پادشاهی های آنگلوساکسون دوران تاریکی
شش و نیم قرن بین پایان حکومت رومیان در حدود سال 410 و فتح نورمن ها در سال 1066، مهمترین دوره در تاریخ انگلیس را نشان می دهد. زیرا در طی این سالها بود که هویت «انگلیسی» جدیدی متولد شد، با کشوری که تحت یک پادشاه متحد شده بود، با مردمی که زبان مشترکی داشتند و همه توسط قوانین کشور اداره میشدند.
این دوره بهطور سنتی وجود داشته است. "قرن تاریک" نامیده شده است، اما بین قرن پنجم و اوایل قرن ششم است که شاید بتوان آن را "تاریک ترین قرون تاریک" نامید، زیرا اسناد مکتوب کمی از این دوران وجود دارد و مواردی که دارند یا تفسیر آنها دشوار است. یا مدتها پس از وقایعی که آنها توصیف می کنند مستند شده اند.
لژیون های رومی و دولت های غیرنظامی در سال 383 شروع به عقب نشینی از بریتانیا کردند تا مرزهای امپراتوری را در سایر نقاط اروپا حفظ کنند و این کار تا سال 410 کامل شد. پس از 350 سالهای حکومت روم، مردمی که پشت سر گذاشتند، فقط بریتانیایی نبودند، آنها در واقع رومی-بریتانیایی بودند و دیگر قدرت امپریالیستی برای محافظت از خود نداشتند.
رومی ها از حدود سال 360 با حملات جدی بربرها، با پیکت ها (سلت های شمالی) از اسکاتلند، اسکاتلندی ها از ایرلند (تا سال 1400 کلمه اسکاتلندی به معنای یک ایرلندی) و آنگلوساکسون ها از شمال آلمان و اسکاندیناوی دچار مشکل شده بودند. با از بین رفتن لژیون ها، همه اکنون برای غارت ثروت انباشته روم آمده اندبریتانیا.
رومی ها صدها سال از خدمات مزدور ساکسون های بت پرست استفاده کرده بودند و ترجیح می دادند در کنار آنها بجنگند تا با این گروه های قبیله ای خشن که توسط جنگجویان اشراف به رهبری یک رئیس یا پادشاه رهبری می شدند. چنین ترتیبی احتمالاً با ارتش رومی در محل برای کنترل تعداد آنها، با استفاده از خدمات مزدور آنها بر اساس "در صورت نیاز" به خوبی کار می کرد. با وجود این، بدون حضور رومیها در بنادر ورودی برای صدور ویزا و مهر گذرنامه، به نظر میرسد که اعداد مهاجرت کمی از کنترل خارج شده است. در شرق و جنوب شرق انگلستان. گروه های اصلی جوت ها از شبه جزیره یوتلند (دانمارک امروزی)، آنگل ها از آنجلن در جنوب غربی یوتلند و ساکسون ها از شمال غربی آلمان هستند.
Vortigern و همسرش Rowena
حاکم اصلی یا شاه بزرگ در جنوب بریتانیا در آن زمان ورتیگرن بود. گزارشهایی که مدتی پس از این رویداد نوشته شد، نشان میدهد که این ورتیگرن بود که مزدوران آلمانی را به رهبری برادران هنگیست و هورسا در دهه 440 استخدام کرد. در ازای خدماتشان در مبارزه با پیکت ها و اسکاتلندی ها از شمال، زمینی در کنت به آنها پیشنهاد شد. برادران که به آنچه پیشنهاد شده بود راضی نبودند، شورش کردند، پسر ورتیگرن را کشتند و خود را با غصب زمینی بزرگ سرگرم کردند.
روحانی بریتانیایی و راهب گیلداس، در حال نوشتنزمانی در دهه 540، همچنین ثبت شده است که بریتانیاییها به فرماندهی «آخرین رومیان»، آمبروسیوس اورلیانوس، مقاومتی در برابر یورش آنگلوساکسونها سازماندهی کردند که در نبرد بادون، معروف به نبرد مونس بادونیکوس، در اطراف سال 517. این به عنوان یک پیروزی بزرگ برای بریتانیایی ها ثبت شد و تجاوز به پادشاهی های آنگلوساکسون برای چندین دهه در جنوب انگلستان متوقف شد. در این دوره است که شخصیت افسانه ای شاه آرتور برای اولین بار ظاهر شد، اگرچه گیلداس به آن اشاره نکرده است، متن قرن نهم Historia Brittonum "تاریخ بریتانیا"، آرتور را به عنوان رهبر نیروی پیروز بریتانیا در بادون معرفی می کند.<1.
آرتور در نبرد بادون رهبری حمله را بر عهده داشت
اما در دهه 650، پیشروی ساکسون ها دیگر نمی توانست مهار شود و تقریباً تمام دشت های انگلیسی تحت کنترل آنها بود. کنترل. بسیاری از بریتانیایی ها از طریق کانال به بریتانی که نام مناسبی داشت گریختند: مردمی که باقی ماندند بعداً «انگلیسی» نامیده شدند. مورخ انگلیسی ارجمند Bede (بائدا 673-735) توصیف می کند که آنگل ها در شرق، ساکسون ها در جنوب و جوت ها در کنت ساکن شدند. باستانشناسی جدیدتر نشان میدهد که این به طور کلی درست است.
Bede
در ابتدا انگلستان به پادشاهیهای کوچک زیادی تقسیم شد که پادشاهیهای اصلی از آنها پدید آمدند. برنیسیا، دیرا، آنگلیا شرقی (زوایای شرقی)، اسکس (ایست ساکسون)، کنت،لیندزی، مرسیا، ساسکس (ساکسون های جنوبی) و وسکس (وساکسون های غربی). اینها به نوبه خود به زودی به هفت نفر کاهش یافتند، یعنی «هپتارشی آنگلوساکسون». لیندزی که در اطراف لینکلن متمرکز شده بود توسط پادشاهی های دیگر جذب شد و عملاً ناپدید شد، در حالی که برنیسیا و دیرا با هم ترکیب شدند و نورثومبریا (سرزمین شمال هامبر) را تشکیل دادند.
در طول قرن های بعد، مرزهای بین پادشاهی های اصلی تغییر کرد. یکی بر دیگران برتری یافت، عمدتاً از طریق موفقیت و شکست در جنگ. مسیحیت همچنین با ورود سنت آگوستین به کنت در سال 597 به سواحل جنوب انگلستان بازگشت. در عرض یک قرن کلیسای انگلیسی در سراسر پادشاهی گسترش یافت و پیشرفت های چشمگیری در هنر و یادگیری را به همراه داشت، نوری برای پایان دادن به "تاریک ترین تاریکی" عصرها.
پادشاهی آنگلوساکسون (قرمز) c800 پس از میلاد
همچنین ببینید: سرعت تخم مرغدر پایان قرن هفتم، هفت پادشاهی اصلی آنگلوساکسون وجود دارد. در جایی که امروز انگلستان مدرن است، به استثنای کرنو (کورنوال). پیوندهای زیر را دنبال کنید تا راهنمای ما در مورد پادشاهی ها و پادشاهان آنگلوساکسون باشد.
• Northumbria،
• Mercia،
• East Anglia،
• وسکس،
• کنت،
همچنین ببینید: نقشه هرفورد موندی• ساسکس و
• اسکس.
البته این بحران تهاجم وایکینگ هاست که یک پادشاهی واحد انگلیسی را به وجود می آورد.