ظهور و سقوط توماس کرانمر
توماس کرانمر یک شهید پروتستان در دوران سلطنت مری خونین، شخصیت مهمی بود که به عنوان اولین اسقف اعظم پروتستان کانتربری خدمت می کرد.
در 21 مارس 1556، توماس کرانمر به دلیل بدعت در آتش سوزانده شد. سرنوشت او که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های مذهبی زمان خود در انگلستان، رهبر اصلاحات و شخصیت های کلیسایی پیشگام شناخته می شد، مشخص شده بود.
در سال 1489 در ناتینگهام شایر در خانواده ای با ارتباطات مهم محلی به دنیا آمد. مقدر بود که برادرش جان، املاک خانوادگی را به ارث ببرد، در حالی که توماس و برادر دیگرش ادموند مسیرهای متفاوتی را دنبال کردند.
در سن چهارده سالگی، توماس جوان در کالج عیسی در کمبریج تحصیل کرد و یک آموزش کلاسیک معمولی دریافت کرد. متشکل از فلسفه و ادبیات در این زمان، توماس آموزه های دانشمندان اومانیست مانند اراسموس را پذیرفت و مدرک کارشناسی ارشد را به پایان رساند و پس از آن یک کمک هزینه تحصیلی انتخابی در کالج به پایان رساند.
با این حال، این کوتاه مدت بود، زیرا مدت زیادی پس از اتمام تحصیلات خود، کرانمر با زنی به نام جوآن ازدواج کرد. با داشتن همسری، او متعاقباً مجبور شد از همراهی خود صرف نظر کند، حتی با وجود اینکه هنوز کشیشی نشده بود و در عوض موقعیت جدیدی را در اختیار گرفت.
وقتی همسرش بعداً در هنگام زایمان درگذشت، کالج عیسی دید برای بازگرداندن کرانمر مناسب بود و در سال 1520 منصوب شد و شش سال بعد دکترای الهی خود را دریافت کرد.
کرانمر اکنون به عنوان یکی از اعضای کامل روحانیت، دهه های زیادی را در دانشگاه کمبریج گذرانده است، جایی که پیشینه تحصیلی او در فلسفه، او را برای یک عمر مطالعه کتاب مقدس حفظ کرده است.
در این بین، مانند بسیاری از همکارانش در کمبریج، او برای یک نقش در خدمات دیپلماتیک انتخاب شد و در سفارت انگلیس در اسپانیا خدمت می کرد. در حالی که نقش او جزئی بود، تا سال 1527 کرانمر با هنری هشتم پادشاه انگلستان روبرو شد و با او یک به یک صحبت کرد و نظر بسیار مطلوبی درباره پادشاه داشت.
این رویارویی اولیه با پادشاه منجر شد. برای تماس بیشتر، به ویژه زمانی که ازدواج هنری هشتم با کاترین آراگون در حال شکسته شدن بود. کرانمر در حالی که پادشاه مایل بود حمایتی برای ابطال خود پیدا کند، برخاست و این وظیفه را پذیرفت. به تاج و تخت او او متعاقباً به شخصیت مذهبی بسیار با نفوذ کاردینال ولسی وظیفه ابطال را داد. برای انجام این کار، ولسی با دیگر دانشمندان کلیسایی درگیر شد و کرانمر را مایل و قادر به ارائه کمک دید.
برای تکمیل این فرآیند، کرانمر کانال های لازم را برای یافتن راهی برای ابطال بررسی کرد. در مرحله اول، تعامل با همکاران دانشگاه کمبریج، استیون گاردینر و ادوارد فاکس، ایده یافتن حمایت ازهموطنان الهیات در این قاره مطرح شدند زیرا چارچوب قانونی پرونده رم مانع دشوارتری برای پیمودن آن بود.
کرانمر و هموطنانش با ایجاد یک استخر وسیع تر، نقشه خود را با تأیید توماس مور اجرا کردند. به کرانمر اجازه داد تا به یک سفر تحقیقاتی برود تا نظرات دانشگاه ها را بررسی کند. در همین حال، فاکس و گاردینر روی اجرای یک استدلال الهیات دقیق کار می کردند تا عقیده را به نفع این باور که پادشاه دارای صلاحیت عالی نهایی است، تغییر دهد.
سر توماس مور
در مأموریت قارهای کرانمر، او با اصلاحطلبان سوئیسی مانند زوینگلی مواجه شد که در اجرای اصلاحات در کشورش نقش مهمی داشتند. در همین حال، سایمون گرینائوس انسانگرا با کرانمر گرم شد و متعاقباً با مارتین بوسر، یک لوتری بانفوذ مستقر در استراسبورگ تماس گرفت.
وجهه عمومی کرانمر در حال افزایش بود و در سال 1532 او به دربار چارلز پنجم، مقدس منصوب شد. امپراتور روم به عنوان سفیر مقیم. پیش نیاز چنین نقشی همراهی امپراتور در سفرهایش در قلمرو اروپایی اش بود، به این ترتیب از مراکز مهم فعالیت های الهیاتی مانند نورنبرگ بازدید کرد، جایی که اصلاح طلبان موجی از اصلاحات را برانگیختند.
همچنین ببینید: محکومین بریتانیایی به استرالیااین اولین بار کرانمر بود. قرار گرفتن در معرض آرمان های اصلاحات. با افزایش تماس با برخی از اصلاح طلبان و پیروان فراوان، کم کمایده های ستایش شده توسط مارتین لوتر با کرانمر طنین انداز شد. علاوه بر این، زمانی که او با مارگارت، خواهرزاده یکی از دوستان خوبش به نام آندریاس اوسیاندر، که اتفاقاً نقش مهمی در اصلاحات اجرا شده در شهر کنونی لوتری نورنبرگ داشت، ازدواج کرد، در زندگی خصوصی او نیز منعکس شد.
در این میان، پیشرفت الهیاتی او به طرز ناامیدکننده ای با تلاش او برای جلب حمایت برای لغو چارلز پنجم، برادرزاده کاترین آراگون، مطابقت نداشت. با این وجود، به نظر نمیرسد که این تأثیر نامطلوبی بر حرفه او داشته باشد، زیرا او پس از مرگ اسقف اعظم فعلی ویلیام وارهام، اسقف اعظم کانتربری منصوب شد.
این نقش تا حد زیادی به دلیل نفوذ خانواده آن بولین، که علاقه خاصی به تضمین ابطال داشتند، تضمین شد. با این حال، خود کرانمر از این پیشنهاد غافلگیر شد، زیرا تنها در مقامی جزئی در کلیسا خدمت کرد. او به انگلستان بازگشت و در 30 مارس 1533 به عنوان اسقف اعظم منصوب شد.
کرانمر با نقشی که به تازگی به دست آورده و اعتبار و موقعیتی را برای او به ارمغان می آورد، در پیگیری روند ابطال او که بعد از افشای آن بولین از اهمیت بیشتری برخوردار شد، ناامید ماند. حاملگی.
هنری هشتم و آن بولین
همچنین ببینید: کاراتاکوسدر ژانویه 1533، هنری هشتم پادشاه انگلستان با معشوقه خود آن بولین به طور مخفیانه ازدواج کرد و کرانمر رها شد.با وجود دخالت آشکار او، چهارده روز کامل از حلقه خارج شد.
با فوریت فراوان، پادشاه و کرانمر به پارامترهای قانونی پایان دادن به ازدواج سلطنتی پرداختند و در 23 می 1533، کرانمر اعلام کرد که پادشاه هنری ازدواج هشتم با کاترین آراگون بر خلاف قانون خدا بود.
با چنین اعلامی از سوی کرانمر، اکنون پیوند هنری و آن تأیید شد و افتخار اهدای عصا و عصای آن را به او واگذار کرد.
در حالی که هنری نمیتوانست از این نتیجه خوشحالتر باشد، پاپ کلمنت هفتم در رم، از عصبانیت در حال التهاب بود و هنری را تکفیر کرد. در حالی که پادشاه انگلیسی سرپیچی و در تصمیم خود ثابت قدم بود، در سپتامبر همان سال، آن دختری به نام الیزابت به دنیا آورد. کرانمر خود مراسم غسل تعمید را انجام داد و به عنوان پدرخوانده ملکه آینده خدمت کرد.
اکنون در مقام قدرت به عنوان اسقف اعظم، کرانمر پایه های کلیسای انگلستان را بنا خواهد کرد.
هدف کرانمر در تضمین ابطال این بود که پیامدهای عظیمی بر فرهنگ الهیات و جامعه آینده یک ملت داشته باشد. او با القای شرایط جدایی انگلستان از حکومت پاپ، در کنار شخصیت هایی مانند توماس کرامول، استدلالی را برای برتری سلطنتی مطرح کرد و پادشاه هنری هشتم را رهبر کلیسا دانست.
این زمان تغییرات بزرگی بود. مذهبی، اجتماعی و فرهنگیشرایط و با تبدیل شدن سریع کرنمر به یکی از چهره های تاثیرگذار در این زمان. او در حین خدمت به عنوان اسقف اعظم شرایط را برای یک کلیسای جدید انگلستان ایجاد کرد و یک ساختار اعتقادی برای این کلیسای پروتستان جدید ایجاد کرد.
کرانمر بدون مخالفت نبود و بنابراین هرگونه تغییر مهم در کلیسا به شدت مورد مناقشه مذهبی ها بود. محافظه کارانی که با این موج تغییرات کلیسایی مبارزه کردند.
با توجه به اینکه، کرانمر توانست اولین سرویس بومی رسمی را به نام «تشویق و نیایش» در سال 1544 منتشر کند. در حالی که در هسته اصلاحات انگلیسی بود، کرانمر یک کتیبه ساخت. که احترام قدیسان را به آرمان های جدید پروتستان کاهش داد. او به همراه کرامول ترجمه کتاب مقدس را به انگلیسی تأیید کردند. سنتهای قدیمی جایگزین، دگرگون و اصلاح میشدند.
موقعیت قدرت کرانمر زمانی ادامه یافت که پسر هنری هشتم، ادوارد ششم، جانشین تاج و تخت شد و کرانمر به برنامههای خود برای اصلاح ادامه داد. در این زمان او کتاب دعای مشترک را تولید کرد که به منزله عبادت برای کلیسای انگلیسی در سال 1549 بود. زمانی که ادوارد ششم متأسفانه تنها چند ماه بعد درگذشت، خود خیلی سریع در معرض تهدید قرار گرفت. به جای او، خواهرش، مریم اول، یک رومی مومنکاتولیک ایمان خود را به کشور بازگرداند و بنابراین افرادی مانند کرانمر و کتاب دعای او را به سایه ها تبعید کرد. هدف اصلی ملکه جدید کاتولیک شد.
در پاییز، ملکه مری دستور دستگیری او را صادر کرد و او را به اتهام خیانت و بدعت محاکمه کرد. کرانمر که ناامید بود از سرنوشت قریب الوقوع خود جان سالم به در برد، آرمان های خود را رها کرد و دست از کار کشید اما فایده ای نداشت. مری که به مدت دو سال در زندان بود، هیچ قصدی برای نجات این شخصیت پروتستان نداشت: سرنوشت او اعدام او بود.
مرگ توماس کرانمر
در 21 مارس 1556 کرانمر در روز اعدامش با جسارت انصراف خود را پس گرفت. او با افتخار به اعتقادات خود، سرنوشت خود را پذیرفت، در آتش سوخت، مرد بدعت گذار برای کاتولیک های رومی و شهید برای پروتستان ها شد. خدا».
آخرین سخنان او، از زبان مردی که مسیر تاریخ انگلستان را برای همیشه تغییر داد.
جسیکا برین یک نویسنده مستقل و متخصص در تاریخ است. مستقر در کنت و عاشق همه چیزهای تاریخی است.