نبرد کورونا و سرنوشت سر جان مور

 نبرد کورونا و سرنوشت سر جان مور

Paul King

نه طبلی شنیده شد، نه یک یادداشت تشییع جنازه،

هنگامی که بدنش به سمت بارو عجله داشتیم؛

هیچ سربازی گلوله خداحافظی خود را شلیک نکرد

ای قبری که قهرمانمان را در آن دفن کردیم.

این کلمات از شعر "دفن سر جان مور پس از کورونا" گرفته شده است که در سال 1816 توسط شاعر ایرلندی چارلز ولف نوشته شده است. به زودی محبوبیت آن افزایش یافت و ثابت کرد که تأثیری فراگیر در گلچین‌های قرن نوزدهم دارد، ادای احترام ادبی به احترام سر جان مور کشته شده که به سرنوشت وحشتناک خود در نبرد کورونا دچار شد.

در 16 ژانویه. 1809 درگیری بین نیروهای فرانسوی و بریتانیایی در سواحل شمال غربی اسپانیا در گالیسیا رخ داد. کورونا قرار بود محل وقوع یکی از بدنام ترین و دلخراش ترین حوادث تاریخ نظامی بریتانیا باشد.

همچنین ببینید: جسد انفجاری ویلیام فاتح

یک اقدام گارد عقب برای ارتش بریتانیا در حال عقب نشینی، به رهبری سر جان مور، به سربازان اجازه می دهد تا فرار کنند، و مشابه آن را تداعی می کند. تصاویر مربوط به دانکرک متأسفانه، این اقدام تنها با هزینه رهبر خود، مور، که از تخلیه جان سالم به در نبرد، انجام شد، مردی که نباید فراموش شود. او از آن زمان در مجسمه‌هایی در اسپانیا و گلاسکو به یادگار گذاشته شده است.

این نبرد خود بخشی از یک درگیری بسیار گسترده‌تر به نام جنگ شبه جزیره بود که بین نیروهای ناپلئون و سربازان اسپانیایی بوربن در تلاش برای کنترل ایبری انجام شد. شبه جزیره در طولجنگ های ناپلئون ثابت شد که این زمان تحولات بزرگی در اروپا بود و بریتانیا به زودی خود را درگیر کرد.

در سپتامبر 1808 قراردادی به نام کنوانسیون سینترا امضا شد تا ترتیبات خروج نیروهای فرانسوی از پرتغال را حل کند. . این بر اساس شکستی بود که فرانسوی ها به رهبری ژان آندوش جونو متحمل شدند که نتوانستند سربازان انگلیسی-پرتغالی را که تحت فرماندهی سر ولزلی می جنگیدند شکست دهند. متأسفانه، در حالی که ولزلی به عقب نشینی فرانسوی ها دامن می زد، خود را توسط دو فرمانده ارشد ارتش آواره یافت. سر هری بورارد و سر هیو دالریپل.

نقشه های ولزلی برای پیشبرد بیشتر فرانسوی ها از بین رفته بود و جاه طلبی او برای کنترل بیشتر منطقه ای به نام تورس ودراس و قطع ارتباط فرانسوی ها باطل شده بود. توسط کنوانسیون سینترا در عوض، دالریمپل با شرایطی موافقت کرد که با وجود پیروزی بریتانیا تقریباً تسلیم بود. علاوه بر این، به حدود 20000 سرباز فرانسوی اجازه داده شد که منطقه را با آرامش ترک کنند و «اموال شخصی» را که در واقع احتمال سرقت اشیای قیمتی پرتغالی را به همراه داشتند، به همراه داشتند. یک گذرگاه امن که بیشتر به عنوان پیروز رفتار می شود تا نیروهای شکست خورده. تصمیم بریتانیا برای موافقت با این شروط در بریتانیا با محکومیت مواجه شد، ناباوری که شکست فرانسه تغییر کرده است.به عقب‌نشینی مسالمت‌آمیز فرانسه که عمدتاً توسط انگلیسی‌ها تسهیل شد.

در این زمینه، یک رهبر نظامی جدید وارد صحنه شد و در ماه اکتبر، ژنرال اسکاتلندی الاصل سر جان مور فرماندهی نیروهای بریتانیا در پرتغال را بر عهده گرفت. به تقریبا 30000 مرد. برنامه این بود که از مرز به اسپانیا راهپیمایی کنیم تا از نیروهای اسپانیایی که با ناپلئون می جنگیدند حمایت کنند. در نوامبر، مور راهپیمایی به سمت سالامانکا را آغاز کرد. هدف مشخص بود؛ مانع از نیروهای فرانسوی و مانع از برنامه‌های ناپلئون برای نشاندن برادرش جوزف بر تاج و تخت اسپانیا می‌شود.

بالا: سر جان مور برنامه های بلندپروازانه به همان اندازه چشمگیر بودند، زیرا در این زمان او ارتشی متشکل از 300000 نفر را جمع آوری کرده بود. سر جان مور و ارتشش در مواجهه با چنین اعدادی هیچ شانسی نداشتند.

در حالی که فرانسوی ها درگیر یک حرکت گیره ای علیه نیروهای اسپانیایی بودند، سربازان بریتانیایی به طرز نگران کننده ای تکه تکه شده بودند و برد رهبری یک گروه در شمال را بر عهده داشت. ورود مور به سالامانکا و نیروی دیگری در شرق مادرید. هوپ و افرادش به مور و سربازانش ملحق شدند، اما پس از ورود به سالامانکا، به او اطلاع دادند که فرانسوی ها در حال شکست دادن اسپانیایی ها هستند و بنابراین خود را در موقعیت دشواری قرار داد.

در حالی که هنوز مطمئن نیست که آیا عقب نشینی کند یا خیر. به پرتغال یا نه، او اخبار بیشتری دریافت کرد مبنی بر اینکه سپاه فرانسوی به رهبری سولت در موقعیتی نزدیک رودخانه کاریون قرار دارد.که در برابر حمله آسیب پذیر بود. نیروهای بریتانیا با برخورد با گروه بیرد تقویت شدند و متعاقباً با سواره نظام ژنرال پاژه به ساهاگون حمله کردند. متأسفانه، این پیروزی با یک اشتباه محاسباتی همراه شد و نتوانست یک حمله غافلگیرکننده علیه سولت انجام دهد و به فرانسوی ها اجازه داد تا دوباره سازماندهی شوند.

ناپلئون تصمیم گرفت از این فرصت استفاده کند و یک بار برای همیشه نیروهای انگلیسی را نابود کند و شروع به جمع آوری سربازان کرد. اکثر نیروهایش با سربازان در حال پیشروی درگیر شوند. در حال حاضر، سربازان بریتانیا به خوبی وارد قلب اسپانیا شده بودند، و همچنان برنامه هایی را برای پیوستن به نیروهای تحت محاصره اسپانیایی که به کمک در برابر فرانسوی ها نیاز داشتند، دنبال می کردند. به طور فزاینده ای آشکار شد که نیروهای اسپانیایی در آشفتگی به سر می برند. سربازان انگلیسی در شرایط وحشتناکی دست و پنجه نرم می کردند و مشخص شد که وظیفه ای که در دست داشت بیهوده بود. ناپلئون افراد بیشتری را جمع آوری کرده بود تا از نیروهای مخالف بیشتر شود و مادرید در حال حاضر تحت کنترل او بود.

گام بعدی ساده بود. سربازان بریتانیایی به رهبری مور باید راهی برای فرار بیابند یا خطر نابودی کامل توسط ناپلئون را داشته باشند. Corunna بدیهی ترین انتخاب برای راه اندازی یک مسیر فرار شد. این تصمیم یکی از دشوارترین و خطرناک ترین عقب نشینی ها در تاریخ بریتانیا خواهد بود.

هوا خطرناک بود.با سربازان انگلیسی مجبور به عبور از کوه های لئون و گالیسیا در شرایط سخت و تلخ در میانه زمستان شدند. گویا شرایط به اندازه کافی بد نبود، فرانسوی‌ها به رهبری سولت به سرعت در تعقیب بودند و انگلیسی‌ها مجبور شدند به سرعت حرکت کنند، همانطور که از جان خود می‌ترسیدند.

در شرایط بد جوی فزاینده و با فرانسوی‌ها در حال انحلال بودند، نظم و انضباط در صفوف بریتانیا شروع به از بین رفتن کرد. در حالی که بسیاری از مردان احتمالاً عذاب قریب الوقوع خود را احساس می کردند، بسیاری از آنها روستاهای اسپانیایی را در مسیر عقب نشینی خود غارت کردند و چنان مست شدند که به دست فرانسوی ها با سرنوشت خود رها شدند. زمانی که مور و مردانش به کورونا رسیدند، تقریباً 5000 جان باختند.

در 11 ژانویه 1809، مور و مردانش که اکنون تعداد آنها به حدود 16000 نفر کاهش یافته است، به مقصد خود یعنی کورونا رسیدند. صحنه ای که به آنها خوشامد گفت بندری خالی بود زیرا هنوز وسایل نقلیه تخلیه نرسیده بود و این فقط احتمال نابودی به دست فرانسوی ها را افزایش داد.

چهار روز طولانی انتظار و کشتی ها در نهایت از ویگو در این زمان، سپاه فرانسوی به رهبری سولت شروع به نزدیک شدن به بندر کرده بود که مانع از طرح تخلیه مور شد. اقدام بعدی مور این بود که افرادش را به جنوب کورونا، نزدیک روستای الوینا و نزدیک به خط ساحلی منتقل کند.

درشب 15 ژانویه 1809 رویدادها شروع به پخش کردند. پیاده نظام سبک فرانسوی با حدود 500 نفر توانست انگلیسی ها را از مواضع بالای تپه بیرون کند، در حالی که گروهی دیگر هنگ 51 پیاده را عقب راند. بریتانیایی‌ها قبلاً در حال نبرد باخت بودند که روز بعد رهبر فرانسوی، سولت، حمله بزرگ خود را آغاز کرد.

نبرد کورونا (همانطور که شناخته شد) در 16 ژانویه 1809 اتفاق افتاد.  مور ساخته بود. تصمیم به ایجاد موقعیت خود در روستای الوینا که برای بریتانیا برای حفظ مسیر خود به بندر کلیدی بود. در این مکان بود که خونین ترین و وحشیانه ترین درگیری ها روی داد. هنگ چهارم و همچنین هنگ 42 هایلندر و هنگ 50 از نظر استراتژیک محوری بودند. فرانسوی ها در ابتدا از دهکده بیرون رانده شدند، به سرعت با یک ضد حمله روبرو شدند که کاملاً آنها را مغلوب کرد و به انگلیسی ها اجازه داد تا مالکیت خود را دوباره به دست گیرند.

موقعیت بریتانیا فوق العاده شکننده بود و یک بار دیگر فرانسوی ها حمله بعدی را تحریک کردند. هنگ 50 عقب نشینی کرد و سایرین از نزدیک دنبال شدند. با این وجود، شجاعت نیروهای بریتانیایی را نباید دست کم گرفت، زیرا مور در نهایت افراد خود را یک بار دیگر به کانون نبرد هدایت می کرد. ژنرال با پشتیبانی دو هنگ خود به سمت الوینا رفت و درگیر نبرد تن به تن وحشیانه شد، نبردی کهمنجر به بیرون راندن فرانسوی ها توسط بریتانیایی ها شد و آنها را با سرنیزه های خود به عقب راندند.

پیروزی بریتانیا در افق بود، اما درست زمانی که نبرد به نفع مور و مردانش شروع شد، تراژدی رخ داد. رهبر، مردی که آنها را از طریق زمین های خائنانه هدایت کرده بود و تا انتها موضع جنگی خود را حفظ کرده بود، مورد اصابت گلوله توپ به سینه قرار گرفت. مور به طرز غم انگیزی مجروح شد و توسط کوهنوردانی که شروع به ترس از بدترین کرده بودند به پشت منتقل کردند.

بالا: مور، پس از اصابت ضربه به سینه توسط یک گلوله توپ.

در همین حال، سواره نظام بریتانیا با فرا رسیدن شب آخرین حمله خود را آغاز کردند و فرانسوی ها را شکست دادند و پیروزی بریتانیا و تخلیه امن را تثبیت کردند. مور که به شدت مجروح شده بود، چند ساعت دیگر زنده ماند، یعنی زمان کافی برای شنیدن پیروزی بریتانیا قبل از مرگش. پیروزی تلخ بود. مور در کنار 900 نفر دیگر که شجاعانه جنگیده بودند جان باخت، در حالی که در طرف مقابل، فرانسوی ها حدود 2000 نفر را از دست داده بودند. در کورونا، یک پیروزی که در برابر آن شانس زیادی داشت. سربازان باقی مانده توانستند تخلیه شوند و به زودی به سمت انگلستان حرکت کردند.

همچنین ببینید: تاریخ تولد در فوریه

اگرچه نبرد کورونا یک پیروزی تاکتیکی بود، اما این نبرد شکست های ارتش بریتانیا و مور را نیز آشکار کرد.به خاطر رفتارش با وقایع هم مورد تحسین و هم انتقاد قرار گرفت. زمانی که ولزلی، که بیشتر به عنوان دوک ولینگتون شناخته می شود، چند ماه بعد به پرتغال بازگشت، به دنبال رفع بسیاری از این شکست ها بود.

در واقع، ولزلی، دوک ولینگتون، به پیروزی رسید گفته می‌شود که شهرت و ثروت چنین گفته است: «می‌دانی فیتزروی، فکر می‌کنم بدون او برنده نمی‌شدیم». در حالی که سرپیچی مور در برابر تعداد زیادی از سربازان فرانسوی اغلب در روایت تاریخی تحت الشعاع قرار گرفته است، پیروزی استراتژیک او میراثی برای رهبران نظامی که به دنبال او بودند، باقی گذاشت.

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.