جرج چهارم
جرج چهارم - به عنوان یک شاهزاده و سپس یک پادشاه - هرگز یک زندگی معمولی نداشت. با این حال، حتی با در نظر گرفتن این موضوع، به نظر می رسد که زندگی او بیش از حد معمول خارق العاده بوده است. او هم «نخستین نجیب زاده اروپا» بود و هم مورد تحقیر و تمسخر. او به خاطر آداب و جذابیت، بلکه مستی، روش های ولخرجی و زندگی عاشقانه رسوا شناخته شده بود.
همچنین ببینید: سر جورج کیلی، پدر علم هوانوردیاو در 12 آگوست 1762 به عنوان پسر ارشد پادشاه جورج سوم و ملکه شارلوت به دنیا آمد، چند روز پس از تولدش شاهزاده ولز شد. ملکه شارلوت در مجموع پانزده فرزند به دنیا آورد که سیزده نفر از آنها تا بزرگسالی زنده ماندند. با این حال، برادر مورد علاقه جورج، از میان خواهر و برادرهای متعددش، شاهزاده فردریک بود که سال بعد به دنیا آمد.
روابط او با پدرش تیره شد و جورج سوم به شدت از پسرش انتقاد کرد. این رابطه دشوار تا بزرگسالی ادامه یافت. به عنوان مثال، هنگامی که چارلز فاکس در سال 1784 به پارلمان بازگشت - سیاستمداری که با پادشاه رابطه خوبی نداشت - شاهزاده جورج او را تشویق کرد و رنگهای گاومیش و آبی را به تن کرد.
جرج چهارم در نقش شاهزاده ولز، نوشته گینزبرو دوپون، 1781
البته می توان گفت جرج سوم نقدهای زیادی داشت. شاهزاده جورج زندگی عاشقانه خود را کاملاً بدون اختیار انجام داد. او در طول سال ها روابط متعددی داشت، اما رفتارش با ماریاFitzherbert یا همان کابوس های افسانه ای یا والدین است. (مخصوصاً اگر یکی از والدین سلطنتی باشد.) قانون ازدواج سلطنتی 1772 کسانی را که در خط مستقیم تاج و تخت هستند از ازدواج زیر بیست و پنج سال منع می کرد، مگر اینکه رضایت حاکم را داشته باشند. آنها می توانستند بالای بیست و پنج سال بدون رضایت ازدواج کنند، اما فقط در صورتی که موافقت هر دو مجلس را جلب کنند. به عنوان یک فرد عادی و یک کاتولیک رومی، خانم فیتزربرت که دو بار بیوه شده بود، به سختی برای کسی یک عروس سلطنتی قابل قبول بود.
و با این حال شاهزاده جوان مصر بود که او را دوست دارد. پس از گرفتن قول ازدواج از خانم فیتزربرت - یکی از آنها تحت فشار قرار گرفت، پس از اینکه جورج به نظر می رسد که از شدت اشتیاق به خود چاقو زده است، اگرچه ممکن است زخم هایی را نیز از جایی که دکترش قبلاً او را خونریزی کرده بود باز کرده باشد - آنها مخفیانه در سال 1785 ازدواج کردند. اما این ازدواج بدون مبنای قانونی بوده و در نتیجه باطل تلقی می شود. با این وجود، رابطه عاشقانه آنها ادامه داشت و ازدواج پنهانی آنها طبیعتاً عمومی بود.
مساله پول نیز وجود داشت. شاهزاده جورج اسکناس های هنگفتی برای بهبود، تزئین و تجهیز اقامتگاه های خود در لندن و برایتون به دست آورد. و سپس سرگرمی، اصطبل او و سایر مخارج شاهزاده بود. در حالی که او حامی بزرگ هنر بود و غرفه برایتون تا به امروز مشهور است، بدهی های جورجچشم ریز بودند
غرفه برایتون
او در سال 1795 به ازدواج (قانونی) ادامه داد. توافق این بود که او با دختر عمویش، کارولین از برانزویک، ازدواج کند. مبادله بدهی هایش تسویه خواهد شد. با این حال، در اولین ملاقات آنها، شاهزاده جورج خواستار برندی شد و پرنسس کارولین از او پرسید که آیا رفتار او همیشه اینطور است؟ او همچنین اعلام کرد که او آنطور که انتظار داشت خوش تیپ نیست. جورج متعاقباً در عروسی آنها مست بود.
ازدواج شاهزاده جورج و پرنسس کارولین
تعجبی ندارد که این ازدواج یک فاجعه غیرقابل کاهش بود و این زوج به زندگی جداگانه ادامه دادند. روابط بین آنها پس از جدایی بهبود نیافت. آنها یک فرزند داشتند، پرنسس شارلوت، که در سال 1796 به دنیا آمد. با این حال، شاهزاده خانم تاج و تخت را به ارث نمی برد. او در سال 1817 در حین زایمان درگذشت، در غم و اندوه ملی.
جرج البته به خاطر دوران تصدی خود به عنوان شاهزاده ریجنت شناخته می شود. اولین دوره جنون آشکار جورج سوم در سال 1788 اتفاق افتاد - اکنون اعتقاد بر این است که او ممکن است از یک بیماری ارثی به نام پورفیری رنج می برد - اما بدون اینکه Regency ایجاد شود بهبود یافت. با این حال، پس از مرگ کوچکترین دخترش، پرنسس آملیا، وضعیت سلامتی جورج سوم در اواخر سال 1810 دوباره رو به افول گذاشت. بنابراین، در 5 فوریه 1811، شاهزاده جورج به عنوان نایب السلطنه منصوب شد. شرایط Regency در ابتدامحدودیت هایی برای قدرت جورج ایجاد کرد که پس از یک سال منقضی می شود. اما پادشاه بهبود نیافت و سلطنت ادامه یافت تا اینکه جورج در سال 1820 به سلطنت رسید. تاج گذاری در سال بعد به خاطر مهمان ناخوانده اش معروف (یا بدنام) است: همسر جدا شده او، ملکه کارولین. هنگامی که او به پادشاهی رسید، جرج چهارم از به رسمیت شناختن او به عنوان ملکه امتناع ورزیده بود و نام او را از کتاب دعای مشترک حذف کرده بود. با این وجود، ملکه کارولین به کلیسای وست مینستر رسید و خواستار اجازه ورود شد، اما با امتناع مواجه شد. کمتر از یک ماه بعد فوت کرد.
جرج چهارم زمانی که به سلطنت رسید 57 سال داشت و در اواخر دهه 1820 وضعیت سلامتی او در حال از بین رفتن بود. مشروب زیاد او تاثیر خود را گذاشته بود و مدتها بود که چاق شده بود. او در ساعات اولیه صبح روز 26 ژوئن 1830 درگذشت. در طنین غم انگیز و ناخوشایند عروسی او، تشییع کنندگان در تشییع جنازه او مست بودند.
پایان دادن به چنین زندگی ای، به ویژه زندگی ای که به اختصار خلاصه شده است، همیشه دشوار خواهد بود. اما جرج چهارم در دوره ای از تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بزرگ زندگی کرد و بر آن سلطنت کرد. و او نام خود را دو بار به عنوان یکی از گرجی ها و بار دیگر برای نایب السلطنه به سن قرض داد.
همچنین ببینید: قدیمی ترین میخانه ها و مسافرخانه ها در انگلستانمالوری جیمز نویسنده «آداب ظریف در قرن نوزدهم» است که توسط Pen and Sword Books منتشر شده است. او همچنین در وبلاگ می نویسدwww.behindthepast.com.