شاه هارولد اول - هارولد هاریفوت
پادشاه هارولد اول، که با نام دیگر هارولد هارفوت شناخته می شود، برای چند سال کوتاه به عنوان پادشاه انگلستان خدمت کرد و شکاف باقی مانده بین پدر مشهورش، شاه کنات، و برادر کوچکترش، که قرار بود پادشاه شود، را پر کرد.
زمانی که هارولد در سال 1035 تاج و تخت را برای خود تضمین کرد، بیشتر زمان خود را در قدرت صرف کرد تا اطمینان حاصل کند که تاج و تخت انگلیس را از دست نمی دهد.
هارولد و او به عنوان پسر پادشاه کنات و الگیفو از نورث همپتون. برادر Svein به نظر می رسید که وارث پادشاهی وسیعی باشد که کنات در قلمروی گسترده در سراسر اروپای شمالی جمع آوری می کرد.
اما همه چیز در شرف تغییر بود زمانی که در سال 1016، پس از اینکه کنات با موفقیت انگلستان را فتح کرد، با اما از نرماندی، بیوه ازدواج کرد. پادشاه اتلرد به منظور حفظ موقعیت خود در پادشاهی.
اما از نرماندی با فرزندانش
این نوع ازدواج در آن زمان غیر معمول نبود و از نظر اجتماعی برای گرفتن همسر جدید قابل قبول بود. و اولی را کنار بگذارید، مخصوصاً وقتی به دلایل سیاسی انگیزه داشته باشید.
اتحاد کنات و اما به تحکیم موقعیت آنها کمک می کند و آنها خیلی سریع صاحب دو فرزند شدند، یک پسر به نام هارتاکنات و یک دختر به نام گونهیلدا.
در همین حال، اما از نرماندی قبلاً داشت. دو پسر از ازدواج قبلی او با شاه اتلرد، آلفرد آتلینگ و ادوارد اعتراف کننده که بیشتر دوران جوانی خود را در تبعید در نرماندی سپری کردند.
باتولد هارتاکنات، دو خانواده ترکیبی نزدیک بود که حقوق جانشینی خود را تا حد زیادی تغییر دهد، زیرا اکنون سرنوشت پسرشان هارتاکنات این بود که موقعیت پدرش را به ارث ببرد.
هارولد، محصول اولین رابطه کنات، بود. برای جانشینی دور زد که ضربه بزرگی هم از نظر شخصی و هم از نظر حرفه ای به او وارد کرد. علاوه بر این، اتحاد جدید کنات با اما، دو مدعی احتمالی دیگر تاج و تخت انگلیس را در قالب اولین پسرانش، آلفرد و ادوارد، به تصویر کشید.
هارولد باید زمان خود را معطل می کرد و قبل از عمل به انگیزه خود برای تصاحب تاج برای خود صبر می کرد.
در همین حال او به دلیل سرعت و چابکی خود لقب هارولد هاریفوت را به خود اختصاص داد. در شکار.
برادرش Harthacnut اما برای راه های سلطنت آینده آماده می شد و بیشتر وقت خود را در دانمارک گذراند. یک امپراتوری وسیع دریای شمال ساخته بود.
Harthacnut قرار بود ردای او و همراه با آن تمام مشکلات سلطنت را به ارث ببرد. هارتاکنوت به سرعت پادشاه دانمارک شد و بلافاصله با مشکلات ناشی از تهدید مگنوس اول نروژ مواجه شد. در نتیجه، هارتاکنات خود را در قلمرو اسکاندیناوی خود مشغول کرد و تاج انگلستان را به شدت در برابر طرحهای سیاسی دیگران آسیبپذیر ساخت.تاج انگلیسی در حالی که هارتاکنات در دانمارک گیر افتاده بود و با شورشی در نروژ برخورد می کرد که برادرشان سوئین را سرنگون کرده بود.
بعد از مرگ او، کنات دارایی امپراتوری خود را بین سه پسرش تقسیم کرد، اما هارولد خیلی سریع فرصت را غنیمت شمرده و از این فرصت استفاده کرد. در اختیار داشتن گنج پدرش بود و این کار را با حمایت بسیار مورد نیاز ارل لئوفریک مرسیا انجام داد.
در همین حال، در ویتانگموت (شورای بزرگ) در آکسفورد، هارولد به عنوان پادشاه انگلستان در سال 1035 تایید شد. اما او چنین نشد. بدون مخالفت قابل توجه با ناراحتی هارولد، اسقف اعظم کانتربری از تاج گذاری او خودداری کرد و در عوض پیشنهاد کرد که مراسم را بدون عصای سلطنتی و تاج معمولی انجام دهد. در عوض، اتلنوت، اسقف اعظم، رگالیا را در محراب کلیسا قرار داد و قاطعانه از برداشتن آن امتناع کرد.
در پاسخ به این، هارولد دین مسیحیت را به طور کامل محکوم کرد. و گفته میشد که تا زمان تاجگذاری خود از حضور در کلیسا امتناع میکرد.
برای بدتر شدن اوضاع، اما از نرماندی پایگاه پشتیبانی قوی جمع آوری کرد و توانست قدرت خود را در وسکس حفظ کند تا حد زیادی به لطف حمایت از اشراف وسکس، به ویژه ارل گادوین.
بنابراین اما به عنوان نایب السلطنه در وسکس عمل کرد، جایی که او سخت جنگید تا به قدرت تاج و تخت برای پسر و وارث خود دست یابد.
علاوه بر این، پس از شنیدن این خبر. از مرگ کنات، دو پسرش از ازدواج قبلی اشبه پادشاه اتلرد راه خود را به انگلستان رساندند. پس از جمع آوری ناوگان در نرماندی، ادوارد و آلفرد به انگلستان رفتند و متوجه شدند که حمایت از ورود آنها به شدت کم است، زیرا بسیاری از سلطنت پدرشان ناراضی بودند.
مردم محلی در شهر ساوتهمپتون اعتراضی را به راه انداختند و برادران را وادار کردند تا متوجه شوند که احساسات عمومی بسیار علیه آنهاست و آنها را به بازگشت به تبعید خود در نرماندی سوق داد.
در همین حال، مادر آنها در وسکس تنها بود و برادر ناتنی آنها، هارتاکنات، که قرار بود پادشاه انگلستان شود، هنوز در دانمارک گرفتار شده بود. با این حال، کار او به پایان نرسیده بود، زیرا اکنون او سلطنت را برای خود تضمین کرده بود، او تعهد بسیار بزرگتری داشت و قدرت را حفظ می کرد.
به منظور اطمینان از اینکه هیچ مدعی دیگری برای تاج و تخت نمی تواند سیطره او را بر قدرت بی ثبات کند. ، هارولد مایل بود تا تمام تلاش خود را انجام دهد تا مطمئن شود این اتفاق نمی افتد.
در سال 1036 هارولد تصمیم گرفت برای اولین بار با اِما از پسران نرماندی، ادوارد و آلفرد معامله کند و این کار را با کمک کسی جز ارل گادوین انجام داد که قبلاً با اما وفاداری خود را اعلام کرده بود.
پس از مشاهده. با رضایت هارولد به قدرت، گادوین طرف خود را تغییر داد و به نمایندگی از پادشاه جدید اقدام کرد. متأسفانه زمانی که پسر اِما، آلفرد آتلینگ به قتل رسید، چنین خیانت شخصی بیشتر شد.
در سال 1036، دیدار آلفرد و ادوارد ازدیدن مادرشان در انگلستان تبدیل به یک تله شد و منجر به مرگ آلفرد به دست گادوین شد.
در حالی که دو برادر باید تحت حمایت برادرشان پادشاه هارتاکنات بودند، گادوین به دستور او عمل کرد. هارولد هارفوت
هنگامی که این دو مرد به دیدار اما از نرماندی در وینچستر رفتند، آلفرد خود را رو در رو با ارل گادوین و گروهی از مردان وفادار به هارولد دید.
پس از ملاقات. گفته می شود که آلفرد، گادوین وفاداری خود را به شاهزاده جوان تظاهر کرده و متعهد شده است که برای او اقامتگاهی پیدا کند و به او پیشنهاد داده تا در سفر او را همراهی کند.
اکنون در دستان ارل خیانتکار و کاملاً غافل از فریب او، آلفرد و افرادش به سفر خود ادامه دادند، اما هرگز به مقصد نهایی خود نرسیدند زیرا گادوین او و افرادش را گرفت و آنها را به بند کشید. با هم و کشتن تقریباً همه آنها.
اما آلفرد زنده ماند و به اسبش بسته شد و در آنجا او را با یک قایق به صومعه در الی بردند، جایی که چشمانش را بیرون آوردند و بعداً بر اثر جراحات جان خود را از دست داد.
مرگ بیرحمانه آلفرد و برادرش ادوارد که به سختی از چنین سرنوشتی فرار کردند و او به نرماندی گریخت، تاکتیکهای وحشیانهای را نشان داد که هارولد مایل بود برای اطمینان از اینکه هیچکس نمیتواند او را غصب کند، استفاده کند.
همچنین ببینید: کانال بریج واتربهعلاوه. این نشان داد که چگونه اشراف انگلیسی-دانمارکی اکنون با آرمان هارولد و امثال آلفرد، ادوارد واما در چنین آب و هوای تبآلودی مورد استقبال قرار نگرفت.
تا سال 1037، علیرغم مخالفت اولیه اسقف اعظم کانتربری، هارولد به عنوان پادشاه انگلستان پذیرفته شد.
اما که اکنون در این قاره در تبعید به سر می برد، با پسرش هارتاکنات در بروژ ملاقات کرد و در آنجا شروع به بحث در مورد استراتژی برکناری هارولد از تاج و تخت کردند.
در پایان، قدرت هارولد کوتاه بود او به اندازه کافی زندگی نکرد تا بتواند حمله هارتاکنات را ببیند.
چند هفته قبل از حمله برنامه ریزی شده به خط ساحلی انگلیس، هارولد در 17 مارس 1040 در اثر یک بیماری مرموز در آکسفورد درگذشت. در کلیسای وست مینستر به خاک سپرده شد. با این حال، این مکان آخرین استراحت او نبود، زیرا ورود هارتاکنات به انگلستان فضای انتقامجویی را به همراه داشت. او متعاقباً دستور داد جسد هارولد را نبش قبر کنند، سر بریده و به رودخانه تیمز بیندازند تا به خاطر دستور قتل آلفرد آتلینگ، او را مجازات کنند.
جسد هارولد بعداً از آب بیرون کشیده شد و در گورستانی در لندن به خاک سپرده شد، و به نبردی کوتاه و تلخ برای قدرت و اعتبار به پایان رسید، زیرا جانشینان و فرزندان پادشاه کنات برای یک جنگ با یکدیگر رقابت کردند. جایی در کتاب های تاریخ، ناامید برای فرار از سایه افکنده توسط پادشاهی تاثیرگذار پادشاه کنات بزرگ.
جسیکا برین یک نویسنده مستقل است که در تاریخ تخصص دارد. مستقر در کنت و عاشق همه چیزتاریخی.
همچنین ببینید: خرافات سال کبیسه