شاه ریچارد سوم

 شاه ریچارد سوم

Paul King

ریچارد سوم شاید در حال حاضر به دلیل کشف بقایای او در پارکینگی در لستر شناخته شده باشد.

اما او یک شخصیت مهم در سلطنت قرون وسطی انگلستان بود: برادر ادوارد چهارم، برادرزاده خود، ادوارد پنجم را غصب کرد و تاج سلطنت را از آن خود کرد، اما دو سال بعد در نبرد باسورث کشته شد. ، پایان دادن به نبرد بدنام سلسله ای معروف به جنگ رزها.

مرگ او نقطه عطف مهمی برای سلطنت، آخرین در صف طولانی پادشاهان بود. مبارزه برای خانه یورک.

او در اکتبر 1452 در قلعه فاثرینگهای به دنیا آمد، یازدهمین فرزند ریچارد، دوک یورک، و همسرش سیسیلی نویل بود.

در کودکی او تحت تأثیر پسر عمویش، ارل وارویک قرار گرفت که او را در آموزش به عنوان شوالیه راهنمایی و آموزش می داد. ارل بعداً به دلیل مشارکت در مبارزات قدرتی که از جنگ رزها پدیدار شد، به عنوان "پادشاه ساز" شناخته شد.

در همین حال، پدر و برادر بزرگترش ادموند در نبرد کشته شدند. ویکفیلد در دسامبر 1460، ریچارد و برادر دیگرش جورج را رها کرد تا به قاره فرستاده شوند.

از آنجایی که جنگ رزها باعث تغییر ثروت برای خانه های یورک و لنکستر شد، ریچارد خود را در حال بازگشت به قاره دید. وطن پس از پیروزی یورکیست ها در نبرد تاوتون تضمین شد.

با کشته شدن پدرش دردر نبرد، برادر بزرگترش ادوارد تاج را بر عهده گرفت و ریچارد در مراسم تاجگذاری او در 28 ژوئن 1461 شرکت کرد و شاهد بود که برادرش ادوارد چهارم پادشاه انگلستان شد، در حالی که به ریچارد لقب دوک گلاستر داده شد.

با ادوارد اکنون در ارل وارویک شروع به استراتژی کرد و برای دخترانش ازدواج سودمند ترتیب داد. با این حال، با گذشت زمان، رابطه بین ادوارد چهارم و وارویک پادشاه ساز تیره شد و جورج را که با دختر وارویک ایزابل ازدواج کرده بود، سوق داد در حالی که ریچارد از برادرش، پادشاه، ادوارد چهارم حمایت می کرد.

اکنون اختلافات خانوادگی بین برادران مشخص شد: به دنبال وفاداری وارویک به مارگارت آنژو، ملکه خاندان لنکستر، ریچارد و ادوارد در اکتبر 1470 مجبور به فرار به قاره شدند.

آنها مجبور به فرار شدند. خواهرشان مارگارت، که با دوک بورگوندی ازدواج کرده بود، به پناهگاهی امن در بورگوندی خوش آمد گفتند.

همچنین ببینید: تاریخچه غذای بریتانیا

تنها یک سال بعد، ادوارد پس از پیروزی‌هایی که در بارنت و توکسبری انجام شد، بازگشت و تاج خود را پس گرفت. ریچارد جوان علیرغم اینکه تنها هجده سال سن داشت، بسیار مفید بود.

در حالی که به اندازه برادرانش قوی نبود، آموزش او به عنوان یک شوالیه او را به خوبی حفظ کرد و او به یک نیروی جنگنده قوی تبدیل شد.

او در بارنت و توکسبری وارد درگیری شد و شاهد سقوط وارویک پادشاه ساز و برادرش بود و در نهایتاجرای شکست در برابر نیروهای لنکستر و بازگرداندن ادوارد به تاج و تخت.

ریچارد با بازگشت برادرش به عنوان پادشاه ادوارد چهارم، با آن نویل ازدواج کرد که اتفاقاً کوچکترین دختر ارل وارویک نیز بود. این دومین ازدواج او بود، اولین ازدواج او در نبرد بارنت به پایان رسید زیرا شوهرش، ادوارد وست مینستر، اهل لنکستر، در نبرد کشته شده بود.

ریچارد سوم و او همسر آن نویل

اکنون با ریچارد ازدواج کرده است، این نامزدی موقعیت ریچارد را به عنوان یکی از بزرگترین زمین داران کشور که کنترل بخش های بزرگی از شمال انگلستان را در اختیار دارد، تضمین می کند. با چنین سود مالی قابل توجهی مسئولیت بزرگی به همراه داشت. ریچارد بار دیگر به این مناسبت دست یافت و اداره منطقه را به عنوان یک تاکتیک دان باهوش اداره کرد.

این با کمپین مثبت و پربار اسکاتلندی او در سال 1482 تقویت شد و خود را به عنوان یک رهبر و شخصیت نظامی ثابت کرد.

در حالی که هیچ عنوان رسمی از منطقه نداشت، خدمات او به عنوان "ارباب شمال" بسیار موفق بود و توانایی او را در انجام مسئولیت‌های جدا از برادر سلطنتی‌اش که شهرت فزاینده‌ای به غیراخلاقی داشت، نشان داد.

ادوارد چهارم در این مرحله از شهرت فزاینده‌ای ضعیف رنج می‌برد و بسیاری دادگاه او را منحل‌شده و فاسد می‌دانستند. به عنوان پادشاه او معشوقه های زیادی داشت و حتی برادرش جورج دوک کلارنس را نیز داشتمتهم به خیانت شد و در سال 1478 به قتل رسید.

ریچارد در عین حال مایل بود از شهرت نامطلوب برادرش فاصله بگیرد در حالی که همچنان به همسر ادوارد، الیزابت وودویل و روابط طولانی مدت او مشکوک بود.

ریچارد معتقد بود. که الیزابت بر تصمیمات پادشاه تأثیر زیادی داشت، حتی به تأثیر او در قتل برادرش، جورج، دوک کلارنس، مشکوک بود.

در سال 1483، زمانی که ادوارد چهارم به طور غیرمنتظره ای به چنین زمینه ای از بی اعتمادی و سوء ظن دامن زد، سر به راه شد. درگذشت و دو پسر و پنج دختر به جا گذاشت. پسر بزرگ او وارث تاج و تخت بود و قرار بود ادوارد پنجم شود.

ادوارد قبلاً ترتیبات لازم را داده بود و رفاه پسرش را به ریچارد که به عنوان "لرد محافظ" منصوب شده بود سپرد. این نشان دهنده آغاز جنگ قدرت بین ریچارد و وودویل ها بر سر ادوارد پنجم و رسیدن او به تاج و تخت خواهد بود.

وودویل ها، از جمله ارل ریورز، عموی ادوارد پنجم جوان، تأثیر زیادی بر تربیت و پرورش او داشتند. مایل بودند نقش ریچارد به عنوان محافظ را لغو کنند و به جای آن یک شورای سلطنت تشکیل دهند که ادوارد پنجم را بلافاصله پادشاه کند، در حالی که قدرت در دست آنها باقی ماند.

برای ریچارد، چنین نفوذی از الیزابت وودویل و خانواده بزرگش غیرقابل قبول بود و بنابراین او نقشه ای را طراحی کرد که سرنوشت تاج و تخت یورکیست را با خود تضمین می کرد، در حالی که ادوارد پنجم جوان که تنها دوازده سال داشت.سال‌ها، به آسیب‌های جانبی تبدیل می‌شود.

در هفته‌های آتی، در آستانه تاج‌گذاری ادوارد پنجم، ریچارد مهمانی سلطنتی را رهگیری کرد و آنها را مجبور به متفرق کرد و صدور حکم دستگیری ارل ریورز و نیمه ارشد ادوارد را صادر کرد. برادر. هر دو در نهایت اعدام شدند.

با کمک ریچارد، مجلس اعلام کرد که ادوارد و خواهر و برادرهای کوچکترش نامشروع هستند و ریچارد را به عنوان وارث جدید تاج و تخت باقی گذاشت.

ادوارد. V، علیرغم همه اعتراضات، شخصاً توسط ریچارد به برج لندن رفت، اما بعداً برادر کوچکترش به او پیوست. این دو پسر که به "شاهزاده های برج" معروف شدند، دیگر هرگز دیده نشدند، فرض بر این بود که به قتل رسیده اند. ریچارد با موفقیت برادرزاده خود را غصب کرد تا در سال 1483 پادشاه انگلستان شود.

شاهزاده ها در برج، ادوارد پنجم و برادرش ریچارد، دوک یورک

ریچارد در 6 ژوئیه 1483 به همراه همسرش آن تاجگذاری کرد و این نشان دهنده آغاز یک سلطنت پرتلاطم دو ساله بود.

همچنین ببینید: افسانه قلعه ریچموند

پس از تنها یک سال بر تخت سلطنت، تنها پسرش ادوارد در ژوئیه 1483 درگذشت و ریچارد را ترک کرد. بدون وارث طبیعی و در نتیجه، گمانه‌زنی‌ها و تلاش‌ها برای ادعای تاج و تخت را باز می‌کند.

در همین حال، ملکه آن که در غم و اندوه پسرش گرفتار شده بود، تنها در بیست و هشت سالگی در کاخ وست مینستر درگذشت. سن.

ریچارد با از دست دادن پسر و وارث خود، جان دلا را نامزد کرد.پل، ارل لینکلن به عنوان جانشین او. چنین نامزدی باعث شد که نیروهای لنکستری نماینده خود را برای جانشینی انتخاب کنند: هنری تودور.

ریچارد در دو سال سلطنت خود به عنوان پادشاه، باید با تهدیدها و چالش هایی برای موقعیت خود به عنوان پادشاه، همراه با هنری تودور، روبرو می شد. با ارائه موثرترین مخالفان، مشتاق پایان دادن به سلطنت ریچارد و خانه یورک.

یکی دیگر از چهره های برجسته شورش شامل یکی از متحدان سابق او، هنری استافورد، دومین دوک باکینگهام بود.

تنها دو ماه پس از تاجگذاری، ریچارد با شورش دوک باکینگهام روبرو شد که خوشبختانه شاه به راحتی سرکوب شد.

دو سال بعد، هنری تودور به نظر می‌رسید که تهدیدی جدی‌تر باشد. هنگامی که او و عمویش جاسپر تودور با نیروی زیادی متشکل از سربازان فرانسوی به ولز جنوبی رسیدند.

این ارتش تازه جمع آوری شده در منطقه به راه افتاد و با افزایش شتاب و جذب نیروهای تازه نفس، هر چه می رفتند.

در نهایت، رویارویی با ریچارد قرار بود در اوت 1485 در میدان Bosworth انجام شود. این نبرد حماسی سرانجام به نبرد دودمانی در حال انجام که این دوره از تاریخ انگلیس را مشخص کرده بود، پایان داد.

ریچارد برای جنگ آماده شد و با عجله ارتش بزرگی را گرد هم آورد که ارتش هنری تودور را در نزدیکی بازار بوسورث رهگیری کرد.

نبرد بوسورث

یکی دیگر از چهره های مهم در این نبردناپدری هنری، لرد توماس استنلی که قدرت تعیین کننده تصمیم گیری از طرفی را داشت. در پایان او حمایت خود را از ریچارد انصراف داد و وفاداری خود را به هنری تودور تغییر داد و حدود 7000 جنگجو را با خود برد.

این یک لحظه حیاتی برای ریچارد بود زیرا نبرد آینده او را به عنوان پادشاه تعیین می کرد.

تعداد ارتش ریچارد از مردان هنری بیشتر بود و او تصمیم گرفت نیروهای خود را تحت فرماندهی دوک نورفولک و ارل نورثامبرلند رهبری کند در حالی که هنری تودور ارل باتجربه آکسفورد را انتخاب کرد که متعاقباً مردان نورفولک را مجبور به بازگشت به میدان نبرد کرد. .

نورتامبرلند نیز بی‌اثر خواهد بود و احساس می‌کند که باید اقدامی انجام شود که ریچارد با افرادش در سراسر میدان نبرد با هدف کشتن رقیب خود و اعلام پیروزی مورد حمله قرار می‌گیرد. اما متأسفانه چنین طرحی برای ریچارد که خود را در محاصره لرد استنلی و افرادش دید، محقق نشد و منجر به مرگ او در میدان جنگ شد.

مرگ ریچارد پایان خانه یورک بود. به طور قابل توجهی، او همچنین آخرین پادشاه انگلیسی بود که در نبرد کشته شد.

در همین حال، یک پادشاه جدید و یک سلسله جدید قرار بود نامی برای خود دست و پا کنند: تودورها.

جسیکا. برین یک نویسنده آزاد است که در تاریخ تخصص دارد. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.