چارلز دیکنز

 چارلز دیکنز

Paul King

سال 2012 دویستمین سالگرد تولد چارلز دیکنز بود. اگرچه او در واقع در شهر دریایی پورتسموث، همپشایر در 7 فوریه 1812 به دنیا آمد، اما آثار چارلز جان هافام دیکنز برای بسیاری به مظهر لندن ویکتوریایی تبدیل شده است.

کمی پس از تولد او، دیکنز پدر و مادر، جان و الیزابت، خانواده را به بلومزبری در لندن و سپس به چتم در کنت نقل مکان کردند، جایی که دیکنز بیشتر دوران کودکی خود را در آنجا گذراند. در حالی که دوران زودگذر جان به عنوان یک منشی در دفتر حقوق نیروی دریایی به چارلز اجازه داد تا مدتی از تحصیلات خصوصی در مدرسه ویلیام گیلز چتم لذت ببرد، در سال 1822 هنگامی که خانواده رو به رشد دیکنز (چارلز دومین فرزند از هشت فرزند بود) به طور ناگهانی در فقر فرو رفت. به لندن بازگشت و به منطقه کم‌نفس کمدن تاون بازگشت.

همچنین ببینید: ملکه آن

بدتر از آن زمانی بود که جان میل به زندگی فراتر از توانش داشت (که گفته می‌شود الهام‌بخش شخصیت آقای میکاوبر در رمان دیکنز بود دیوید کاپرفیلد ) او را در سال 1824 در زندان بدنام مارشالسی در ساوثوارک به زندان بدهکار انداخت، بعدها برای رمان دیکنز دوریت کوچک .

در حالی که بقیه خانواده به جان در مارشالسی ملحق شدند، چارلز 12 ساله برای کار در انبار سیاه وارن فرستاده شد، جایی که او 10 ساعت در روز را صرف چسباندن برچسب روی گلدان های واکس کفش به قیمت 6 شیلینگ در هفته می کرد که به بدهی های خانواده اش می رسید.دارای اقامتگاه های ساده زندگی ابتدا با دوست خانوادگی الیزابت رویلنس در کامدن (که گفته می شود الهام بخش خانم پیپچین بود، در دامبی و پسر ) و بعدها در ساوتوارک با یک مامور دادگاه ورشکسته و خانواده اش، در این مرحله بود. علاقه مادام العمر دیکنز به قدم زدن در خیابان های لندن در تمام ساعات شبانه روز آغاز شد. و این دانش عمیق از شهر تقریباً به طور ناخودآگاه در نوشته‌های او نفوذ کرد، همانطور که خود دیکنز گفت: "من فکر می‌کنم این شهر بزرگ را به خوبی هر کسی در آن می‌شناسم".

دیکنز 12 ساله در انبار بلکینگ (تصویر هنرمندان)

با دریافت ارثی از مادربزرگ پدرش الیزابت، خانواده دیکنز توانستند بدهی های خود را تسویه کنند و مارشالسی را ترک کنند. چند ماه بعد چارلز توانست به مدرسه در آکادمی ولینگتون هاوس در شمال لندن برود. از آنجا او قبل از اینکه در سال 1833 خبرنگار مورنینگ کرونیکل شود، در دفتر وکالت شاگردی کرد و دادگاه‌های حقوقی و مجلس عوام را پوشش داد. با این حال، وضعیت بد فقرا و شرایط غیرانسانی کاری که او در چنین سن جوانی تجربه کرده بود، هرگز دیکنز را رها نکرد. داستان زندانی شدن پدرش تنها پس از انتشار، شش سال پس از مرگ او، در دسترس عموم قرار گرفتزندگینامه دوستش جان فورستر که خود دیکنز در آن همکاری کرده بود - آنها به ویژگی بسیاری از مشهورترین آثار او و کانون انسان دوستانه تبدیل شدند که نقش بزرگی در زندگی بزرگسالی او داشت. از پسرانی که در انبار ملاقات کرد، یکی از آنها تأثیر ماندگاری بر جای گذاشت. باب فاگین، که به دیکنز تازه وارد نشان داد که چگونه وظیفه چسباندن برچسب به واکس کفش را بر عهده بگیرد، برای همیشه (در ظاهری کاملاً متفاوت!) در رمان الیور توئیست جاودانه شد.

دیکنز پس از برقراری تماس های متعدد در مطبوعات، توانست اولین داستان خود را به نام یک شام در پیاده روی صنوبر در مجله ماهانه در دسامبر 1833 منتشر کند. پس از آن مجموعه ای از طرح ها با عنوان طرح‌هایی از Boz در سال 1836، Boz نام مستعاری است که از لقبی که در دوران کودکی به برادر کوچک‌ترش آگوستوس داده شده توسط بقیه اعضای خانواده گرفته شده است. در آوریل همان سال، دیکنز اولین رمان خود را به صورت سریالی با نام کاغذهای پیک ویک منتشر کرد که مورد تحسین مردم قرار گرفت و با کاترین هوگارت، دختر جورج هوگارت ویراستار او برای طرحهای بوز ازدواج کرد. که قبل از جدایی در سال 1858 برای او 10 فرزند به دنیا آورد.

بسیاری از مشهورترین و ماندگارترین آثار دیکنز مانند الیور توئیست ، دیوید کاپرفیلد<4 غیر معمول برای آن زمان بود> و داستان دو شهر به صورت سریالی طی چند ماه یا هفته منتشر شدند. این به نویسنده اجازه دادبشدت یک مفسر اجتماعی شوید و به احساسات آن زمان ضربه بزنید و به مخاطب اجازه دهید در طرح حرفی بزند. همچنین به این معنی بود که شخصیت‌های او می‌توانستند به‌طور ارگانیک رشد کنند، و زندگی لندنی‌های روزمره در بریتانیای ویکتوریایی را به تصویر می‌کشیدند. همانطور که جان فورستر در زندگی نامه خود به نام زندگی چارلز دیکنز بیان می کند: "[دیکنز] به شخصیت ها وجود واقعی داد، نه با توصیف آنها، بلکه با اجازه دادن به آنها برای توصیف خود".

یکی. از شناخته شده ترین و ماندگارترین شخصیت های دیکنز، ابنزر اسکروج، در رمان سرود کریسمس که در 17 دسامبر 1843 منتشر شد ظاهر می شود. مسلماً مشهورترین داستان دیکنز و گفته می شود که بیشترین تأثیر را در کریسمس داشته است. جشن‌ها در دنیای غرب، تمرکز داستان بر پیروزی خیر بر شر و اهمیت خانواده، معنای جدیدی به کریسمس در عصر ویکتوریا بخشید و تفسیر مدرن کریسمس را به عنوان یک گردهمایی خانوادگی جشن گرفت.

دیکنز که نویسنده ای پرکار بود، بسیاری از رمان ها با نشریات هفتگی، کتاب های سفر و نمایشنامه همراه بود. در سال‌های پایانی زندگی، دیکنز همچنین زمان زیادی را صرف سفر به سراسر بریتانیا و خارج از کشور کرد و محبوب‌ترین آثارش را خواند. علیرغم دیدگاه های آشکارا منفی اش در مورد برده داری، او طرفداران زیادی در ایالات متحده پیدا کرد، جایی که - به دنبال شرطی در وصیت نامه اش - تنها یادبود او در اندازه واقعی را می توان درکلارک پارک، فیلادلفیا.

همچنین ببینید: کلاه فرنگی Hampstead & باغ های تپه

در طول "خواندن خداحافظی" او - آخرین تور او در انگلستان، اسکاتلند و ایرلند بود که دیکنز در 22 آوریل 1869 دچار سکته مغزی خفیف شد. دیکنز که به اندازه کافی پیشرفت کرده بود و مشتاق بود که تماشاگران یا حامیان مالی خود را ناامید نکند، 12 اجرای دیگر از سرود کریسمس و محاکمه را از Pickwick در سالن سنت جیمز لندن در فاصله ژانویه انجام داد. - مارس 1870. با این حال، دیکنز در 8 ژوئن 1870 در خانه خود در گادز هیل پلیس در حین کار بر روی آخرین رمان ناتمام خود ادوین درود دچار سکته مغزی شد و روز بعد درگذشت.

در حالی که نویسنده امیدوار بود. برای تدفین ساده و خصوصی در کلیسای جامع روچستر در کنت، او را در گذرگاه جنوبی کلیسای وست مینستر، معروف به گوشه شاعران، به خاک سپردند و با سنگ نوشته زیر به خاک سپرده شد: «به یاد چارلز دیکنز (محبوب ترین نویسنده انگلیسی) که درگذشت. در محل اقامتش، هایدام، نزدیک روچستر، کنت، 9 ژوئن 1870، در سن 58 سالگی. او با فقرا، دردمندان و ستمدیدگان همدرد بود. و با مرگ او، یکی از بزرگترین نویسندگان انگلستان در جهان گم می شود.»

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.