پادشاه هنری دوم
به نظر می رسد هنری دوم تلاش می کند تا بر تاریخ عامه مردم تأثیر بگذارد. سلطنت او در یک قرن با فتح نورمن و مگنا کارتا سقوط می کند. به عنوان نوه بزرگ ویلیام فاتح، شوهر الینور آکیتن و پدر دو پادشاه آشناتر ما، ریچارد شیردل و شاه جان، به نظر قابل درک است که او اغلب فراموش می شود.
متولد کنت جفری است. از آنژو و ملکه ماتیلدا در سال 1133، هنری دوک نشین پدرش را به ارث برد و در سن 18 سالگی دوک نرماندی شد. در 21 سالگی به تاج و تخت انگلیس رسید و تا سال 1172، جزایر بریتانیا و ایرلند او را به عنوان ارباب خود تصدیق کردند و او حکومت کرد. از زمان سقوط سلسله کارولینژیان در سال 891، بیش از هر پادشاه دیگری در فرانسه حضور داشته است. این هنری بود که انگلستان را در مسیر تبدیل شدن به یکی از مسلط ترین کشورهای جهان قرار داد.
همچنین ببینید: باشگاه کاترپیلارسلطنت هانری مملو از اختلافات مداوم با او بود. رقیب اصلی، لوئیس هفتم پادشاه فرانسه. در سال 1152، قبل از اینکه پادشاه انگلیس شود، هنری با ازدواج با النور آکیتن، تنها هشت هفته پس از لغو ازدواج او با پادشاه فرانسه، ضربه نهایی را به لویی وارد کرد. مشکل لویی این بود که او پسری نداشت و اگر النور با هنری پسری داشت، فرزندش به عنوان دوک آکیتن موفق می شد و هرگونه ادعایی را از لویی و دخترانش حذف می کرد.
هنری ادعا کرد. جانشینی سلطنتی از پادشاه استفان ( تصویر سمت راست ) در سال 1154پس از یک جنگ داخلی طولانی و مخرب، "آنارشی". با مرگ استفان، هنری به سلطنت رسید. بلافاصله او با مشکلاتی روبرو شد: تعداد زیادی قلعه سرکش در زمان سلطنت استفان ساخته شده بود و ویرانی گسترده در نتیجه جنگ ویرانگر وجود داشت. او متوجه شد که برای برقراری نظم باید قدرت را از بارون های قدرتمند بازپس گیرد. بنابراین، او بازسازی عظیمی از حکومت سلطنتی انجام داد، و همه تغییرات ایجاد شده پس از مرگ هنری اول در سال 1135 را برانداز کرد.
هنری انگلستان را از نظر مالی دوباره تقویت کرد و به طور مؤثری پایه و اساس قانون مشترک انگلیسی را که امروزه می شناسیم، قرار داد. او در دو سال اول سلطنت خود تقریباً نیمی از قلعههایی را که به طور غیرقانونی توسط مالکان زمین در طول جنگ داخلی ساخته شده بود، ویران کرد و اقتدار خود را بر اشراف زادگان گذاشت. قلعههای جدید اکنون فقط با رضایت سلطنتی ساخته میشوند.
تغییر رابطه بین کلیسا و سلطنت نیز در دستور کار هنری بوده است. او دادگاه ها و قضات خود را معرفی کرد، نقش هایی که به طور سنتی توسط کلیسا ایفا می شد. او اغلب هرگونه نفوذ پاپ را رد میکرد تا بتواند قدرت سلطنتی خود را بر کلیسا تقویت کند.
همچنین ببینید: اصل تونتیندهه 1160 تحت سلطه روابط هنری با توماس بکت بود. پس از مرگ تئوبالد، اسقف اعظم کانتربری در سال 1161، هنری می خواست کنترل خود را بر کلیسا اعمال کند. او توماس بکت را که در آن زمان بود منصوب کردصدراعظم خود را به سمت. از نظر هنری، او فکر می کرد که این امر او را مسئول کلیسای انگلیسی می کند و می تواند قدرت را بر بکت حفظ کند. با این حال، بکت ظاهراً در نقش خود تغییر کرد و مدافع کلیسا و سنت آن شد. او پیوسته با هانری مخالفت میکرد و با هانری نزاع میکرد و به او اجازه نمیداد تا قدرت سلطنتی را بر کلیسا اعمال کند.
در سال 1170، روابط هنری با بکت بسیار بدتر شد و در یک جلسه دربار سلطنتی قرار است او گفته باشد. "یکی مرا از شر این کشیش آشفته خلاص کند." این کلمات توسط گروهی متشکل از چهار شوالیه که اقدام به قتل توماس بکت در مقابل ساختمان مرتفع کلیسای جامع کانتربری کردند، اشتباه تعبیر شد. این رویداد باعث ایجاد موج های شوک در سراسر اروپای مسیحی شد و تمایل داشت چیزهای بزرگی را که هنری به دست آورد تحت الشعاع قرار دهد.
قتل توماس بکت در کلیسای جامع کانتربری
سرزمین تحت کنترل هنری به عنوان امپراتوری "Angevin" یا "Plantagenet" شناخته شد و در سال 1173 زمانی که هنری با بزرگترین تهدید در تمام دوران سلطنت خود مواجه شد، به بیشترین حد خود رسید. نه از خارج و نه از کلیسا آمده است. از درون خانواده خودش آمده بود. پسران هنری با قصد پدرشان برای تقسیم زمین هایش به طور مساوی بین آنها مخالفت کردند. پسر ارشد، معروف به هنری پادشاه جوان، نمیخواست میراثش از هم جدا شود.
شورش توسط جوان رهبری میشد.پادشاه و او توسط برادرش ریچارد، پادشاهان فرانسه و اسکاتلند و همچنین بسیاری از بارون های انگلستان و نرماندی کمک می کردند. شکست دادن این شورش یک ساله شاید بزرگترین دستاورد هنری بود. هنری علیرغم اینکه مجبور بود تقریباً در تمام جبهه های امپراطوری خود از خود دفاع کند، یکی یکی دشمنانش را مجبور به عقب نشینی کرد و بپذیرند که سلطه او به راحتی شکسته نخواهد شد. در این شورش، وی با موفقیت ویلیام پادشاه اسکاتلند را در نبرد آلنویک دستگیر و زندانی کرد و او را مجبور کرد که بار دیگر فرمانروایی خود بر اسکاتلند را بپذیرد. درست قبل از نبرد، هنری علناً به خاطر مرگ توماس بکت که از آن زمان شهید شده بود، توبه کرد. او مدعی شد که شورش مجازات او بوده است. دستگیری ویلیام به عنوان مداخله الهی تلقی شد و شهرت هنری به طرز چشمگیری بهبود یافت.
در پی این پیروزی بزرگ، سلطه هنری در سراسر قاره به رسمیت شناخته شد و بسیاری به دنبال اتحاد او بودند تا از اقبال خارج نشوند. با او. با این حال، شکستگیهای خانواده هرگز واقعاً التیام نیافته و هر گونه شکایتی که پسران هنری داشتند، فقط به طور موقت برطرف شد. در سال 1182 این تنش ها دوباره به نقطه شکست رسید و جنگ آشکار در آکیتن آغاز شد که به بن بست ختم شد و طی آن هنری پادشاه جوان بر اثر بیماری درگذشت و برادرش ریچارد وارث جدید شد.
پرتره ای از شاه هنری دوم
چند سال آخرسلطنت هنری تا زمان مرگ او در سال 1189، با اختلافات با پسرانش عذاب داشت. او امپراتوری بزرگی را شکل داده بود و انگلستان را به کشوری قدرتمند تبدیل کرده بود. با این حال، در تلاشهای پسرانش برای جلوگیری از تقسیم امپراتوری آنژوین، آنها به طور ناخواسته روندی را آغاز کردند که آن را از طریق مشاجرههای مداومشان از هم پاشید. هنری در 6 ژوئیه 1189 بر اثر بیماری درگذشت و پسران باقیماندهاش که به جنگ علیه او ادامه دادند، رها شد.
اگرچه پایان باشکوهی برای سلطنت او نبود، اما میراث هنری دوم است که افتخار میکند. ساختمان امپراتوری او شالوده ای را برای انگلستان و بعدها، توانایی بریتانیا برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی گذاشت. تغییرات اداری او تا به امروز در کلیسا و ایالت تجسم یافته است. او ممکن است محبوب ترین پادشاه در بین هم عصران خود نبوده باشد، اما سهم او در جامعه و دولت آینده انگلیس سزاوار است که به طور گسترده تری مورد قدردانی قرار گیرد.
این مقاله با مهربانی برای Historic UK توسط کریس اورینگ نوشته شده است. @TalkHistory در توییتر.