دودکش ها و پسران کوهنوردی
دودکشروی، یا به قول اغلب پسران کوهنوردی، حرفهای سخت بود و به احتمال زیاد زندگی شما را به شدت کاهش میداد.
کسانی که به کار میرفتند اغلب یتیم یا از پیشینههای فقیر بودند. ، توسط والدینشان به این شغل فروخته می شود.
با پسران جوانی که برای کار در شرایط بسیار خطرناک استخدام می شدند، برخی از آنها در سن سه سالگی، این عمل برای مدتی بسیار گسترده و از نظر اجتماعی قابل قبول بود.
<0 در اواخر دهه 1780، ویلیام بلیک، شاعر مشهور، اولین بخش شعر خود را در «آوازهای بی گناهی» با عنوان «دودکش پاک کن» منتشر کرد که کاملاً حکایت غم انگیز کار کودکان در سراسر کشور در عصر بریتانیا تکرار می شد. به عنوان یک نیروگاه صنعتی قوی شد.«وقتی مادرم مرد، من خیلی جوان بودم،
و پدرم مرا فروخت، در حالی که هنوز زبانم بود،
به سختی میتوانست گریه کند. گریه کن گریه کن.
پس دودکش هایت را جارو می کنم و در دوده می خوابم"
از "دودکش پاک کن" اثر ویلیام بلیک، از اثر او "آوازهای بی گناهی" and of Experience»، 1795
کودکان به دلیل اندازه کوچکشان که به آنها امکان می داد در فضاهای بسیار باریک و محصور که نیاز به تمیز کردن غیرقابل دسترس برای بزرگسالان وجود ندارد، برای دودکش استفاده می شدند. از آنجایی که برخی از آنها در سنین چهار یا پنج سالگی شاید به اندازه کافی قوی نیستند، شش سالگی اغلب مناسب ترین زمان برای ورود به این دوره بود.حرفه.
در پسران و گاه دختران کوهنوردی که برای اشتغال، پوشاک و غذا متکی به جاروی به اصطلاح استاد بودند، از کودکان خردسال به عنوان یک شاگرد یاد میشدند که این هنر را یاد میگرفتند. در حالی که جارو بزرگسالان کنترل کاملی بر زندگی آنها داشت.
بسیار اوقات آنهایی که توسط والدینشان فروخته شده بودند، حتی اوراقی را امضا می کردند که وضعیت جاروی استاد را به عنوان قیم قانونی خود تضمین می کرد، به این معنی که این کودکان خردسال به ارباب خود بسته بودند. و حرفه خود را تا بزرگسالی بدون هیچ راهی برای فرار.
همچنین ببینید: قافیه های مهد کودک بیشتر
در همین حال، استاد جارو اغلب توسط محله محلی پول می گیرد تا این وایف ها و ولگردها را بپذیرد و به آنها تجارت بیاموزد. . به این ترتیب، نگهبانان قانون ضعیف موظف بودند اطمینان حاصل کنند که تا آنجا که ممکن است کودکان از خانه های کار مجبور به کارآموزی می شوند، در حالی که استاد جارو در حین کار به آنها آموزش می داد، یک سری لباس به آنها می داد و هر کودک را یک بار در هفته تمیز می کرد. 1>
تنها گزینه ای که برای شاگرد کودک وجود داشت این بود که در نهایت از رتبه ها صعود کند. پس از هفت سال کار، آنها میتوانستند به یک جارو کار تبدیل شوند و در نهایت شاید خودشان استاد جارو شوند.
در قرن هجدهم، استفاده از دودکشهای کودک رایج بود، اما استفاده از دودکش در بریتانیا رایج بود. قدمت بسیار دورتری دارد در سال 1200 ساخت دودکش شروع به جایگزینی کرداتکای قبلی به آتش باز بود.
در طول قرن های آینده، استفاده از منابع طبیعی مختلف مستلزم سازگاری های بیشتری بود زیرا انتقال از چوب به زغال سنگ به این معنی بود که دودکش اکنون با دوده غلیظ شده بود و به یک ویژگی برجسته تبدیل شد. از هر ساختمانی.
در آغاز قرن هفدهم، قوانین جدید مالیاتی بر روی آتشگاه وضع کردند که با مقدار دودکشهای یک ساختمان اندازهگیری میشد. در این نقطه بود که بسیاری از ساختمان ها با هزارتوهای دودکش های به هم پیوسته به عنوان راهی برای هدایت هزینه های اضافی ساخته شدند.
طراحی بسیار باریکتر و فشردهتر که منجر به جابجاییهای بزرگسالان شد بسیار بزرگتر از آن بود که در چنین فضاهای محدودی قرار بگیرند.
علاوه بر این، با افزایش روزافزون جمعیت شهری که برای کار به شهرهای بزرگ و شهرهای بزرگ کشیده میشوند، استفاده از دودکش و در نتیجه نیاز به دودکش باعث شد که این شغل بیش از همیشه مورد تقاضا باشد.
این به طور قابل درک یک مشکل لجستیکی ایجاد کرد زیرا رسوبات دوده نیاز به تمیز کردن دائمی داشتند اما فضایی که در آن انجام می شد به سختی قابل کشتیرانی بود. دودکش ها به طور فزاینده ای باریک می شدند و از طریق مجموعه ای از دودکش ها به یکدیگر متصل می شدند و زوایای نامناسب را عملا غیر قابل عبور می کردند. تصویری در سال 1834 از مجله مکانیک.
بنابراین، پسران کوهنوردی به بخشی ضروری از جریان اصلی تبدیل شدندزندگی، ارائه خدمات بسیار مورد نیاز به ساختمانها در سراسر کشور.
در حالی که البته تفاوتهایی بین ساختمانها وجود داشت، دودکش استاندارد به حدود 9 در 9 اینچ کاهش مییابد. با چنین مقدار حرکت کوچکی که در چنین فضای کوچکی فراهم می شود، بسیاری از پسران کوهنوردی باید آن را "باف" کنند، به این معنی که برهنه بالا بروند و فقط از زانو و آرنج برای بالا بردن خود استفاده کنند.
خطرات کار بسیار گسترده بود، و این امکان را برای این واقعیت فراهم می کرد که بسیاری از دودکش ها هنوز در اثر آتش سوزی بسیار داغ هستند و برخی از آنها هنوز ممکن است در آتش باشند. پوست پسرها از اصطکاک کنده و خام میماند، در حالی که یک کودک کمتر زبردست احتمالاً خود را کاملاً گیر کرده است.
موقعیت کودکی که در دودکش گیر کرده است اغلب باعث میشود که زانوهای او زیر چانه قفل شده باشد و جایی برای باز کردن قفل خود از این موقعیت منقبض وجود نداشته باشد. برخی خود را ساعتها سرگردان میبینند، در حالی که میتوان با طناب به افراد خوششانس کمک کرد. آنهایی که خوش شانس ترند به سادگی خفه می شوند و در دودکش می میرند و دیگران را مجبور می کنند که آجرها را بردارند تا بدن را از جای خود خارج کنند. حکمی که پزشکی قانونی پس از از دست دادن یک جوان صادر کرد «مرگ تصادفی» بود.
همچنین ببینید: بیوگرافی مری ملکه اسکاتلندمرگ دو پسر کوهنورد در دودکش دودکش. پیشانی «پسران کوهنورد انگلیس» اثر DR. جورج فیلیپس.
با چنین عواقب وخیم، خطرات بالا بود وپسرها برای زنده ماندن باید تا حد امکان قوی و چابک باشند.
در سنینی که از چهار سالگی تا سن بلوغ متغیر است، پسرها در نتیجه نیازهایشان از شرایط سلامتی وحشتناکی رنج میبرند. اجسام کوچک هنوز توسعه نیافته برخی از این عواقب شامل تغییر شکل استخوان ها یا افزایش مشکلات ریوی ناشی از استنشاق شدید دوده بود که به این معناست که رسیدن به سن بلوغ و بخصوص سن بالا بعید است.
یک بیماری شایع دیگر اثر دوده بر روی چشم بود که اغلب منجر به التهاب شدید و دردناک توسط پسرها که چشمان خود را برای تسکین مالش دادند، بدترین حالت را به وجود آورد. متأسفانه در برخی موارد در نهایت منجر به از دست دادن بینایی می شود.
علاوه بر این، خود شغل منجر به شناسایی یکی از اولین سرطان های صنعتی شد که اولین بار توسط سر پرسیوال پات گزارش شد. او آن را بهعنوان کارسینوم دودکشروی توصیف کرد، که معمولاً به آن زگیل دوده میگویند، به طور چسبناکی به کیسه بیضه حمله میکند و پسران را با رسیدن به سنین نوجوانی تحت تأثیر قرار میدهد.
با چنین پیامدهای غمانگیزی که توسط پسران کوهنوردی متحمل شدند، در نهایت یک بیماری رشد کرد. گروه بزرگی از مبارزان که وضعیت اسفبار این پسران فقیر را روشن می کنند. یکی از این افراد، لرد شفتسبری، بشردوستی بود که خود را وقف معرفی قوانین به منظور مقابله با برخی از شدیدترین بی عدالتی های اجتماعی روز کرد.
علاوه بر این، در این زمان،شرایط و زندگی کودکان در ادبیات و فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفت و توجه بسیار مورد نیاز را به رویه ای جلب کرد که برای مدت طولانی پذیرفته شده بود.
در زمان و پس از مدت ها با چالشهایی که افراد برای دولت و مقامات ایجاد میکردند، قانون دودکشها به تصویب رسید و سالها قوانین قبلی را که سعی در بهبود شرایط زندگی و کار آنها داشت، اجرا میکرد. در سپتامبر 1875 و با کمک لرد شفتسبری، لایحهای تصویب شد که بر اساس آن، جاروها باید مجوز دریافت کنند و در پلیس ثبت شوند و در نتیجه نظارت بر فعالیتها اعمال شود.
پس از چندین دهه درخواست برای اصلاحات و با رعایت اندک قوانین قبلی با هدف اجرای رویه مناسب و حداقل سن، قانون 1875 راهی برای یافتن راه حلی برای مقابله با این موضوع انجام داد. 1>
به لطف کار مبارزانی که یافتههای خود را ارائه کردند، و پس از اینکه جانهای بیشماری در اثر استفاده از دودکشروبهای کودک از بین رفت یا ویران شد، این عمل در نهایت متوقف شد و به وحشیگری پسران کوهنوردی پایان داد و پذیرش جریان اصلی بی توجهی، سوء استفاده و کار اجباری.
با این وجود، تأثیر فرهنگی این عمل هنوز هم امروزه قابل مشاهده است، زیرا جشنواره Sweeps که در روچستر، کنت برگزار می شود با لباس ها و لباس های شیک جشن گرفته می شود. علاوه بر این، در بریتانیا هنوز برای یک خوش شانس در نظر گرفته می شودعروس در حال جوانه زدن یک نگاه اجمالی به یک دودکشروب.
در حالی که پسران کوهنوردی در بریتانیای صنعتی مدرن تبدیل به منظره ای رایج شده بودند، شبح آنها امروز از طریق ادبیات و بازنمایی های فرهنگی ادامه دارد، شاید تصویری ساده تر از واقعیت غم انگیز و بی رحمانه جوانان ارائه دهد. کودکانی که قربانی فقرشان شدهاند و گرفتار شرایطشان شدهاند.
جسیکا برین نویسندهای مستقل و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.