینید: نبرد مالدون

آتش سوزی غیرقابل کنترل شهر را ویران کرده بود و بسیاری از بناهای معماری از جمله کلیسای جامع سنت پل را ویران کرده بود.

در پاسخ به بحران، قانون بازسازی در سال 1667 به تصویب رسید تا از وقوع مجدد چنین فاجعه ای جلوگیری شود. برای بسیاری، چنین ویرانی در مقیاس وسیع به عنوان مجازاتی از جانب خدا تلقی می شد.

در همین حال، چارلز با شروع جنگ دوم انگلیس و هلند، خود را درگیر وضعیت دیگری، این بار بین المللی یافت. انگلیسی ها پیروزی هایی مانند تسخیر نیویورک تازه تغییر نام یافته به نام برادر چارلز، دوک یورک را به دست آوردند.

در نبرد Lowestoft در سال 1665 نیز دلیلی برای جشن گرفتن وجود داشت، اما موفقیت برای انگلیسی‌ها که به اندازه کافی برای شکست ناوگان هلندی که به سرعت تحت رهبری میشل دی دوباره احیا شدند کوتاه مدت بود. رویتر.

در سال 1667، هلندی ها ضربه مهلکی به نیروی دریایی انگلیس و همچنین شهرت چارلز به عنوان پادشاه وارد کردند. راحمله به مدوی در ماه ژوئن یک حمله غافلگیرانه توسط هلندی ها بود که موفق شدند به بسیاری از کشتی های ناوگان حمله کنند و سلطنتی چارلز را به عنوان یک غنیمت جنگی تصرف کنند و با آن پیروز به هلند بازگردند.

جشن و سرور چارلز به قدرت رسیدن و احیای تاج و تخت توسط چنین بحرانهایی خدشه دار شد که رهبری، اعتبار و روحیه ملت او را تضعیف کرد. سومین جنگ انگلیس و هلند که طی آن چارلز آشکارا از فرانسه کاتولیک حمایت کرد. در سال 1672، او اعلامیه سلطنتی عیش و نوش را صادر کرد که اساساً محدودیت‌های اعمال شده بر خلاف‌طلبان پروتستان و کاتولیک‌های رومی را لغو کرد و به قوانین جزایی حاکم پایان داد. این امر بسیار بحث برانگیز خواهد بود و پارلمان کاوالیر در سال بعد او را مجبور به پس گرفتن چنین اعلامیه ای خواهد کرد.

چارلز و همسرش کاترین براگانزا

همچنین ببینید: جنگ جهانی اول - نبرد برای آسمان ها

با افزایش درگیری، وقتی همسر چارلز، ملکه کاترین، نتوانست هیچ وارثی بیاورد، اوضاع بدتر شد و برادرش جیمز، دوک یورک، به عنوان وارث ظاهری باقی ماند. با احتمال اینکه برادر کاتولیکش پادشاه جدید شود، چارلز لازم دید که تمایلات پروتستانی خود را با ترتیب دادن ازدواج خواهرزاده اش مری با ویلیام پروتستان اورنج تقویت کند. این تلاشی آشکار برای خاموش کردن آشفتگی فزاینده مذهبی بودحکومت او و پدرش را قبل از او آفت زده بود.

احساس ضد کاتولیک بار دیگر سر خود را بالا برد، این بار، در پوشش "توطئه پاپ" برای ترور پادشاه. هیستری غالب شد و چشم انداز یک پادشاه کاتولیک به جای چارلز کمک چندانی به سرکوب آن نکرد.

یکی از چهره های مخالف، اولین ارل شفتسبری بود که پایگاه قدرتمندی داشت، نه بیشتر از زمانی که پارلمان قانون حذف را معرفی کرد. لایحه 1679 به عنوان روشی برای حذف دوک یورک از جانشینی.

چنین قوانینی تأثیری در تعریف و شکل دادن به گروه‌های سیاسی داشت، به طوری که آنهایی که این لایحه را نفرت انگیز می‌دانستند به عنوان محافظه‌کاران شناخته شدند (در واقع اشاره‌ای به راهزنان کاتولیک ایرلندی) در حالی که کسانی که برای این لایحه درخواست کرده بودند ویگ نامیده می شدند (اشاره به پرسبیتریان شورشی اسکاتلندی).

چارلز در پرتو چنین هرج و مرج مناسب می دید که پارلمان را منحل کند و پارلمان جدیدی را در آکسفورد تشکیل دهد. مارس 1681. متأسفانه، از نظر سیاسی غیرقابل اجرا شد و با موج حمایتی که علیه این لایحه و به نفع پادشاه شد، لرد شفتسبری برکنار شد و به هلند تبعید شد در حالی که چارلز تا پایان سلطنت خود بدون پارلمان حکومت می کرد.

طبیعت دوره ای سلطنت در این دوران چنان بود که چارلز دوم به دوران سلطنت مطلقه پایان داد، جنایتی که پدرش تنها چند دهه قبل به خاطر آن اعدام شده بود.

چارلز IIو برادرش جیمز دوم

در 6 فوریه 1685 سلطنت وی به پایان رسید. چارلز در حال مرگ در وایت هال، مانتو را به برادر کاتولیک خود، جیمز دوم انگلستان، سپرد. او نه تنها تاج را به ارث برد، بلکه تمام مشکلات حل نشده ای را که به همراه داشت، از جمله مسائل مربوط به حکومت الهی و تساهل مذهبی که هنوز تعادل خود را پیدا نکرده بود، به ارث برد.

جسیکا برین یک نویسنده آزاد و متخصص در تاریخ است. . مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.