روز امپراتوری

 روز امپراتوری

Paul King

ایده روزی که ..."به کودکان یادآوری می کند که آنها بخشی از امپراتوری بریتانیا بودند و ممکن است با دیگران در سرزمین های آن سوی دریا فکر کنند که پسر و دختر بودن به چه معناست. یک امپراتوری باشکوه." ، و اینکه "قدرت امپراتوری به آنها بستگی داشت، و آنها هرگز نباید آن را فراموش کنند."، در اوایل سال 1897 در نظر گرفته شده بود. تصویر یک ملکه مادرانه ویکتوریا، ملکه هند، به‌عنوان فرمانروای اصلی آن، توسط امپراتوری که تقریباً یک چهارم کل کره زمین را در بر می‌گیرد، مشترک خواهد بود. روز امپراتوری اولین بار جشن گرفته شد. اولین "روز امپراتوری" در 24 می 1902، روز تولد ملکه برگزار شد. اگرچه تا سال 1916 به طور رسمی به عنوان یک رویداد سالانه به رسمیت شناخته نشد، بسیاری از مدارس در سراسر امپراتوری بریتانیا قبل از آن آن را جشن می گرفتند. یکی از ژورنال‌های مدرسه‌ای نیوزلند از سال 1910 ثبت می‌کند: «این «جک اتحادیه» است. و اکنون که روز امپراتوری یک بار دیگر فرا رسیده است، تاریخ آن را خواهید شنید. این واقعاً یک تصویر رنگی از یک کتاب تاریخی است که از چیزهایی می گوید که خیلی قبل از تولد شما اتفاق افتاده است. هر روز امپراتوری، میلیون‌ها کودک مدرسه‌ای از هر طبقه‌ای در طول و عرض امپراتوری بریتانیا معمولاً به پرچم اتحادیه سلام می‌کنند و آهنگ‌های میهن‌پرستانه مانند اورشلیم و خداوند ملکه را حفظ کن<2 می‌خوانند>آن‌ها سخنرانی‌های الهام‌بخش می‌شنیدند و به داستان‌های «انجام شجاعانه» از سراسر امپراتوری گوش می‌دادند، داستان‌هایی که شامل قهرمانانی مانند کلایو هندی، ولف از کبک و «گوردون چینی» از خارطوم می‌شد. اما مسلماً نکته اصلی روز برای بچه ها این بود که آنها را زودتر از موعد به مدرسه باز گذاشتند تا در هزاران راهپیمایی، رقص مایپل، کنسرت ها و مهمانی هایی که این رویداد را جشن می گرفتند شرکت کنند.

در بریتانیا. یک جنبش امپراتوری تشکیل شد، با هدف آن به قول لرد میث، بنیانگذار ایرلندی آن، «ترویج آموزش منظم کودکان در همه فضایل که منجر به ایجاد شهروندان خوب می شود». آن فضیلت‌ها همچنین به وضوح توسط کلمات کلیدی جنبش امپراتوری "مسئولیت، همدردی، وظیفه، و از خودگذشتگی" بیان شد.

جشن روز امپراتوری 1917، بورلی، استرالیای غربی. (عکس با اجازه کورین فوردشمید)

روز امپراتوری برای بیش از 50 سال بخش مهمی از تقویم باقی ماند و توسط میلیون ها کودک و بزرگسال به طور یکسان جشن گرفته شد، فرصتی برای نشان دادن غرور به اینکه بخشی از امپراطوری بریتانیا. با این حال، در دهه 1950، امپراتوری شروع به افول کرد، و روابط بریتانیا با سایر کشورهایی که امپراتوری را تشکیل دادند نیز تغییر کرد، زیرا آنها شروع به تجلیل از هویت خود کردند. احزاب سیاسی چپ افراطی و مخالفان صلح طلب نیز شروع به استفاده از روز امپراتوری کرده بودند.خود فرصتی برای حمله به امپریالیسم بریتانیا است.

همچنین ببینید: دیوار آنتونین

به نظر می‌رسد که صحت سیاسی روزی را به دست آورد که در سال 1958 روز امپراتوری به عنوان روز مشترک المنافع بریتانیا نامگذاری شد و هنوز هم بعداً در سال 1966 که به عنوان مشترک المنافع شناخته شد. روز تاریخ روز مشترک المنافع نیز به 10 ژوئن، روز تولد رسمی ملکه الیزابت دوم فعلی تغییر یافت. تاریخ دوباره در سال 1977 به دومین دوشنبه ماه مارس تغییر یافت، زمانی که هر سال ملکه هنوز پیام خاصی را از طریق پخش رادیویی به همه کشورهای مشترک المنافع برای جوانان امپراتوری ارسال می کند.

A اکنون سالگرد تا حد زیادی فراموش شده است، شاید فقط پدربزرگ و مادربزرگ شما این شعار را به یاد بیاورند به یاد داشته باشید، روز امپراتوری، 24 مه را به خاطر بسپارید.

فقط پدربزرگ و مادربزرگ شما و چندین میلیون کانادایی وفادار یعنی هنوز چه کسانی روز ویکتوریا را هر سال در آخرین دوشنبه قبل از 24 مه جشن می گیرند.

خاطرات روز امپراتوری

مقاله بالا در اصل توسط گردآوری شده است. محققان تاریخی بریتانیا در سال 2006. با این حال، اخیراً جین آلن با ما تماس گرفت، که خاطراتش نشان می‌دهد که روز امپراتوری در کاردیف، ولز چگونه جشن گرفته می‌شد:

"من باید جزو آخرین کودکانی بوده‌ام که جشن گرفته‌اند. این در مدرسه مطمئن نیستم چه سالی، چون خیلی جوان بودم، اما بین سال های 1955 تا 57 بود. در مدرسه شیرخوارگان در ولز، ما را به زمین بازی بردند و یونیون جک را بلند کردند.بعد از اینکه آهنگمان را خواندیم پایین آمد:-

در این روز شاد، آفتاب بهار روشن و درخشان

بر ما بدرخش این 24 مه را بخوانید

بر برادران ما نیز بدرخشید،

در آن سوی اقیانوس آبی،

همانطور که ما آهنگ ستایش خود را بلند می کنیم

در این روز با شکوه امپراتوری ما"

و از سوی دیگر امپراتوری، از استیو پورچ در استرالیا:

«استرالیایی & اواسط دهه 1950 روز امپراتوری (24 می) شب ترقه بود! نوعی شب گای فاکس. آنقدر خوب است که شخص دیگری به یاد می آورد که در آن سال های گذشته چه بخش سرگرم کننده ای از زندگی بود. ما آتش‌سوزی‌های بزرگ داشتیم، سر به فلک می‌کشید و... همه چیزهایی که اکنون ناامن تلقی می شوند، اما من هرگز صدمه نخوردم؟ روز امپراتوری همیشه به عنوان یک کودک استرالیایی انتظارش را داشت.»

و حتی اخیراً، در نوامبر 2018، سوزان پاتریشیا لوئیس با ما تماس گرفت که در پنج سالگی در سال 1937، به یاد می آورد که آواز زیر را در زمین بازی مدرسه نوزادان خیابان، ولینگبورو، نورثمپشن شایر در اطراف پرچم اتحادیه جمع شده بود:-

امروز صبح به مدرسه آمدیم

24 ماه می است و ما به جشن می‌پیوندیم

روزی که روز امپراتوری ما نامیده می‌شود.

همچنین ببینید: سهم آفریقا در جنگ جهانی اول

ما فقط بچه‌های کوچک هستیم،

اما سهم ما با کمال میل انجام می شود،

همه ما می خواهیم وظیفه خود را انجام دهیم

به خاطر پادشاه و کشورمان»

نیل ولتون نیزدر نوامبر 2020 با ما تماس گرفت:

«اگرچه روز امپراتوری در سال 1958 به پایان رسید، همچنان انتظار می رفت که روز مشترک المنافع و دیگر مناسبت های سلطنتی را در مدرسه جشن بگیریم. مطمئناً برای ما در مدرسه ابتدایی من در دهه 1980 چنین بود و با قضاوت بر اساس آنچه در اینجا خوانده ام، این جشن ها در مدرسه من بسیار شبیه به روز امپراتوری است. لحظه ای برای یادآوری به ما در کودکی، به گونه ای که هرگز فراموش نخواهیم کرد، که ما بخشی از چیزی بسیار بزرگتر از خود هستیم که وظیفه یا وفاداری به آن مدیونیم. چیزی که مدت ها قبل از تولد ما وجود داشته است و از ما دعوت شده است که بخشی از آن باشیم و به آن بپیوندیم. چیزی آنقدر خاص که حتی پدران ما حاضر بودند برای آن بجنگند و بمیرند. بنابراین تولد شاهزاده ویلیام در سال 1982 همان لحظه ای بود که از نسل خودم برای پیوستن به ملت یا قبیله دعوت شد. لحظه ای که در آن همه دعوت شده بودند تا تولد یک شاهزاده را جشن بگیرند. برای علامت گذاری و تصدیق این که یک نوزاد کوچک که از نسل ما به دنیا آمد، پادشاه ما خواهد شد. در واقع، پس از جمع شدن در سالن مدرسه، همه ما مجبور شدیم مستقیماً در ردیف های خود به معرض توجه قرار بگیریم. قرار نبود هیاهو یا بی قراری کنیم، یا برای صحبت به سراغ دوستی برویم، بلکه باید مستقیماً جلوی خودمان را نگاه کنیم «انگار سرباز یا مجسمه هستیم». سپس یک پسر یونیون جک توسط یک پسر استاندارد چهار حمل شد و در کنار تصویر ملکه روی صحنه قرار گرفت. مدیر مدرسه به ما گفت که این برای ملکه چقدر خاص استنوه او قرار بود پادشاه ما شود. چقدر خاص بود که بسیاری از نوه ها می خواستند تولد نوه او را جشن بگیرند. سپس سرودها و سرودهای وطن پرستانه خواندیم، دعاهایی را برای شکرگزاری خدا برای آمدنش خواندیم و همچنین خدای نجات ملکه را خواندیم. قبل از خواندن سرود ملی، مدیر مدرسه به ما گفت که تمام ایده‌هایمان را پاک کنیم و تصور کنیم که می‌توانیم ملکه را ببینیم." 3>

«با توجه به روز امپراتوری. در طول دوران تحصیل من در مدرسه راهنمایی در نورثامبرلند در دهه 1950، در هر روز امپراتوری تعدادی از بچه های سال چهارم به نمایندگی از نیروی دریایی ارتش و نیروی هوایی انتخاب می شدند. در سال چهارم من به عنوان نماینده ارتش انتخاب شدم و لباس جنگی قدیمی پدرم را پوشیدم که مناسب دوخت بود. بچه هایی که نماینده نیروی دریایی و نیروی هوایی بودند نیز یونیفورم خدمت نمایندگی خود را پوشیدند.

سپس در جلسه در جلوی مجلس ایستادیم و همراه با بقیه قبل از حضور، Rule Britannia و سرود ملی را خواندیم. برای آن روز با پیامی میهن پرستانه از مدیر مدرسه اخراج شد."

در ژوئن 2022، موریس گفری نورمن جشن های روز امپراتوری را در مدرسه ابتدایی خود در بدفوردشایر به یاد آورد:

" بین سال‌های 1931 و 1936، من دانش‌آموز مدرسه ابتدایی آرلزی سایدینگ در بدفوردشایر بودم. هر سال در 24 مه روز امپراتوری را جشن می گرفتیم. نقشه جهان به ما نشان داده می شودبا رنگ قرمز که کشورهای امپراتوری را نشان می دهد و در مورد آنها گفته می شود. ما یونیون جک و دیزی ها را که نماینده کشورهای مشترک المنافع هستند ترسیم می کنیم. ما این آهنگ کوچک را می خواندیم و سپس برای بازی به چمنزارهای کنار رودخانه می رفتیم و بعد از آن یک تعطیلات نیم روزه می رفتیم.

برای انگلستان چه کاری می توانم انجام دهم،

این برای من خیلی مفید است؟

یکی از فرزندان وفادار او

می توانم و خواهم بود.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.