کریسمس گرجی

 کریسمس گرجی

Paul King

در سال 1644، کریسمس توسط الیور کرامول ممنوع شد، سرود ممنوع شد و همه گردهمایی های جشن برخلاف قانون تلقی شدند. با ترمیم چارلز دوم، کریسمس دوباره برقرار شد، البته به شیوه ای آرام تر. در دوره گرجستان (1714 تا 1830)، این یک بار دیگر جشن بسیار محبوبی بود.

همچنین ببینید: نبرد هاستینگز

هنگام جستجوی اطلاعات در مورد کریسمس گرجی یا سلطنتی (اواخر گرجی)، با چه کسی بهتر از جین آستین مشورت کنید؟ سر توماس در رمان خود به نام «پارک منسفیلد» به فانی و ویلیام توپ می‌دهد. در «غرور و تعصب»، بنت ها میزبان اقوام هستند. در «حس و حس»، جان ویلوبی شبانه روز، از ساعت هشت تا چهار صبح می رقصد. در «اما»، واستون‌ها یک مهمانی برگزار می‌کنند.

و بنابراین به نظر می‌رسد که کریسمس گرجستانی بیشتر در مورد مهمانی‌ها، جشن‌ها و گردهمایی‌های خانوادگی است. فصل کریسمس گرجستان از 6 دسامبر (روز سنت نیکلاس) تا 6 ژانویه (شب دوازدهم) ادامه داشت. در روز سنت نیکلاس، هدایایی برای دوستان سنتی بود. این نشان‌دهنده آغاز فصل کریسمس بود.

روز کریسمس یک تعطیلات ملی بود که توسط نجیب‌زاده‌ها در خانه‌های روستایی و املاکشان سپری می‌شد. مردم به کلیسا رفتند و به یک شام جشن کریسمس بازگشتند. غذا نقش بسیار مهمی در کریسمس گرجستان داشت. مهمانان و مهمانی ها به این معنی بود که باید مقدار زیادی غذا و ظروف آماده می شدکه می‌توانستند زودتر از موعد آماده شوند و سرد سرو شوند، بسیار محبوب بودند. 0> برای شام کریسمس، همیشه یک بوقلمون یا غاز وجود داشت، اگرچه گوشت آهو گوشت انتخابی برای آقایان بود. به دنبال آن پودینگ کریسمس نیز عرضه شد. در سال 1664، پیوریتن ها آن را ممنوع کردند و آن را یک «رسوم زشت» و «ناشایست برای مردم خداترس» نامیدند. پودینگ های کریسمس را پودینگ آلو نیز می نامیدند زیرا یکی از مواد اصلی آلو خشک یا آلو خشک بود.

در سال 1714، ظاهراً پادشاه جورج اول به عنوان بخشی از اولین شام کریسمس به عنوان یک تاج تازه تاج گذاری شده، پودینگ آلو سرو شد. پادشاه، بنابراین دوباره آن را به عنوان بخشی سنتی از شام کریسمس معرفی کرد. متأسفانه هیچ منبع معاصری برای تأیید این موضوع وجود ندارد، اما داستان خوبی است و منجر به لقب «پادشاه پودینگ» به او شد.

تزیینات سنتی شامل هولی و همیشه سبز بود. تزیین خانه‌ها فقط مختص اقوام نبود: خانواده‌های فقیر نیز برای تزئین خانه‌هایشان فضای سبز را به خانه می‌آوردند، اما نه تا شب کریسمس. قبل از آن آوردن سبزه به خانه بدشانسی تلقی می شد. در اواخر قرن هجدهم، شاخه‌ها و توپ‌های بوسیدن رایج بود که معمولاً از هولی، پیچک، دارواش و رزماری ساخته می‌شدند. اینها اغلب با ادویه جات، سیب، پرتقال، شمع یا روبان تزئین می شدند. در خانواده های بسیار مذهبی، دارواش حذف می شد.

سنتدرخت کریسمس در خانه یک رسم آلمانی بود و ظاهراً در سال 1800 توسط ملکه شارلوت، همسر جورج سوم، به دادگاه آورده شد. با این حال، تا دوران ویکتوریا بود که مردم بریتانیا این سنت را پذیرفتند، پس از اینکه روزنامه Illustrated London News حکاکی از ملکه ویکتوریا، شاهزاده آلبرت و خانواده آنها را در اطراف درخت کریسمس خود در سال 1848 چاپ کرد.

یک آتش سوزی بزرگ. محور یک کریسمس خانوادگی بود. چوب یولد در شب کریسمس انتخاب شد. آن را در شاخه‌های فندق پیچیده و به خانه می‌کشیدند تا در طول فصل کریسمس تا حد امکان در شومینه بسوزند. سنت این بود که یک تکه از چوب یود را نگه می داشتند تا چوب جشن سال بعد را روشن کنند. امروزه در اکثر خانواده‌ها، چوب سرخوشی با انواع شکلات‌های خوراکی جایگزین شده است!

همچنین ببینید: مارس تاریخی

روز بعد از کریسمس، روز سنت استفان، روزی بود که مردم به خیریه می‌پرداختند و نجیب‌زاده‌ها به خادمان و کارمندان خود هدیه می‌دادند. جعبه های کریسمس. به همین دلیل است که امروز روز سنت استفان را "روز بوکس" می نامند.

6 ژانویه یا شب دوازدهم پایان فصل کریسمس را نشان می دهد و در قرن 18 و 19 توسط یک مهمانی شب دوازدهم مشخص شد. بازی‌هایی مانند «باب اپل» و «اسنپ دراگون» در این رویدادها و همچنین رقصیدن، نوشیدن و خوردن بیشتر محبوب بودند.

یک نوشیدنی محبوب در مجامع، کاسه Wassail بود. این شبیه به شراب پانچ یا مولد بود که از ادویه تهیه می شدو شراب یا براندی شیرین شده و در یک کاسه بزرگ که با سیب تزئین شده سرو می شود.

یکی از پیشرو کیک کریسمس امروز، "کیک دوازدهم" محور اصلی مهمانی بود و یک تکه به همه اعضای خانواده داده شد. به طور سنتی، حاوی یک لوبیا خشک و یک نخود خشک بود. مردی که برش آن لوبیا بود، برای شب پادشاه انتخاب شد. زنی که نخودی را به عنوان ملکه انتخاب کرد. در زمان گرجستان، نخود و لوبیا از کیک ناپدید شده بودند.

یک بار که شب دوازدهم تمام شد، تمام تزئینات از بین رفت و سبزه ها سوختند، یا خانه در معرض خطر بدشانسی قرار گرفت. حتی امروزه، بسیاری از مردم تمام تزئینات کریسمس خود را در تاریخ 6 ژانویه یا قبل از آن حذف می‌کنند تا از بدشانسی در بقیه سال جلوگیری کنند.

متأسفانه فصل طولانی کریسمس پس از پایان دوره سلطنت ناپدید شد. با ظهور انقلاب صنعتی و افول سبک زندگی روستایی که قرن ها وجود داشته است. کارفرمایان به کارگران نیاز داشتند تا در طول دوره جشن به کار خود ادامه دهند و بنابراین دوره کوتاه شده کریسمس "مدرن" به وجود آمد.

در پایان، به نظر می رسد فقط به جین آستین حرف آخر را بزنیم:

"من برای شما یک کریسمس شاد و گاهی اوقات مبارک آرزو می کنم." جین آستن

Paul King

پل کینگ یک مورخ پرشور و کاوشگر مشتاق است که زندگی خود را وقف کشف تاریخ فریبنده و میراث فرهنگی غنی بریتانیا کرده است. پل که در حومه شهر با شکوه یورکشایر به دنیا آمد و بزرگ شد، قدردانی عمیقی از داستان ها و رازهای مدفون در مناظر باستانی و بناهای تاریخی که در کشور وجود دارد، داشت. پل با مدرک باستان‌شناسی و تاریخ از دانشگاه مشهور آکسفورد، سال‌ها را در بایگانی‌ها، کاوش در مکان‌های باستان‌شناسی و سفرهای پرماجرا در سراسر بریتانیا گذرانده است.عشق پل به تاریخ و میراث در سبک نوشتاری زنده و قانع کننده او قابل لمس است. توانایی او در انتقال خوانندگان به گذشته، غوطه ور ساختن آنها در ملیله های جذاب گذشته بریتانیا، برای او شهرت قابل احترامی به عنوان یک تاریخ نگار و داستان نویس برجسته به ارمغان آورده است. پل از طریق وبلاگ جذاب خود از خوانندگان دعوت می کند تا در یک کاوش مجازی در گنجینه های تاریخی بریتانیا به او بپیوندند، بینش های خوب تحقیق شده، حکایات جذاب و حقایق کمتر شناخته شده را به اشتراک بگذارند.با این اعتقاد راسخ که درک گذشته کلید شکل دادن به آینده ما است، وبلاگ پل به عنوان یک راهنمای جامع عمل می کند و طیف گسترده ای از موضوعات تاریخی را به خوانندگان ارائه می دهد: از دایره های سنگی مرموز باستانی Avebury تا قلعه ها و کاخ های باشکوهی که زمانی در آن قرار داشتند. پادشاهان و ملکه ها. این که آیا شما یک چاشنی کار هستیدعلاقه مندان به تاریخ یا کسی که به دنبال معرفی میراث شگفت انگیز بریتانیا است، وبلاگ پاول منبعی است که باید مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان یک مسافر باتجربه، وبلاگ پل به حجم های غبارآلود گذشته محدود نمی شود. او با نگاهی تیزبین به ماجراجویی، مکرراً به اکتشافات در محل می‌پردازد و تجربیات و اکتشافات خود را از طریق عکس‌های خیره‌کننده و روایت‌های جذاب مستند می‌کند. از ارتفاعات ناهموار اسکاتلند تا روستاهای زیبای Cotswolds، پل خوانندگان را به سفرهای خود می برد، جواهرات پنهان را کشف می کند و با سنت ها و آداب و رسوم محلی ملاقات های شخصی به اشتراک می گذارد.تعهد پل به ترویج و حفظ میراث بریتانیا فراتر از وبلاگ او نیز هست. او فعالانه در طرح‌های حفاظتی شرکت می‌کند، به بازسازی مکان‌های تاریخی کمک می‌کند و به جوامع محلی درباره اهمیت حفظ میراث فرهنگی آموزش می‌دهد. از طریق کار خود، پل نه تنها برای آموزش و سرگرمی تلاش می کند، بلکه الهام بخش قدردانی بیشتری از ملیله غنی میراثی است که در اطراف ما وجود دارد.به پل در سفر جذاب او در زمان بپیوندید زیرا او شما را راهنمایی می کند تا اسرار گذشته بریتانیا را باز کنید و داستان هایی را که یک ملت را شکل داده است کشف کنید.